گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۰: خط ۲۲:
و اما ششم كه معصيت را به پايين تر از شرك تقييد مى كرد، هيچ دليلى بر اين تقييد ندارد، مگر آنكه بخواهد حرف ما را بگويد.
و اما ششم كه معصيت را به پايين تر از شرك تقييد مى كرد، هيچ دليلى بر اين تقييد ندارد، مگر آنكه بخواهد حرف ما را بگويد.
اين بود خلاصه آن وجوهى كه مفسرين در ذيل اين دو آيه مورد بحث ذكر كرده اند، و همه اشتباهات ايشان ناشى از اين جهت است كه در تحقيق معناى در خواست مصونيت از شرك و نيز متفرع نمودن «''' جمله فمن تبعنى ...'''» بر آن اهمال ورزيده اند.
اين بود خلاصه آن وجوهى كه مفسرين در ذيل اين دو آيه مورد بحث ذكر كرده اند، و همه اشتباهات ايشان ناشى از اين جهت است كه در تحقيق معناى در خواست مصونيت از شرك و نيز متفرع نمودن «''' جمله فمن تبعنى ...'''» بر آن اهمال ورزيده اند.
رَّبَّنَا إِنى أَسكَنت مِن ذُرِّيَّتى بِوَادٍ غَيرِ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِك الْمُحَرَّمِ ...
رَّبَّنَا إِنى أَسكَنت مِن ذُرِّيَّتى بِوَادٍ غَيرِ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِك الْمُحَرَّمِ ...
كلمه «''' من ذريتى '''» جانشين مفعول «'''اسكنت '''» است ، و «'''من '''» در آن ، تبعيض را مى رساند.و منظور ابراهيم (عليه السلام ) از ذريه اش ‍ همان اسماعيل و فرزندانى است كه از وى پديد مى آيند، نه اسماعيل به تنهايى ، براى اينكه دنبالش گفته است :«''' ربنا ليقيموا الصلوه : پروردگارا تا نماز بپاى دارند'''»، و اگر اسماعيل به تنهايى مقصود بود نمى بايست لفظ جمع بكار برد.
كلمه «''' من ذريتى '''» جانشين مفعول «'''اسكنت '''» است ، و «'''من '''» در آن ، تبعيض را مى رساند.و منظور ابراهيم (عليه السلام ) از ذريه اش ‍ همان اسماعيل و فرزندانى است كه از وى پديد مى آيند، نه اسماعيل به تنهايى ، براى اينكه دنبالش گفته است :«''' ربنا ليقيموا الصلوه : پروردگارا تا نماز بپاى دارند'''»، و اگر اسماعيل به تنهايى مقصود بود نمى بايست لفظ جمع بكار برد.
و مقصود از«''' غير ذى زرع '''»، «''' غير ذى مزروع '''» است ، آن طور تعبير كرد تا تاكيد را برساند، و در نداشتن روييدنى مبالغه نمايد، چون جمله مذكور بطورى كه گفته اند علاوه بر دلالت بر نبودن زراعت اين معنا را هم مى رساند كه زمين غير ذى زرع اصلا شايستگى زراعت را ندارد،
و مقصود از«''' غير ذى زرع '''»، «''' غير ذى مزروع '''» است ، آن طور تعبير كرد تا تاكيد را برساند، و در نداشتن روييدنى مبالغه نمايد، چون جمله مذكور بطورى كه گفته اند علاوه بر دلالت بر نبودن زراعت اين معنا را هم مى رساند كه زمين غير ذى زرع اصلا شايستگى زراعت را ندارد،
خط ۳۴: خط ۳۶:
و اينكه گفته است :«''' ربنا ليقيموا الصلوه '''» غرض خود را از اسكان اسماعيل و مادرش بيان مى دارد كه به انضمام جمله قبليش :«'''بواد غير ذى زرع '''»، و جمله اى كه دنبال آن آورد و گفت :«''' فاجعل افئده من الناس تهوى اليهم و ارزقهم من الثمرات '''» اين معنا را افاده مى كند كه اگر در ميان نقاط مختلف زمين نقطه اى غير قابل كشت و خالى از امتعه زندگى - يعنى آب گوارا و روييدنيهاى سبز و خرم و درختان زيبا و هواى معتدل و خالى از مردم - را اختيار كرد، براى اين بوده كه ذريه اش ‍ در عبادت خدا خالص باشند و امور دنيوى دلهايشان را مشغول نسازد.
