گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
<span id='link85'><span>
<span id='link85'><span>


==با عذاب انقراض شرك ريشه كن مى شود ==
و روزى كه چنين عذاب هايى بيايد، روزی است كه زمين را از آلودگى و پليدى شرك و ظلم پاك مى كند، و ديگر به غير از خدا، كسى در روى زمين عبادت نمى شود. زيرا دعوت، دعوت عمومى است، و مقصود از امت هم، تمامى ساكنان عالَم اند. و وقتى به وسيله عذاب انقراض، شرك ريشه كن شود، ديگر جز مؤمنان كسى باقى نمى ماند. آن وقت است كه دين هرچه باشد، خالص براى خدا مى شود.
و روزى كه چنين عذابهايى بيايد روزيست كه زمين را از آلودگى و پليدى شرك و ظلم پاك مى كند، و ديگر به غير از خدا كسى در روى زمين عبادت نمى شود، زيرا دعوت ، دعوت عمومى است ، و مقصود از امت هم تمامى ساكنين عالمند.و وقتى به وسيله عذاب انقراض ، شرك ريشه كن شود ديگر جز مومنين كسى باقى نمى ماند، آنوقت است كه دين هر چه باشد خالص براى خدا مى شود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۱ </center>
همچنانكه فرموده :«'''و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرئها عبادى الصالحون '''».
همچنان كه فرموده: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر أنّ الارض يرثها عبادى الصالحون».
از آنچه گذشت جواب اشكالى كه بعضى بر آيه كرده و گفته اند:«'''اگر مراد از عذاب در آن ، عذاب استيصال باشد با حصرى كه در آيه قبلى بود و مى فرمود:((انما يوخرهم : تنها و تنها تاخيرشان مى اندازد براى روزى كه ديدگان خيره شود'''»، منافات دارد، زيرا اين آيه مى فرمايد خداوند عذاب هيچ كس را در اين دنيا نمى دهد)) روشن مى شود، زيرا اين حرف وقتى صحيح است كه مقصود از عذاب در هر دو مورد يكى باشد، ولى چنين نيست ، آن عذابى كه برگشت ندارد و حتى يك نفر هم از آن جان سالم بدر نمى برد عذاب قيامت است ، و همين است كه منحصر به روز قيامت ، است ، و انحصارش به روز قيامت منافات ندارد با اينكه عذاب ديگرى هم در دنيا باشد.
 
علاوه بر اينكه انحصار، آنطور كه اشكال كننده پنداشته است با آيات بسيارى كه دلالت بر نزول عذاب بر امت اسلام مى كند منافات دارد.
از آنچه گذشت، جواب اشكالى كه بعضى بر آيه كرده و گفته اند: «اگر مراد از عذاب در آن، عذاب استيصال باشد، با حصرى كه در آيه قبلى بود و مى فرمود: «إنّما يُؤخّرُهُم: تنها و تنها تأخيرشان مى اندازد، براى روزى كه ديدگان خيره شود»، منافات دارد. زيرا اين آيه مى فرمايد: خداوند، عذاب هيچ كس را در اين دنيا نمى دهد»، روشن مى شود. زيرا اين حرف وقتى صحيح است كه مقصود از عذاب در هر دو مورد، يكى باشد، ولى چنين نيست. آن عذابى كه برگشت ندارد و حتى يك نفر هم از آن جان سالم به در نمى برد، عذاب قيامت است، و همين است كه منحصر به روز قيامت است، و انحصارش به روز قيامت، منافات ندارد با اين كه عذاب ديگرى هم در دنيا باشد.
از اينهم كه بگذريم اگر آيه مورد بحث را حمل بر عذاب قيامت كنيم ، ناگزير مى شويم از ظاهر آيات صرفنظر نموده ، دلالت سياق را هم ناديده بگيريم ، در حالى كه هيچ يك جائز نيست .
 
«'''فيقول الذين ظلموا ربنا اخرنا الى اجل قريب نجب دعوتك و نتبع الرسل '''» - مقصود از ظالمين آنهايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند.و مقصود آنان از اينكه گويند:«'''اخرنا الى اجل قريب '''» اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و ما فات را جبران كنيم ، چون اگر مقصود غير اين بود نمى گفتند:«'''نجب دعوتك و نتبع الرسل : دعوت تو را اجابت نموده ، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم '''».
علاوه بر اين كه انحصار، آن طور كه اشكال كننده پنداشته است، با آيات بسيارى كه دلالت بر نزول عذاب بر امت اسلام مى كند، منافات دارد.
 
از اين هم كه بگذريم، اگر آيه مورد بحث را حمل بر عذاب قيامت كنيم، ناگزير مى شويم از ظاهر آيات صرف نظر نموده، دلالت سياق را هم ناديده بگيريم، در حالى كه هيچ يك جائز نيست.
 
«'''فيقول الذين ظلموا ربنا أخّرنا الى أجل قريب نُجِب دعوتك و نَتّبع الرُسُل» - مقصود از ظالمين، آن هايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند. و مقصود آنان از اين كه گويند: «أخّرنَا الى أجل قريب»، اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و مافات را جبران كنيم. چون اگر مقصود غير اين بود، نمى گفتند: «نُجِب دَعوَتَك وَ نَتّبِعِ الرُّسُل: دعوت تو را اجابت نموده، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم».




۱۳٬۷۶۹

ویرایش