گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۹: خط ۸۹:
<span id='link107'><span>
<span id='link107'><span>


==استبعاد مشركين مسئله معاد را ==
==پاسخ خداوند به استبعاد مشركان، نسبت به مسئله معاد ==
«'''وَ قَالُوا أَ ءِذَا كُنَّا عِظاماً وَ رُفَاتاً أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً'''»:
«'''وَ قَالُوا ءَإذَا كُنَّا عِظاماً وَ رُفَاتاً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً'''»:


در مجمع البيان مى گويد: شكسته وپوسيده هر چيزى را ((رفات (( مى گويند واين صيغه ، يعنى صيغه فعال بيشتر در هر چيزى كه شكسته و خرد شده باشد به كار مى رود، گفته مى شود خطام ودقاق و تراب.
در مجمع البيان مى گويد: شكسته و پوسيده هر چيزى را «رُفات» مى گويند و اين صيغه، يعنى صيغه فعال بيشتر در هر چيزى كه شكسته و خرد شده باشد، به كار مى رود. گفته مى شود: خطام و دقاق و تراب.
و مبرد مى گويد: هر چيزى كه در نهايت نرمى سائيده شده باشد آن را ((رفات (( مى گويند.
و مبرد مى گويد: هر چيزى كه در نهايت نرمى سائيده شده باشد، آن را «رُفات» مى گويند.


در اين آيه شريفه همان مطالب قبلى دنبال شده ومساءله ميدن ونداشتن درك مشركين تعقيب گرديده است كه تحقق معاد را با اينكه از اهم معارف قرآنى است انكار مى كردند آرى مساءله معاد واضح ترين مطلبى است كه از راه وحى وهم از راه عقل بر آن استدلال شده است ، حتى خداى تعالى آن را در كلام خود چنين وصف كرده كه ((لاريب فيه - جاى شك در آن نيست (( واين منكرين هم غير از بعيد شمردن مساءله معاد، هيچگونه دليلى بر انكار خود وبر نبودن معاد در دست ندارند.
در اين آيه شريفه، همان مطالب قبلى دنبال شده و مسأله نفهميدن و نداشتن درك مشركان تعقيب گرديده است، كه تحقق معاد را با اين كه از اهم معارف قرآنى است، انكار مى كردند.  


و بزرگترين چيزى كه اين استبعاد را در دلهايشان جلوه داده اين پندار است كه مرگ يعنى نابودى ، وبعيد است چيزى بعد از نابودى دوباره موجود شود همچنانكه گفته اند ((ء اذا كنّا عظاما ورفاتا(( آيا بعد از مرگ وفساد بدنهايمان كه هيچ اثرى از آن نمانده دوباره از نوخلق مى شويم وبه صورت انسانهائى كه بوديم در مى آئيم ؟ چه برگشتن دورى.
آرى، مسأله معاد، واضح ترين مطلبى است كه از راه وحى و هم از راه عقل بر آن استدلال شده است. حتّى خداى تعالى آن را در كلام خود چنين وصف كرده كه: «لَا رَيبَ فِيه: جاى شك در آن نيست»، و اين منكران هم، غير از بعيد شمردن مسأله معاد، هيچ گونه دليلى بر انكار خود و بر نبودن معاد در دست ندارند.


خداى سبحان اين استبعادشان را رد نموده وآن را با قدرت مطلقه خود وبه رخ كشيدن خلقت نخست ، جواب داده كه به زودى خواهد آمد.
و بزرگترين چيزى كه اين استبعاد را در دل هايشان جلوه داده، اين پندار است كه مرگ يعنى نابودى، و بعيد است چيزى بعد از نابودى دوباره موجود شود. همچنان كه گفته اند: ءَإذَا كُنَّا عِظَاماً وَ رُفَاتاً»: آيا بعد از مرگ و فساد بدن هايمان كه هيچ اثرى از آن نمانده، دوباره از نو خلق مى شويم و به صورت انسان هایى كه بوديم، در مى آیيم؟ چه برگشتن دورى.
 
خداى سبحان، اين استبعادشان را رد نموده و آن را با قدرت مطلقه خود و به رُخ كشيدن خلقت نخست، جواب داده كه به زودى خواهد آمد.
<span id='link108'><span>
<span id='link108'><span>


۱۳٬۸۰۸

ویرایش