۱۳٬۶۸۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۱۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۱۹ </center> | ||
<span id='link357'><span> | <span id='link357'><span> | ||
==آيات ۱۱۲ - | ==آيات ۱۱۲ - ۱۲۸ سوره نحل == | ||
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كلِّ مَكانٍ فَكفَرَت بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاس الْجُوع وَ الْخَوْفِ بِمَا كانُوا يَصنَعُونَ(۱۱۲) | وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كلِّ مَكانٍ فَكفَرَت بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاس الْجُوع وَ الْخَوْفِ بِمَا كانُوا يَصنَعُونَ(۱۱۲) | ||
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ(۱۱۳) | وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ(۱۱۳) | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
وَ اصبرْ وَ مَا صبرُك إِلا بِاللَّهِ وَ لا تحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَك فى ضيْقٍ مِّمَّا يَمْكرُونَ(۱۲۷) | وَ اصبرْ وَ مَا صبرُك إِلا بِاللَّهِ وَ لا تحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَك فى ضيْقٍ مِّمَّا يَمْكرُونَ(۱۲۷) | ||
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّ الَّذِينَ هُم محْسِنُونَ (۱۲۸) | إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّ الَّذِينَ هُم محْسِنُونَ (۱۲۸) | ||
ترجمه | |||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | |||
خدا مثلى مى زند دهكده اى كه امن و آرام بود و روزيش از هر طرف به فراوانى مى رسيد آنگاه منكر نعمتهاى خدا شدند و خدا به سزاى اعمالى كه مى كردند پرده گرسنگى و ترس بر آنها كشيد (۱۱۲) | خدا مثلى مى زند دهكده اى كه امن و آرام بود و روزيش از هر طرف به فراوانى مى رسيد آنگاه منكر نعمتهاى خدا شدند و خدا به سزاى اعمالى كه مى كردند پرده گرسنگى و ترس بر آنها كشيد (۱۱۲) | ||
و پيغمبرى از خودشان بيامدشان پس او را تكذيب كردند و در آن حال كه ستمگر بودند دچار عذاب شدند (۱۱۳) | و پيغمبرى از خودشان بيامدشان پس او را تكذيب كردند و در آن حال كه ستمگر بودند دچار عذاب شدند (۱۱۳) | ||
از آنچه خدا روزيتان كرده حلال و پاكيزه بخوريد پس اگر خدا را مى پرستيد نعمتهايش را سپاس گزاريد (۱۱۴) | از آنچه خدا روزيتان كرده حلال و پاكيزه بخوريد پس اگر خدا را مى پرستيد نعمتهايش را سپاس گزاريد (۱۱۴) | ||
حق اينست كه مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا بر آن برده شده براى شما حرام است و هر كه ناچار شود، بدون زياده روى و تجاوز، خدا آمرزگار و رحيم است (۱۱۵) | حق اينست كه مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا بر آن برده شده براى شما حرام است و هر كه ناچار شود، بدون زياده روى و تجاوز، خدا آمرزگار و رحيم است (۱۱۵) | ||
براى آن توصيف دروغ كه زبانهايتان مى كند مى گوييد اين حلال است و اين حرام ، تا دروغ به خدا بنديد، كسانى كه دروغ به خدا بندند رستگار نمى شوند (۱۱۶) | براى آن توصيف دروغ كه زبانهايتان مى كند مى گوييد اين حلال است و اين حرام ، تا دروغ به خدا بنديد، كسانى كه دروغ به خدا بندند رستگار نمى شوند (۱۱۶) | ||
تمتعى ناچيز است و عذابى الم انگيز دارند (۱۱۷) | تمتعى ناچيز است و عذابى الم انگيز دارند (۱۱۷) | ||