و اينكه گفته است :«''' ربنا ليقيموا الصلوه '''» غرض خود را از اسكان اسماعيل و مادرش بيان مى دارد كه به انضمام جمله قبليش :«'''بواد غير ذى زرع '''»، و جمله اى كه دنبال آن آورد و گفت :«''' فاجعل افئده من الناس تهوى اليهم و ارزقهم من الثمرات '''» اين معنا را افاده مى كند كه اگر در ميان نقاط مختلف زمين نقطه اى غير قابل كشت و خالى از امتعه زندگى - يعنى آب گوارا و روييدنيهاى سبز و خرم و درختان زيبا و هواى معتدل و خالى از مردم - را اختيار كرد، براى اين بوده كه ذريه اش ‍ در عبادت خدا خالص باشند و امور دنيوى دلهايشان را مشغول نسازد.
«''' فاجعل افئده من الناس تهوى اليهم ...'''» - كلمه «'''هوى '''» - به ضم هاء - به معناى سقوط است ، و آيه «'''تهوى اليهم '''» به معناى اين است كه دلهاى مردم متمايل به سوى ذريه او شود بطورى كه وطنهاى خود را رها نموده بيايند و پيرامون آنها منزل گزينند، و يا حداقل به زيارت خانه بيايند، و قهرا با ايشان هم انس بگيرند.«''' و ارزقهم من الثمرات '''» به اينكه ميوه هاى هر نقطه از زمين را بوسيله تجارت بدانجا حمل كنند، و مردم آنجا از آن بهره مند شوند «'''لعلهم يشكرون '''».
«''' فاجعل افئده من الناس تهوى اليهم ...'''» - كلمه «'''هوى '''» - به ضم هاء - به معناى سقوط است ، و آيه «'''تهوى اليهم '''» به معناى اين است كه دلهاى مردم متمايل به سوى ذريه او شود بطورى كه وطنهاى خود را رها نموده بيايند و پيرامون آنها منزل گزينند، و يا حداقل به زيارت خانه بيايند، و قهرا با ايشان هم انس بگيرند.«''' و ارزقهم من الثمرات '''» به اينكه ميوه هاى هر نقطه از زمين را بوسيله تجارت بدانجا حمل كنند، و مردم آنجا از آن بهره مند شوند «'''لعلهم يشكرون '''».
رَبَّنَا إِنَّك تَعْلَمُ مَا نخْفِى وَ مَا نُعْلِنُ ...
رَبَّنَا إِنَّك تَعْلَمُ مَا نخْفِى وَ مَا نُعْلِنُ ...
معناى اين آيه واضح است .و جمله «'''و ما يخفى على الله شى ء فى الارض و لا فى السماء'''» تتمه كلام ابراهيم (عليه السلام ) و يا جزو كلام خداى تعالى است .و بنا بر احتمال اول در «'''على الله '''» التفات بكار رفته ، و به علت حكم اشاره مى كند، گويافرمايد:«'''تو مى دانى همه آنچه را كه ما مخفى مى داريم و يا ظاهر مى سازيم ، زيرا تو آن خدايى هستى كه هيچ چيز نه در زمين و نه در آسمان بر تو پنهان نيست '''».و بعيد نيست كه از اين تعليل استفاده شود كه مقصود از «'''سماء'''» چيزى باشد كه بر ما مخفى و از حس ما غايب است ، به عكس زمين كه منظور از آن هر چيزى باشد كه براى ما محسوس است - دقت فرماييد.
