۱۳٬۶۹۷
ویرایش
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
<span id='link9'><span> | <span id='link9'><span> | ||
== | ==عروج پیامبر «ص»، به آسمان هاى هفتگانه == | ||
سپس به آسمان دوم صعود كرديم | سپس به آسمان دوم صعود كرديم. در آن جا ناگهان به دو مرد برخورديم كه شكل هم بودند. از جبرئيل پرسيدم: اين دو تن كيانند؟ جبرئيل گفت: اينان دو پسر خاله هاى تو، يحيى و عيسى بن مريم «عليهما السلام» هستند. | ||
من بر آن دو سلام كردم. ايشان نيز بر من سلام كردند، و برايم طلب مغفرت نموده، من هم براى ايشان طلب مغفرت كردم. به من گفتند: مرحبا به برادر صالح و پيغمبر صالح. در اين ميان نگاهم به ملائكه اى افتاد كه در حال خشوع بودند. خداوند چهره هايشان را آن طور كه خواسته، قرار داده بود. احدى از ايشان نبود مگر اين كه خداى را با صوت هاى مختلف حمد و تسبيح مى كردند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱ </center> | ||
آنگاه به آسمان سوم صعود | آنگاه به آسمان سوم صعود كرديم، در آن جا به مردى برخوردم كه صورتش آن قدر زيبا بود كه از هر خلق ديگرى زيباتر بود، آن چنان كه ماه شب چهارده از ستارگان زيباتر است. از جبرئيل پرسيدم: اين كيست؟ گفت: اين برادرت يوسف است. من بر او سلام كردم و جهتش استغفار نمودم. او هم به من سلام كرده، برايم طلب مغفرت نمود، و گفت: مرحبا به پيغمبر صالح و برادر صالح و مبعوث در زمان صالح. | ||
در اين بين ملائكه اى را ديدم كه در حال خشوع | در اين بين ملائكه اى را ديدم كه در حال خشوع بودند، به همان نحوى كه در باره ملائكه آسمان دوم توصيف كردم. جبرئيل همان حرف هایى را كه در آسمان دوم در معرفى من زد، اين جا نيز همان را تكرار نمود. ايشان هم، همان عكس العمل را نشان دادند. | ||
<span id='link10'><span> | <span id='link10'><span> | ||
ویرایش