و براى كسانى كه به دين يهوديت در آمدند آنچه را از پيش براى تو نقل كرديم ، حرام نموديم ، ما ستمشان نكرديم بلكه خودشان به خودشان ستم مى كردند (۱۱۸) | و براى كسانى كه به دين يهوديت در آمدند آنچه را از پيش براى تو نقل كرديم ، حرام نموديم ، ما ستمشان نكرديم بلكه خودشان به خودشان ستم مى كردند (۱۱۸) | ||
آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه از روى نادانى بدى كرده و از پى آن توبه نموده و به صلاح آمده اند پروردگارت از پى آن آمرزگار و رحيم است (۱۱۹) | آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه از روى نادانى بدى كرده و از پى آن توبه نموده و به صلاح آمده اند پروردگارت از پى آن آمرزگار و رحيم است (۱۱۹) | ||
ابراهيم پيشوايى فرمانبر خدا بوده و از مشركان نبود (۱۲۰) | ابراهيم پيشوايى فرمانبر خدا بوده و از مشركان نبود (۱۲۰) | ||
سپاس دار نعمتهاى خدا بود كه وى را برگزيد و به راه راست هدايتش كرد (۱۲۱) | سپاس دار نعمتهاى خدا بود كه وى را برگزيد و به راه راست هدايتش كرد (۱۲۱) | ||
در اين دنيا به او نيكى عطا كرديم و هم او در دنياى ديگر از شايستگان است (۱۲۲) | در اين دنيا به او نيكى عطا كرديم و هم او در دنياى ديگر از شايستگان است (۱۲۲) | ||
آنگاه به تو وحى كرديم كه آئين معتدل ابراهيم را كه از مشركان نبود پيروى كن (۱۲۳) | آنگاه به تو وحى كرديم كه آئين معتدل ابراهيم را كه از مشركان نبود پيروى كن (۱۲۳) | ||
شنبه گرفتن براى كسانى كه در مورد آن اختلاف كرده بودند مقرر گشت پروردگارت روز قيامت در باره مطالبى كه در آن اختلاف مى كردند، ميانشان داورى مى كند (۱۲۴) | شنبه گرفتن براى كسانى كه در مورد آن اختلاف كرده بودند مقرر گشت پروردگارت روز قيامت در باره مطالبى كه در آن اختلاف مى كردند، ميانشان داورى مى كند (۱۲۴) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۱ </center> | ||
با فرزانگى و پند دادن نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با مخالفان به طريقى كه نيكوتر است مجادله كن كه پروردگارت كسى را كه از راه او گمراه شده بهتر شناسد و هم او هدايت يافتگان را بهتر شناسد (۱۲۵) | با فرزانگى و پند دادن نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با مخالفان به طريقى كه نيكوتر است مجادله كن كه پروردگارت كسى را كه از راه او گمراه شده بهتر شناسد و هم او هدايت يافتگان را بهتر شناسد (۱۲۵) | ||
اگر عقوبت مى كنيد، نظير آن عقوبت كه ديده ايد، عقوبت كنيد و اگر صبورى كنيد همان براى صابران بهتر است (۱۲۶) | اگر عقوبت مى كنيد، نظير آن عقوبت كه ديده ايد، عقوبت كنيد و اگر صبورى كنيد همان براى صابران بهتر است (۱۲۶) | ||
صبور باش كه صبر كردن تو جز به تاييد خدا نيست غم آنها را مخور و از آن نيرنگها كه مى كنند تنگ دل مباش (۱۲۷) | صبور باش كه صبر كردن تو جز به تاييد خدا نيست غم آنها را مخور و از آن نيرنگها كه مى كنند تنگ دل مباش (۱۲۷) | ||
خدا با كسانى است كه تقوى پيشه كردند و كسانى كه نيكوكار باشند (۱۲۸) | خدا با كسانى است كه تقوى پيشه كردند و كسانى كه نيكوكار باشند (۱۲۸) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | |||
