گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
و در كافى، به سند خود، از عجلان روايت مى كند كه گفت: وقتى در حضور حضرت صادق «عليه السلام» بودم، سائلى آمد، حضرت برخاست و از ظرفى كه خرما داخل آن بود، دو مشتش را پُر كرد و به سائل داد. چيزى نگذشت كه سائل ديگرى آمد، دو مشتى هم به او داد. آنگاه سومى آمد، به او ندا داد و فرمود: «اللّهُ رَازِقُنَا وَ إيّاكُم: خدا روزى ده ما و شما است».
و در كافى، به سند خود، از عجلان روايت مى كند كه گفت: وقتى در حضور حضرت صادق «عليه السلام» بودم، سائلى آمد، حضرت برخاست و از ظرفى كه خرما داخل آن بود، دو مشتش را پُر كرد و به سائل داد. چيزى نگذشت كه سائل ديگرى آمد، دو مشتى هم به او داد. آنگاه سومى آمد، به او ندا داد و فرمود: «اللّهُ رَازِقُنَا وَ إيّاكُم: خدا روزى ده ما و شما است».


آنگاه فرمود: رسول خدا چنين بود كه احدى از او چيزى از مال دنيا نمى خواست مگر آن كه به او مى داد. زنى، فرزند خود را نزد آن جناب فرستاد و به او سپرد اگر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفت چيزى ندارم، بگو پيراهنت را بده، كه ما در خانه چيزى نداريم. حضرت پيراهنش را درآورد و به سويش انداخت. و در نسخه ديگرى آمده: به او داد، و خدا، آن حضرت را اين چنين تأديب كرد كه: «لَا تَجعَل يَدَكَ مَغلُولَةً إلَى عُنُقِكَ وَ لَا تَبسُطهَا كُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً». آنگاه حضرت فرمود: «إحسار»، به معناى فقر و ندارى است.
آنگاه فرمود: رسول خدا چنين بود كه احدى از او چيزى از مال دنيا نمى خواست مگر آن كه به او مى داد. زنى، فرزند خود را نزد آن جناب فرستاد و به او سپرد اگر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفت چيزى ندارم، بگو پيراهنت را بده، كه ما در خانه چيزى نداريم. حضرت پيراهنش را درآورد و به سويش انداخت. و در نسخه ديگرى آمده: به او داد.
 
و خدا، آن حضرت را اين چنين تأديب كرد كه: «لَا تَجعَل يَدَكَ مَغلُولَةً إلَى عُنُقِكَ وَ لَا تَبسُطهَا كُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً». آنگاه حضرت فرمود: «إحسار»، به معناى فقر و ندارى است.


مؤلف: اين روايت را عياشى هم، در تفسير خود، از عجلان، از آن جناب نقل كرده و داستان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را، قمى هم، در تفسير خود، و همچنين دُرّالمنثور، از ابن ابى حاتم، از منهال بن عمرو، و از ابن جرير طبرى، از ابن مسعود آورده اند.
مؤلف: اين روايت را عياشى هم، در تفسير خود، از عجلان، از آن جناب نقل كرده و داستان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را، قمى هم، در تفسير خود، و همچنين دُرّالمنثور، از ابن ابى حاتم، از منهال بن عمرو، و از ابن جرير طبرى، از ابن مسعود آورده اند.
۱۴٬۱۱۵

ویرایش