گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۷: خط ۸۷:


==تصريف آيات (تنوع بيان واحتجاج ) به منظور متذكر شدن شنوندگان ==
==تصريف آيات (تنوع بيان واحتجاج ) به منظور متذكر شدن شنوندگان ==
«'''وَ لَقَدْ صرَّفْنَا فى هَذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُمْ إِلا نُفُوراً'''»:
«'''وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِى هَذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُمْ إِلّا نُفُوراً'''»:


در مفردات مى گويد كلمه : ((صرف (( به معناى برگرداندن چيزى است از حالى به حالى ، ويا عوض كردن آن با غير آن است ، كلمه ((تصريف (( نيز به همين معنا است ، با اين تفاوت كه تصريف علاوه بر آنچه كه صرف آن را افاده مى كند تكثير را هم مى رساند، وبيشتر در جائى به كار مى رود كه در مورد گرداندن وتغيير دادن چيزى است از حالى به حالى ويا از امرى به امرى ، و معناى (تصريف الرياح( به معناى حركت دادن و گرداندن بادها است از حالى به حالى ، وهمچنين در جمله (و صرّفنا الايات (( و جمله (و صرّفنا فيه من الوعيد( و نيز از اين باب است تصريف كلام و تصريف در هم.
در مفردات مى گويد: كلمۀ «صرف»، به معناى برگرداندن چيزى است از حالى به حالى، و يا عوض كردن آن با غير آن است. كلمۀ «تصريف» نيز، به همين معنا است، با اين تفاوت كه «تصريف»، علاوه بر آنچه كه صرف آن را افاده مى كند، تكثير را هم مى رساند، و بيشتر در جایى به كار مى رود كه در مورد گرداندن و تغيير دادن چيزى است از حالى به حالى، و يا از امرى به امرى. و معناى «تَصرِيفِ الرِّياح»، به معناى حركت دادن و گرداندن بادها است از حالى به حالى. و همچنين در جملۀ «وَ صَرَّفنَا الآيَات» و جملۀ «وَ صَرَّفنَا فِيهِ مِنَ الوَعِيد»، و نيز از اين باب است «تصريف كلام» و «تصريف درهم».


و نيز در معناى ((نفور(( گفته است ((نفر(( هم به معناى تنفّر شديد از چيزى است وهم به سوى چيزى مانند (فزع( كه هم به معناى ترس از چيزى است وهم به سوى چيزى ، پس وقتى گفته مى شود: ((ما زادهم الا نفورا( ويا ((ما يزيدهم الا نفورا(( معناى فوق مورد نظر است.
و نيز در معناى «نُفُور» گفته است: «نفر»، هم به معناى تنفّر شديد از چيزى است، و هم به سوى چيزى، مانند: «فَزَع»، كه هم به معناى ترس از چيزى است و هم به سوى چيزى. پس وقتى گفته مى شود: «مَا زَادَهُم إلّا نُفُوراً»، و يا «مَا يَزِيدُهُم إلِّا نُفُوراً»، معناى فوق مورد نظر است.


پس به شهادت سياق معناى جمله (و لقد صرّفنا فى هذا القرآن ليذّكرّوا( اين خواهد شد كه قسم مى خورم به تحقيق گفتار در پيرامون مساءله توحيد ونفى شريك را در اين آيه قرآن چند جور عوض كرديم هر بار با بيان ديگرى غير از بيان قبل احتجاج نموديم ، هر دفعه لحن آن را عوض كرديم ، عبارتها عوض شد بيانها مختلف گرديد بلكه اينها به فكر بيفتند، ومتذكر شوند، وحق بر ايشان روشن شود.
پس به شهادت سياق، معناى جملۀ «وَ لَقَد صَرَّفنَا فِى هَذَا القُرآن لِيَذَّكََّرُوا»، اين خواهد شد كه: قسم مى خورم به تحقيق گفتار در پيرامون مسأله توحيد و نفى شريك را در اين آيه قرآن، چند جور عوض كرديم، هر بار با بيان ديگرى غير از بيان قبل احتجاج نموديم، هر دفعه لحن آن را عوض كرديم، عبارت ها عوض شد، بيان ها مختلف گرديد، بلكه اين ها به فكر بيفتند، و متذكّر شوند، و حق بر ايشان روشن شود.


«'''و ما يزيدهم الا نفورا'''» - يعنى اين عوض كردنها سرانجام اثرى جز روى گردانى بيشتر از اين راهنمائى ها اثرى نبخشيد.
«'''وَ مَا يَزِيدُهُم إلّا نُفُوراً'''» - يعنى: اين عوض كردن ها، سرانجام اثرى جز روى گردانى بيشتر از اين راهنمایى ها، اثرى نبخشيد.


در اين آيه شريفه التفاتى به كار رفته ، اول سياق كلام سياق خطاب بود بعدا موضع غيبت به خود گرفت تا اين معنا را بفهماند كه اينان بعد از آنكه كارشان بدينجا كشيد ديگر قابل خطاب وتكلم نيستند.
در اين آيه شريفه، التفاتى به كار رفته. اول سياق كلام، سياق خطاب بود. بعدا موضع غيبت به خود گرفت، تا اين معنا را بفهماند كه اينان بعد از آن كه كارشان بدين جا كشيد، ديگر قابل خطاب و تكلّم نيستند.
<span id='link97'><span>
<span id='link97'><span>
==با اينكه ثمره تصريف آيات ازدياد نفرت كفار بوده ، حكمت نزول آيات چه بوده است ؟ ==
==با اينكه ثمره تصريف آيات ازدياد نفرت كفار بوده ، حكمت نزول آيات چه بوده است ؟ ==
در مجمع البيان مى گويد: ((اگر بگوئى وقتى خدا مى دانست كه ثمره تصريف آيات همان زياد شدن نفرت مردم است ، ديگر چرا اين آيات را نازل كرد وحكمت آن چه بود؟((
در مجمع البيان مى گويد: ((اگر بگوئى وقتى خدا مى دانست كه ثمره تصريف آيات همان زياد شدن نفرت مردم است ، ديگر چرا اين آيات را نازل كرد وحكمت آن چه بود؟((
۱۴٬۱۱۵

ویرایش