اين دسته از آيات ، تتمه احكامى را بيان مى كند كه در آيات قبل بود، در اين آيات خوردنيهاى حرام و حلال را بيان نموده از تحريم و تحليل بدعتى و بدون اذن خدا نهى مى كند، و نيز پاره اى از احكام را كه براى يهود تشريع شده بود و سپس نسخ شد ذكر نموده ، در حقيقت مساله نسخ كه در آيه «'''و اذا بدلنا آية '''» مكان آية گذشت عطف نموده و اين معنا را خاطر نشان سازد كه : آنچه بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده دين ابراهيم است كه بر اساس اعتدال و توحيد بنا شده ، و آن احكام طاقت فرسا كه در دين يهود بود از دين او برداشته شده است . | اين دسته از آيات ، تتمه احكامى را بيان مى كند كه در آيات قبل بود، در اين آيات خوردنيهاى حرام و حلال را بيان نموده از تحريم و تحليل بدعتى و بدون اذن خدا نهى مى كند، و نيز پاره اى از احكام را كه براى يهود تشريع شده بود و سپس نسخ شد ذكر نموده ، در حقيقت مساله نسخ كه در آيه «'''و اذا بدلنا آية '''» مكان آية گذشت عطف نموده و اين معنا را خاطر نشان سازد كه : آنچه بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده دين ابراهيم است كه بر اساس اعتدال و توحيد بنا شده ، و آن احكام طاقت فرسا كه در دين يهود بود از دين او برداشته شده است . | ||
و در آخر امر به عدالت در مجازات ، و دعوت به صبر و احتساب نموده و با وعده جميل به نصرت و كفايت براى كسانى كه تقوى پيشه نموده و احسان كنند آن را خاتمه مى دهد. | و در آخر امر به عدالت در مجازات ، و دعوت به صبر و احتساب نموده و با وعده جميل به نصرت و كفايت براى كسانى كه تقوى پيشه نموده و احسان كنند آن را خاتمه مى دهد. | ||
<span id='link358'><span> | <span id='link358'><span> | ||
==مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن == | ==مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن == | ||
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً ... | وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً ... | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۸: | ||
فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً ... | فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً ... | ||
اين جمله تفريع بر معنايى است كه از مثل قبلى به دست مى آيد و تقدير آن چنين است : «'''وقتى حال اين چنين است كه در كفران رزق فراوان ، عذاب و در تكذيب دعوت انبياء، مجازات است پس از آنچه خدا روزيتان كرده بخوريد در حالى كه حلال و طيب باشد، يعنى شما ممنوع از آن نيستيد، بدون دلواپسى بخوريد ولى شكر خدا را بجاى آوريد، اگر او را مى پرستيد. | اين جمله تفريع بر معنايى است كه از مثل قبلى به دست مى آيد و تقدير آن چنين است : «'''وقتى حال اين چنين است كه در كفران رزق فراوان ، عذاب و در تكذيب دعوت انبياء، مجازات است پس از آنچه خدا روزيتان كرده بخوريد در حالى كه حلال و طيب باشد، يعنى شما ممنوع از آن نيستيد، بدون دلواپسى بخوريد ولى شكر خدا را بجاى آوريد، اگر او را مى پرستيد. | ||
== نكاتى كه از آيه: «فكلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا» استفاده مى شود== | |||
در اين بيان چند نكته به دست مى آيد: | در اين بيان چند نكته به دست مى آيد: | ||