معناى اين آيه واضح است .و جمله «'''و ما يخفى على الله شى ء فى الارض و لا فى السماء'''» تتمه كلام ابراهيم (عليه السلام ) و يا جزو كلام خداى تعالى است .و بنا بر احتمال اول در «'''على الله '''» التفات بكار رفته ، و به علت حكم اشاره مى كند، گويافرمايد:«'''تو مى دانى همه آنچه را كه ما مخفى مى داريم و يا ظاهر مى سازيم ، زيرا تو آن خدايى هستى كه هيچ چيز نه در زمين و نه در آسمان بر تو پنهان نيست '''».و بعيد نيست كه از اين تعليل استفاده شود كه مقصود از «'''سماء'''» چيزى باشد كه بر ما مخفى و از حس ما غايب است ، به عكس زمين كه منظور از آن هر چيزى باشد كه براى ما محسوس است - دقت فرماييد.
الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى وَهَب لى عَلى الْكِبرِ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ إِنَّ رَبى لَسمِيعُ الدُّعَاءِ
الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى وَهَب لى عَلى الْكِبرِ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ إِنَّ رَبى لَسمِيعُ الدُّعَاءِ
اين جمله به منزله جمله معترضه است كه در وسط دعاى آن جناب قرار گرفته است .و باعث گفتن آن در وسط دعا اين بوده كه در ضمن خواسته هايش ناگهان به ياد عظمت نعمتى كه خدا به وى ارزانى داشته افتاده كه بعد از آنكه همه اسباب عادى فرزنددار شدنش را منتفى نموده بود دو فرزند صالح چون اسماعيل و اسحاق به وى داده .و اگر چنين عنايتى به وى فرمود بخاطر استجابت دعايش بود.
اين جمله به منزله جمله معترضه است كه در وسط دعاى آن جناب قرار گرفته است .و باعث گفتن آن در وسط دعا اين بوده كه در ضمن خواسته هايش ناگهان به ياد عظمت نعمتى كه خدا به وى ارزانى داشته افتاده كه بعد از آنكه همه اسباب عادى فرزنددار شدنش را منتفى نموده بود دو فرزند صالح چون اسماعيل و اسحاق به وى داده .و اگر چنين عنايتى به وى فرمود بخاطر استجابت دعايش بود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۱۳ </center>
ابراهيم (عليه السلام ) در بين دعايش وقتى به ياد اين نعمت مى افتد ناگهان رشته دعا را رها نموده به شكر خدا مى پردازد و خداى را بر استجابت دعايش ثنا مى گويد.
ابراهيم (عليه السلام ) در بين دعايش وقتى به ياد اين نعمت مى افتد ناگهان رشته دعا را رها نموده به شكر خدا مى پردازد و خداى را بر استجابت دعايش ثنا مى گويد.
رَب اجْعَلْنى مُقِيمَ الصلَوةِ وَ مِن ذُرِّيَّتى رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ
رَب اجْعَلْنى مُقِيمَ الصلَوةِ وَ مِن ذُرِّيَّتى رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ
نسبت دادن نماز خواندنش به خدا - با اينكه او نماز را مى خواند - نظير نسبت دادن دوريش از بت پرستى است به خدا.و همانطور كه قبلا هم گفته ايم هر عملى و از آن جمله نماز خواندن و بت نپرستيدن يك نسبت و ارتباط به خداى تعالى دارد، و آن عبارتست از احتياج و ارتباطش به اذن و مشيت خدا.و يك نسبت به عامل دارد و آن نسبت تصدى و صدور است . اين جمله ، فقره دوم از دعاى ابراهيم (عليه السلام ) است كه فرزندانش را در آن شركت داده است .و دعاى اولش جمله «''' و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام '''» و دعاى سومش جمله «'''ربنا اغفر لى و لوالدى و للمومنين '''» است كه پدر و مادر و عموم مومنين را در آن شركت داده .