اول اينكه : آيه شريفه در مقام اين است كه هر رزق طيبى را حلال كند، پس ديگر جايى براى حرف بعضى از مفسرين نمى ماند كه گفته اند: ((مراد اين است كه آنچه خدا از غنيمتها به شما روزى كرده بخوريد، و خلاصه مقصود از رزق طيب غنيمت جنگى و مقصود از جنگ هم جنگ بدر و مقصود از قريه در مثلى كه قبلا زده شد شهر مكه است ، و مقصود از رسول هم نبى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مقصود از عذاب هم همان كشته شدگان صناديد قريش در روز بدر است . هيچ يك از اين احتمالات از لفظ آيه استفاده نمى شود علاوه بر اين سابقا احتمال مكى بودن اين آيات را تاييد كرديم . | اول اينكه : آيه شريفه در مقام اين است كه هر رزق طيبى را حلال كند، پس ديگر جايى براى حرف بعضى از مفسرين نمى ماند كه گفته اند: ((مراد اين است كه آنچه خدا از غنيمتها به شما روزى كرده بخوريد، و خلاصه مقصود از رزق طيب غنيمت جنگى و مقصود از جنگ هم جنگ بدر و مقصود از قريه در مثلى كه قبلا زده شد شهر مكه است ، و مقصود از رسول هم نبى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مقصود از عذاب هم همان كشته شدگان صناديد قريش در روز بدر است . هيچ يك از اين احتمالات از لفظ آيه استفاده نمى شود علاوه بر اين سابقا احتمال مكى بودن اين آيات را تاييد كرديم . | ||
دوم اينكه : مراد از حليت و طيب بودن اين است كه رزق طورى باشد كه طبع بشر از آن محروم نباشد، يعنى طبع آدمى آن را پاكيزه بداند و از آن خوشش آيد، و ملاك حليت شرعى هم همين است ، چون حليت شرعى ، تابع حليت فطرى است ، آرى دين خدا همه اش مطابق فطرت است و خداى سبحان انسان را مجهز به جهاز تغذيه خلق كرده ، و موجوداتى از زمين مانند حيوانات و نباتات را ملايم با قوام بشر قرار داده ، و طبع بشر بدون هيچ نفرتى مايل آنها هست ، و چنين چيزى براى او حلال است . | دوم اينكه : مراد از حليت و طيب بودن اين است كه رزق طورى باشد كه طبع بشر از آن محروم نباشد، يعنى طبع آدمى آن را پاكيزه بداند و از آن خوشش آيد، و ملاك حليت شرعى هم همين است ، چون حليت شرعى ، تابع حليت فطرى است ، آرى دين خدا همه اش مطابق فطرت است و خداى سبحان انسان را مجهز به جهاز تغذيه خلق كرده ، و موجوداتى از زمين مانند حيوانات و نباتات را ملايم با قوام بشر قرار داده ، و طبع بشر بدون هيچ نفرتى مايل آنها هست ، و چنين چيزى براى او حلال است . | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۲۵: | ||
لفظ «'''ما'''» در جمله «'''لما تصف '''» مصدريه است ، و كلمه «'''كذب '''» مفعول تصف است ، يعنى به سبب وصف زبانهاى خود و به خاطر افتراء و دروغ بر خدا، نگوئيد اين حرام است و اين حلال . | لفظ «'''ما'''» در جمله «'''لما تصف '''» مصدريه است ، و كلمه «'''كذب '''» مفعول تصف است ، يعنى به سبب وصف زبانهاى خود و به خاطر افتراء و دروغ بر خدا، نگوئيد اين حرام است و اين حلال . | ||
<span id='link360'><span> | <span id='link360'><span> | ||
==نهى از بدعت در دين در اين آيه == | ==نهى از بدعت در دين در اين آيه == | ||
و اينكه در سابق گفتيم - بنا بر اينكه سياق مؤ يد اين است - كه خطابه اى اين آيات ، متوجه مؤ منين است ، اين احتمال را تاييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث نهى از بدعت در دين باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد زيرا اين ، افتراء به خداست هر چند كه بابكننده اش آن را به خدا نسبت ندهد. | و اينكه در سابق گفتيم - بنا بر اينكه سياق مؤ يد اين است - كه خطابه اى اين آيات ، متوجه مؤ منين است ، اين احتمال را تاييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث نهى از بدعت در دين باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد زيرا اين ، افتراء به خداست هر چند كه بابكننده اش آن را به خدا نسبت ندهد. |
ویرایش