نسبت دادن نماز خواندنش به خدا - با اينكه او نماز را مى خواند - نظير نسبت دادن دوريش از بت پرستى است به خدا.و همانطور كه قبلا هم گفته ايم هر عملى و از آن جمله نماز خواندن و بت نپرستيدن يك نسبت و ارتباط به خداى تعالى دارد، و آن عبارتست از احتياج و ارتباطش به اذن و مشيت خدا.و يك نسبت به عامل دارد و آن نسبت تصدى و صدور است . اين جمله ، فقره دوم از دعاى ابراهيم (عليه السلام ) است كه فرزندانش را در آن شركت داده است .و دعاى اولش جمله «''' و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام '''» و دعاى سومش جمله «'''ربنا اغفر لى و لوالدى و للمومنين '''» است كه پدر و مادر و عموم مومنين را در آن شركت داده .
<span id='link79'><span>
<span id='link79'><span>
خط ۴۹: خط ۵۱:
در جواب مى گوييم :هر چند كه ظاهر فقره اول عموميت ، و ظاهر فقره دوم تبعيض است ، و ليكن در گذشته ثابت كرديم كه مراد وى در فقره اول نيز بعضى از ذريه است ، نه همه آنها، و بعد از اثبات اين معنا هر دو فقره با هم تطابق خواهند داشت .
در جواب مى گوييم :هر چند كه ظاهر فقره اول عموميت ، و ظاهر فقره دوم تبعيض است ، و ليكن در گذشته ثابت كرديم كه مراد وى در فقره اول نيز بعضى از ذريه است ، نه همه آنها، و بعد از اثبات اين معنا هر دو فقره با هم تطابق خواهند داشت .
يكى ديگر از موارد تطابق اين فقره اين است كه مضمون هر دو تاكيد شده است ، دومى بوسيله جمله «'''ربنا و تقبل دعاء'''» كه خود اصرار و تاكيد درخواست است ، و اولى بوسيله جمله «'''رب انهن اضللن كثيرا من الناس '''» چون در حقيقت اين تعليل درخواست دور كردن از بت پرستى را تاكيد مى كند.
يكى ديگر از موارد تطابق اين فقره اين است كه مضمون هر دو تاكيد شده است ، دومى بوسيله جمله «'''ربنا و تقبل دعاء'''» كه خود اصرار و تاكيد درخواست است ، و اولى بوسيله جمله «'''رب انهن اضللن كثيرا من الناس '''» چون در حقيقت اين تعليل درخواست دور كردن از بت پرستى را تاكيد مى كند.
رَبَّنَا اغْفِرْ لى وَ لِوَلِدَى وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب
رَبَّنَا اغْفِرْ لى وَ لِوَلِدَى وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب
ابراهيم (عليه السلام ) با اين جمله دعاى خود را ختم نموده است .و همانطور كه قبلا هم گفتيم اين آخرين دعايى است كه وى كرده ، و قرآن كريم از او نقل نموده است .و اين دعا شبيه به آخرين دعايى است كه قرآن از حضرت نوح (عليه السلام ) نقل نموده كه گفته است :«'''رب اغفر لى و لوالدى و لمن دخل بيتى مومنا و للمومنين و المومنات '''».
ابراهيم (عليه السلام ) با اين جمله دعاى خود را ختم نموده است .و همانطور كه قبلا هم گفتيم اين آخرين دعايى است كه وى كرده ، و قرآن كريم از او نقل نموده است .و اين دعا شبيه به آخرين دعايى است كه قرآن از حضرت نوح (عليه السلام ) نقل نموده كه گفته است :«'''رب اغفر لى و لوالدى و لمن دخل بيتى مومنا و للمومنين و المومنات '''».
دلالت آيه بر اينكه «'''آزد'''» پدر ابراهيم نبوده است
دلالت آيه بر اينكه «'''آزد'''» پدر ابراهيم نبوده است
خط ۷۱: خط ۷۳:
<span id='link82'><span>
<span id='link82'><span>
==آيات ۴۲ - ۵۲،سوره ابراهيم ==
==آيات ۴۲ - ۵۲،سوره ابراهيم ==
وَ لا تَحْسبنَّ اللَّهَ غَفِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظلِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشخَص فِيهِ الاَبْصرُ(۴۲)
وَ لا تَحْسبنَّ اللَّهَ غَفِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظلِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشخَص فِيهِ الاَبْصرُ(۴۲)
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إِلَيهِمْ طرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتهُمْ هَوَاءٌ(۴۳)
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إِلَيهِمْ طرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتهُمْ هَوَاءٌ(۴۳)
وَ أَنذِرِ النَّاس يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَاب فَيَقُولُ الَّذِينَ ظلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نجِب دَعْوَتَك وَ نَتَّبِع الرُّسلَ أَ وَ لَمْ تَكونُوا أَقْسمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكم مِّن زَوَالٍ(۴۴)
وَ أَنذِرِ النَّاس يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَاب فَيَقُولُ الَّذِينَ ظلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نجِب دَعْوَتَك وَ نَتَّبِع الرُّسلَ أَ وَ لَمْ تَكونُوا أَقْسمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكم مِّن زَوَالٍ(۴۴)
وَ سكَنتُمْ فى مَسكنِ الَّذِينَ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ وَ تَبَينَ لَكمْ كَيْف فَعَلْنَا بِهِمْ وَ ضرَبْنَا لَكُمُ الاَمْثَالَ(۴۵)
وَ سكَنتُمْ فى مَسكنِ الَّذِينَ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ وَ تَبَينَ لَكمْ كَيْف فَعَلْنَا بِهِمْ وَ ضرَبْنَا لَكُمُ الاَمْثَالَ(۴۵)
وَ قَدْ مَكَرُوا مَكرَهُمْ وَ عِندَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِن كانَ مَكرُهُمْ لِتزُولَ مِنْهُ الجِْبَالُ(۴۶)
وَ قَدْ مَكَرُوا مَكرَهُمْ وَ عِندَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِن كانَ مَكرُهُمْ لِتزُولَ مِنْهُ الجِْبَالُ(۴۶)
فَلا تحْسبنَّ اللَّهَ مخْلِف وَعْدِهِ رُسلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ(۴۷)
فَلا تحْسبنَّ اللَّهَ مخْلِف وَعْدِهِ رُسلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ(۴۷)
يَوْمَ تُبَدَّلُ الاَرْض غَيرَ الاَرْضِ وَ السمَوَت وَ بَرَزُوا للَّهِ الْوَحِدِ الْقَهَّارِ(۴۸)
يَوْمَ تُبَدَّلُ الاَرْض غَيرَ الاَرْضِ وَ السمَوَت وَ بَرَزُوا للَّهِ الْوَحِدِ الْقَهَّارِ(۴۸)
وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئذٍ مُّقَرَّنِينَ فى الاَصفَادِ(۴۹)
وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئذٍ مُّقَرَّنِينَ فى الاَصفَادِ(۴۹)
سرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ(۵۰)
سرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ(۵۰)
لِيَجْزِى اللَّهُ كلَّ نَفْسٍ مَّا كَسبَت إِنَّ اللَّهَ سرِيعُ الْحِسابِ(۵۱)
لِيَجْزِى اللَّهُ كلَّ نَفْسٍ مَّا كَسبَت إِنَّ اللَّهَ سرِيعُ الْحِسابِ(۵۱)
هَذَا بَلَغٌ لِّلنَّاسِ وَ لِيُنذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الاَلْبَبِ (۵۲)
هَذَا بَلَغٌ لِّلنَّاسِ وَ لِيُنذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الاَلْبَبِ (۵۲)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
و مپندار كه خدا از اعمالى كه ستمگران مى كنند غافل است ، (بلكه كيفر) آنها را تاخير انداخته براى روزى كه چشمها در آن روز خيره مى شود(۴۲)
و مپندار كه خدا از اعمالى كه ستمگران مى كنند غافل است ، (بلكه كيفر) آنها را تاخير انداخته براى روزى كه چشمها در آن روز خيره مى شود(۴۲)
خط ۱۰۲: خط ۱۰۴:
در آيه مزبور از اين توهم جواب داده كه :نه خداى تعالى از آنچه ستمكاران مى كنند غافل نيست و وعده اى را هم كه به پيغمبرانش داده خلف نمى كند.و چگونه غافل است و خلف وعده مى كند با اينكه او داناى به مكر و عزيزى صاحب انتقام است ، بلكه اگر آنها را به خشم خود نمى گيرد براى اين است كه مى خواهد عذابشان را براى روز سختى تاخير بيندازد، و آن روز جزاست .علاوه بر اينكه در همين دنيا هم آنها را عذاب خواهد كرد، همچنانكه امتهاى گذشته را هلاك نمود.
در آيه مزبور از اين توهم جواب داده كه :نه خداى تعالى از آنچه ستمكاران مى كنند غافل نيست و وعده اى را هم كه به پيغمبرانش داده خلف نمى كند.و چگونه غافل است و خلف وعده مى كند با اينكه او داناى به مكر و عزيزى صاحب انتقام است ، بلكه اگر آنها را به خشم خود نمى گيرد براى اين است كه مى خواهد عذابشان را براى روز سختى تاخير بيندازد، و آن روز جزاست .علاوه بر اينكه در همين دنيا هم آنها را عذاب خواهد كرد، همچنانكه امتهاى گذشته را هلاك نمود.
و آنگاه سوره مورد بحث را به آيه زير كه جامع ترين آيات نسبت به غرض اين سوره است ختم نموده و فرموده است :«'''هذا بلاغ للناس و لينذروا به و ليعلموا انما هو اله واحد و ليذكر اولوا الالباب '''» كه بيانش به زودى خواهد آمد - ان شاء الله .
و آنگاه سوره مورد بحث را به آيه زير كه جامع ترين آيات نسبت به غرض اين سوره است ختم نموده و فرموده است :«'''هذا بلاغ للناس و لينذروا به و ليعلموا انما هو اله واحد و ليذكر اولوا الالباب '''» كه بيانش به زودى خواهد آمد - ان شاء الله .
وَ لا تَحْسبنَّ اللَّهَ غَفِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظلِمُونَ... وَ أَفْئِدَتهُمْ هَوَاءٌ
وَ لا تَحْسبنَّ اللَّهَ غَفِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظلِمُونَ... وَ أَفْئِدَتهُمْ هَوَاءٌ
كلمه «'''تشخص '''» از «'''شخص '''» به معناى باز ايستادن حدقه چشم است . و«'''مهطع '''» از «'''هطع '''» به معناى اين است كه شتر سر خود را بلند كرد.و همچنين «'''مقنع '''» از «'''اقنع '''» است كه آن نيز به معناى سربلند كردن است .و معناى اينكه فرمود:«'''لا يرتد اليهم طرفهم '''» اين است كه از شدت هول و ترس از آنچه مى بينند قادر نيستند چشم خود را بگردانند.و معناى «'''افئدتهم هواء'''» اين است كه از شدت و وحشت قيامت دلهايشان از تعقل و تدبير خالى مى شود.و يا به كلى عقلشان را زايل مى سازد.
كلمه «'''تشخص '''» از «'''شخص '''» به معناى باز ايستادن حدقه چشم است . و«'''مهطع '''» از «'''هطع '''» به معناى اين است كه شتر سر خود را بلند كرد.و همچنين «'''مقنع '''» از «'''اقنع '''» است كه آن نيز به معناى سربلند كردن است .و معناى اينكه فرمود:«'''لا يرتد اليهم طرفهم '''» اين است كه از شدت هول و ترس از آنچه مى بينند قادر نيستند چشم خود را بگردانند.و معناى «'''افئدتهم هواء'''» اين است كه از شدت و وحشت قيامت دلهايشان از تعقل و تدبير خالى مى شود.و يا به كلى عقلشان را زايل مى سازد.
و معناى آيه اينست كه :تو از اينكه مى بينى ستمكاران غرق در عيش و هوسرانى و سرگرم فساد انگيختن در زمينند مپندار كه خدا از آن چه مى كنند غافل است ، بلكه ايشان را مهلت داده و عذابشان را تاخير انداخته براى فرا رسيدن روزى كه چشم ها در حدقه از حركت باز مى ايستد، در حالى كه همينها گردن مى كشند و چشمها خيره مى كنند و دلهايشان دهشت زده شود و از شدت موقف ، حيله و تدبير را از ياد مى برند.اين آيه براى ستمكاران انذار و براى ديگران جنبه تسليت را دارد.
و معناى آيه اينست كه :تو از اينكه مى بينى ستمكاران غرق در عيش و هوسرانى و سرگرم فساد انگيختن در زمينند مپندار كه خدا از آن چه مى كنند غافل است ، بلكه ايشان را مهلت داده و عذابشان را تاخير انداخته براى فرا رسيدن روزى كه چشم ها در حدقه از حركت باز مى ايستد، در حالى كه همينها گردن مى كشند و چشمها خيره مى كنند و دلهايشان دهشت زده شود و از شدت موقف ، حيله و تدبير را از ياد مى برند.اين آيه براى ستمكاران انذار و براى ديگران جنبه تسليت را دارد.
وَ أَنذِرِ النَّاس يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَاب ...
وَ أَنذِرِ النَّاس يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَاب ...
اين آيه انذار بعد از انذار است كه البته ميان اين دو انذار از دو جهت تفاوت است :
اين آيه انذار بعد از انذار است كه البته ميان اين دو انذار از دو جهت تفاوت است :
جهت اول اينكه انذار در دو آيه قبلى انذار به عذابى است كه خداوند براى روز قيامت آماده كرده است ، و اما انذار در اين آيه و ما بعد آن ، انذار به عذاب استيصال دنيوى است ، و از شواهدى كه بر اين معنا دلالت دارد جمله «'''فيقول الذين ظلموا ربنا اخرنا الى اجل قريب ...'''»است .
جهت اول اينكه انذار در دو آيه قبلى انذار به عذابى است كه خداوند براى روز قيامت آماده كرده است ، و اما انذار در اين آيه و ما بعد آن ، انذار به عذاب استيصال دنيوى است ، و از شواهدى كه بر اين معنا دلالت دارد جمله «'''فيقول الذين ظلموا ربنا اخرنا الى اجل قريب ...'''»است .
خط ۱۲۴: خط ۱۲۶:
«'''فيقول الذين ظلموا ربنا اخرنا الى اجل قريب نجب دعوتك و نتبع الرسل '''» - مقصود از ظالمين آنهايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند.و مقصود آنان از اينكه گويند:«'''اخرنا الى اجل قريب '''» اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و ما فات را جبران كنيم ، چون اگر مقصود غير اين بود نمى گفتند:«'''نجب دعوتك و نتبع الرسل : دعوت تو را اجابت نموده ، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم '''».
«'''فيقول الذين ظلموا ربنا اخرنا الى اجل قريب نجب دعوتك و نتبع الرسل '''» - مقصود از ظالمين آنهايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند.و مقصود آنان از اينكه گويند:«'''اخرنا الى اجل قريب '''» اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و ما فات را جبران كنيم ، چون اگر مقصود غير اين بود نمى گفتند:«'''نجب دعوتك و نتبع الرسل : دعوت تو را اجابت نموده ، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم '''».


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش