گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴۱}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۳: خط ۲۵:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۱۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۱۹ </center>
<span id='link357'><span>
<span id='link357'><span>
==آيات ۱۱۲ - ۱۲۸،سوره نحل ==
==آيات ۱۱۲ - ۱۲۸  سوره نحل ==
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كلِّ مَكانٍ فَكفَرَت بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاس الْجُوع وَ الْخَوْفِ بِمَا كانُوا يَصنَعُونَ(۱۱۲)
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كلِّ مَكانٍ فَكفَرَت بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاس الْجُوع وَ الْخَوْفِ بِمَا كانُوا يَصنَعُونَ(۱۱۲)
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ(۱۱۳)
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ(۱۱۳)
فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً وَ اشكرُوا نِعْمَت اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ(۱۱۴)
فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً وَ اشكرُوا نِعْمَت اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ(۱۱۴)
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضطرَّ غَيرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(۱۱۵)
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضطرَّ غَيرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(۱۱۵)
وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِف أَلْسِنَتُكمُ الْكَذِب هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِّتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب إِنَّ الَّذِينَ يَفْترُونَ عَلى اللَّهِ الْكَذِب لا يُفْلِحُونَ(۱۱۶)
وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِف أَلْسِنَتُكمُ الْكَذِب هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِّتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب إِنَّ الَّذِينَ يَفْترُونَ عَلى اللَّهِ الْكَذِب لا يُفْلِحُونَ(۱۱۶)
مَتَعٌ قَلِيلٌ وَ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(۱۱۷)
مَتَعٌ قَلِيلٌ وَ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(۱۱۷)
وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ وَ مَا ظلَمْنَهُمْ وَ لَكِن كانُوا أَنفُسهُمْ يَظلِمُونَ(۱۱۸)
وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ وَ مَا ظلَمْنَهُمْ وَ لَكِن كانُوا أَنفُسهُمْ يَظلِمُونَ(۱۱۸)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّك لِلَّذِينَ عَمِلُوا السوءَ بجَهَلَةٍ ثمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِك وَ أَصلَحُوا إِنَّ رَبَّك مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(۱۱۹)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّك لِلَّذِينَ عَمِلُوا السوءَ بجَهَلَةٍ ثمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِك وَ أَصلَحُوا إِنَّ رَبَّك مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(۱۱۹)
إِنَّ إِبْرَهِيمَ كانَ أُمَّةً قَانِتاً لِّلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَك مِنَ الْمُشرِكِينَ(۱۲۰)
إِنَّ إِبْرَهِيمَ كانَ أُمَّةً قَانِتاً لِّلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَك مِنَ الْمُشرِكِينَ(۱۲۰)
شاكراً لاَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ هَدَاهُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِيمٍ(۱۲۱)
شاكراً لاَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ هَدَاهُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِيمٍ(۱۲۱)
وَ ءَاتَيْنَهُ فى الدُّنْيَا حَسنَةً وَ إِنَّهُ فى الاَخِرَةِ لَمِنَ الصلِحِينَ(۱۲۲)
وَ ءَاتَيْنَهُ فى الدُّنْيَا حَسنَةً وَ إِنَّهُ فى الاَخِرَةِ لَمِنَ الصلِحِينَ(۱۲۲)
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْك أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَهِيمَ حَنِيفاً وَ مَا كانَ مِنَ الْمُشرِكينَ(۱۲۳)
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْك أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَهِيمَ حَنِيفاً وَ مَا كانَ مِنَ الْمُشرِكينَ(۱۲۳)
إِنَّمَا جُعِلَ السبْت عَلى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّك لَيَحْكمُ بَيْنهُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فِيمَا كانُوا فِيهِ يخْتَلِفُونَ(۱۲۴)
إِنَّمَا جُعِلَ السبْت عَلى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّك لَيَحْكمُ بَيْنهُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فِيمَا كانُوا فِيهِ يخْتَلِفُونَ(۱۲۴)
ادْعُ إِلى سبِيلِ رَبِّك بِالحِْكْمَةِ وَ الْمَوْعِظةِ الحَْسنَةِ وَ جَدِلْهُم بِالَّتى هِىَ أَحْسنُ إِنَّ رَبَّك هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضلَّ عَن سبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۱۲۵)
ادْعُ إِلى سبِيلِ رَبِّك بِالحِْكْمَةِ وَ الْمَوْعِظةِ الحَْسنَةِ وَ جَدِلْهُم بِالَّتى هِىَ أَحْسنُ إِنَّ رَبَّك هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضلَّ عَن سبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۱۲۵)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۰ </center>
وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَ لَئن صبرْتمْ لَهُوَ خَيرٌ لِّلصبرِينَ(۱۲۶)
وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَ لَئن صبرْتمْ لَهُوَ خَيرٌ لِّلصبرِينَ(۱۲۶)
وَ اصبرْ وَ مَا صبرُك إِلا بِاللَّهِ وَ لا تحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَك فى ضيْقٍ مِّمَّا يَمْكرُونَ(۱۲۷)
وَ اصبرْ وَ مَا صبرُك إِلا بِاللَّهِ وَ لا تحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَك فى ضيْقٍ مِّمَّا يَمْكرُونَ(۱۲۷)
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّ الَّذِينَ هُم محْسِنُونَ (۱۲۸)
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّ الَّذِينَ هُم محْسِنُونَ (۱۲۸)
ترجمه آيات
 
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
خدا مثلى مى زند دهكده اى كه امن و آرام بود و روزيش از هر طرف به فراوانى مى رسيد آنگاه منكر نعمتهاى خدا شدند و خدا به سزاى اعمالى كه مى كردند پرده گرسنگى و ترس بر آنها كشيد (۱۱۲)
خدا مثلى مى زند دهكده اى كه امن و آرام بود و روزيش از هر طرف به فراوانى مى رسيد آنگاه منكر نعمتهاى خدا شدند و خدا به سزاى اعمالى كه مى كردند پرده گرسنگى و ترس بر آنها كشيد (۱۱۲)
و پيغمبرى از خودشان بيامدشان پس او را تكذيب كردند و در آن حال كه ستمگر بودند دچار عذاب شدند (۱۱۳)
و پيغمبرى از خودشان بيامدشان پس او را تكذيب كردند و در آن حال كه ستمگر بودند دچار عذاب شدند (۱۱۳)
از آنچه خدا روزيتان كرده حلال و پاكيزه بخوريد پس اگر خدا را مى پرستيد نعمتهايش را سپاس گزاريد (۱۱۴)
از آنچه خدا روزيتان كرده حلال و پاكيزه بخوريد پس اگر خدا را مى پرستيد نعمتهايش را سپاس گزاريد (۱۱۴)
حق اينست كه مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا بر آن برده شده براى شما حرام است و هر كه ناچار شود، بدون زياده روى و تجاوز، خدا آمرزگار و رحيم است (۱۱۵)
حق اينست كه مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا بر آن برده شده براى شما حرام است و هر كه ناچار شود، بدون زياده روى و تجاوز، خدا آمرزگار و رحيم است (۱۱۵)
براى آن توصيف دروغ كه زبانهايتان مى كند مى گوييد اين حلال است و اين حرام ، تا دروغ به خدا بنديد، كسانى كه دروغ به خدا بندند رستگار نمى شوند (۱۱۶)
براى آن توصيف دروغ كه زبانهايتان مى كند مى گوييد اين حلال است و اين حرام ، تا دروغ به خدا بنديد، كسانى كه دروغ به خدا بندند رستگار نمى شوند (۱۱۶)
تمتعى ناچيز است و عذابى الم انگيز دارند (۱۱۷)
تمتعى ناچيز است و عذابى الم انگيز دارند (۱۱۷)
و براى كسانى كه به دين يهوديت در آمدند آنچه را از پيش براى تو نقل كرديم ، حرام نموديم ، ما ستمشان نكرديم بلكه خودشان به خودشان ستم مى كردند (۱۱۸)
و براى كسانى كه به دين يهوديت در آمدند آنچه را از پيش براى تو نقل كرديم ، حرام نموديم ، ما ستمشان نكرديم بلكه خودشان به خودشان ستم مى كردند (۱۱۸)
آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه از روى نادانى بدى كرده و از پى آن توبه نموده و به صلاح آمده اند پروردگارت از پى آن آمرزگار و رحيم است (۱۱۹)
آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه از روى نادانى بدى كرده و از پى آن توبه نموده و به صلاح آمده اند پروردگارت از پى آن آمرزگار و رحيم است (۱۱۹)
ابراهيم پيشوايى فرمانبر خدا بوده و از مشركان نبود (۱۲۰)
ابراهيم پيشوايى فرمانبر خدا بوده و از مشركان نبود (۱۲۰)
سپاس دار نعمتهاى خدا بود كه وى را برگزيد و به راه راست هدايتش ‍ كرد (۱۲۱)
سپاس دار نعمتهاى خدا بود كه وى را برگزيد و به راه راست هدايتش ‍ كرد (۱۲۱)
در اين دنيا به او نيكى عطا كرديم و هم او در دنياى ديگر از شايستگان است (۱۲۲)
در اين دنيا به او نيكى عطا كرديم و هم او در دنياى ديگر از شايستگان است (۱۲۲)
آنگاه به تو وحى كرديم كه آئين معتدل ابراهيم را كه از مشركان نبود پيروى كن (۱۲۳)
آنگاه به تو وحى كرديم كه آئين معتدل ابراهيم را كه از مشركان نبود پيروى كن (۱۲۳)
شنبه گرفتن براى كسانى كه در مورد آن اختلاف كرده بودند مقرر گشت پروردگارت روز قيامت در باره مطالبى كه در آن اختلاف مى كردند، ميانشان داورى مى كند (۱۲۴)
شنبه گرفتن براى كسانى كه در مورد آن اختلاف كرده بودند مقرر گشت پروردگارت روز قيامت در باره مطالبى كه در آن اختلاف مى كردند، ميانشان داورى مى كند (۱۲۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۱ </center>
با فرزانگى و پند دادن نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با مخالفان به طريقى كه نيكوتر است مجادله كن كه پروردگارت كسى را كه از راه او گمراه شده بهتر شناسد و هم او هدايت يافتگان را بهتر شناسد (۱۲۵)
با فرزانگى و پند دادن نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با مخالفان به طريقى كه نيكوتر است مجادله كن كه پروردگارت كسى را كه از راه او گمراه شده بهتر شناسد و هم او هدايت يافتگان را بهتر شناسد (۱۲۵)
اگر عقوبت مى كنيد، نظير آن عقوبت كه ديده ايد، عقوبت كنيد و اگر صبورى كنيد همان براى صابران بهتر است (۱۲۶)
اگر عقوبت مى كنيد، نظير آن عقوبت كه ديده ايد، عقوبت كنيد و اگر صبورى كنيد همان براى صابران بهتر است (۱۲۶)
صبور باش كه صبر كردن تو جز به تاييد خدا نيست غم آنها را مخور و از آن نيرنگها كه مى كنند تنگ دل مباش (۱۲۷)
صبور باش كه صبر كردن تو جز به تاييد خدا نيست غم آنها را مخور و از آن نيرنگها كه مى كنند تنگ دل مباش (۱۲۷)
خدا با كسانى است كه تقوى پيشه كردند و كسانى كه نيكوكار باشند (۱۲۸)
خدا با كسانى است كه تقوى پيشه كردند و كسانى كه نيكوكار باشند (۱۲۸)
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
 
اين دسته از آيات ، تتمه احكامى را بيان مى كند كه در آيات قبل بود، در اين آيات خوردنيهاى حرام و حلال را بيان نموده از تحريم و تحليل بدعتى و بدون اذن خدا نهى مى كند، و نيز پاره اى از احكام را كه براى يهود تشريع شده بود و سپس نسخ شد ذكر نموده ، در حقيقت مساله نسخ كه در آيه «'''و اذا بدلنا آية '''» مكان آية گذشت عطف نموده و اين معنا را خاطر نشان سازد كه : آنچه بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده دين ابراهيم است كه بر اساس اعتدال و توحيد بنا شده ، و آن احكام طاقت فرسا كه در دين يهود بود از دين او برداشته شده است .
اين دسته از آيات ، تتمه احكامى را بيان مى كند كه در آيات قبل بود، در اين آيات خوردنيهاى حرام و حلال را بيان نموده از تحريم و تحليل بدعتى و بدون اذن خدا نهى مى كند، و نيز پاره اى از احكام را كه براى يهود تشريع شده بود و سپس نسخ شد ذكر نموده ، در حقيقت مساله نسخ كه در آيه «'''و اذا بدلنا آية '''» مكان آية گذشت عطف نموده و اين معنا را خاطر نشان سازد كه : آنچه بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده دين ابراهيم است كه بر اساس اعتدال و توحيد بنا شده ، و آن احكام طاقت فرسا كه در دين يهود بود از دين او برداشته شده است .
و در آخر امر به عدالت در مجازات ، و دعوت به صبر و احتساب نموده و با وعده جميل به نصرت و كفايت براى كسانى كه تقوى پيشه نموده و احسان كنند آن را خاتمه مى دهد.
و در آخر امر به عدالت در مجازات ، و دعوت به صبر و احتساب نموده و با وعده جميل به نصرت و كفايت براى كسانى كه تقوى پيشه نموده و احسان كنند آن را خاتمه مى دهد.
<span id='link358'><span>
<span id='link358'><span>
==مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن ==
==مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن ==
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً ...
وَ ضرَب اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَت ءَامِنَةً مُّطمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً ...
كلمه «'''رغد'''» به معناى عيش فراخ و گوارا و پاكيزه است . و اين مثلى است كه خداى تعالى آورده قريه اى را شرح مى دهد كه تمامى مايحتاج اهلش را فراهم نموده و اين نعمتها را با فرستادن پيغمبرى برايشان تمام كرده و بحد كمال رسانده است ، آن پيغمبر ايشان را به آنچه مايه صلاح دنيا و آخرتشان است ، دعوت مى كند و آنان به نعمتهاى او كفر مى ورزند و آن فرستاده را تكذيب مى كنند خدا هم نعمتش را به نقمت و عذاب مبدل نمود، و در اين مثل هشدار و زنهار از كفران نعمتهاى خدا است بعد از آنكه ارزانى داشته ، و كفر به آيات او است بعد از آنكه نازل كرده .
كلمه «'''رغد'''» به معناى عيش فراخ و گوارا و پاكيزه است . و اين مثلى است كه خداى تعالى آورده قريه اى را شرح مى دهد كه تمامى مايحتاج اهلش را فراهم نموده و اين نعمتها را با فرستادن پيغمبرى برايشان تمام كرده و بحد كمال رسانده است ، آن پيغمبر ايشان را به آنچه مايه صلاح دنيا و آخرتشان است ، دعوت مى كند و آنان به نعمتهاى او كفر مى ورزند و آن فرستاده را تكذيب مى كنند خدا هم نعمتش را به نقمت و عذاب مبدل نمود، و در اين مثل هشدار و زنهار از كفران نعمتهاى خدا است بعد از آنكه ارزانى داشته ، و كفر به آيات او است بعد از آنكه نازل كرده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۲ </center>
خط ۸۰: خط ۱۰۲:
سپس در آخر، آيه را با جمله «'''بما كانوا يصنعون '''» ختم فرمود، تا دلالت كند بر اينكه سنتى كه خدا در مجازات شكر و كفر دارد همچنان پاى بر جا و مجرى است .
سپس در آخر، آيه را با جمله «'''بما كانوا يصنعون '''» ختم فرمود، تا دلالت كند بر اينكه سنتى كه خدا در مجازات شكر و كفر دارد همچنان پاى بر جا و مجرى است .
بنابر اين معناى آيه اين است كه خداى متعال مثلى زده است ، و آن مثل قريه اى است كه اهلش از هر شرى كه جان و عرض و مالشان را تهديد كند در امنيت بودند، و براى روزى ، حاجت به پيمودن كوه و دشتى نداشتند، رزق پاك و بسيارى از هر سو بطرف ايشان سرازير بود، اهل اين قريه به اين نعمتهاى الهى كفران كردند، و شكر آن را بجا نياوردند، خدا هم به اندكى از نقمت و عذاب خود گرفتارشان كرد، و آن نقمت اندك ، گرسنگى و ترس بود كه چون لباس بر آنان احاطه كرد، و اين در قبال كفرانى بود كه بطور استمرار به نعمتهاى خدا مى ورزيدند.
بنابر اين معناى آيه اين است كه خداى متعال مثلى زده است ، و آن مثل قريه اى است كه اهلش از هر شرى كه جان و عرض و مالشان را تهديد كند در امنيت بودند، و براى روزى ، حاجت به پيمودن كوه و دشتى نداشتند، رزق پاك و بسيارى از هر سو بطرف ايشان سرازير بود، اهل اين قريه به اين نعمتهاى الهى كفران كردند، و شكر آن را بجا نياوردند، خدا هم به اندكى از نقمت و عذاب خود گرفتارشان كرد، و آن نقمت اندك ، گرسنگى و ترس بود كه چون لباس بر آنان احاطه كرد، و اين در قبال كفرانى بود كه بطور استمرار به نعمتهاى خدا مى ورزيدند.
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسولٌ مِّنهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب وَ هُمْ ظلِمُونَ
اين آيه نعمت معنوى اهل قريه را خاطر نشان مى سازد، كه خدا بر نعمتهاى ماديشان اضافه كرد، و در اين نعمت معنوى صلاح معاش و معادشان بود، چون از كفران به نعمتهاى خدا زنهارشان مى داد، و آثار شوم و شقاوت بار آن را برايشان شرح مى داد، ليكن رسول خود را تكذيب كردند، با اينكه از خودشان بود و او را كاملا مى شناختند و مى دانستند كه او به امر الهى دعوتشان مى كند و به راه رشاد و سعادت جدى ايشان را مى خواند، ولى با اين حال ظلم كردند، و لذا عذاب الهى ايشان را بخاطر ظلمشان بگرفت .
اين آيه نعمت معنوى اهل قريه را خاطر نشان مى سازد، كه خدا بر نعمتهاى ماديشان اضافه كرد، و در اين نعمت معنوى صلاح معاش و معادشان بود، چون از كفران به نعمتهاى خدا زنهارشان مى داد، و آثار شوم و شقاوت بار آن را برايشان شرح مى داد، ليكن رسول خود را تكذيب كردند، با اينكه از خودشان بود و او را كاملا مى شناختند و مى دانستند كه او به امر الهى دعوتشان مى كند و به راه رشاد و سعادت جدى ايشان را مى خواند، ولى با اين حال ظلم كردند، و لذا عذاب الهى ايشان را بخاطر ظلمشان بگرفت .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۴ </center>
و با اين بيانى كه براى آيه كرديم نكته قيدهايى كه در آيه شريفه اخذ شده روشن مى گردد.
و با اين بيانى كه براى آيه كرديم نكته قيدهايى كه در آيه شريفه اخذ شده روشن مى گردد.
فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً ...
فَكلُوا مِمَّا رَزَقَكمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً ...
اين جمله تفريع بر معنايى است كه از مثل قبلى به دست مى آيد و تقدير آن چنين است : «'''وقتى حال اين چنين است كه در كفران رزق فراوان ، عذاب و در تكذيب دعوت انبياء، مجازات است پس از آنچه خدا روزيتان كرده بخوريد در حالى كه حلال و طيب باشد، يعنى شما ممنوع از آن نيستيد، بدون دلواپسى بخوريد ولى شكر خدا را بجاى آوريد، اگر او را مى پرستيد.
اين جمله تفريع بر معنايى است كه از مثل قبلى به دست مى آيد و تقدير آن چنين است : «'''وقتى حال اين چنين است كه در كفران رزق فراوان ، عذاب و در تكذيب دعوت انبياء، مجازات است پس از آنچه خدا روزيتان كرده بخوريد در حالى كه حلال و طيب باشد، يعنى شما ممنوع از آن نيستيد، بدون دلواپسى بخوريد ولى شكر خدا را بجاى آوريد، اگر او را مى پرستيد.
=== نكاتى كه از آيه : ===
== نكاتى كه از آيه: «فكلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا» استفاده مى شود==
((فكلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا'''» استفاده مى شود
در اين بيان چند نكته به دست مى آيد:
در اين بيان چند نكته به دست مى آيد:
اول اينكه : آيه شريفه در مقام اين است كه هر رزق طيبى را حلال كند، پس ديگر جايى براى حرف بعضى از مفسرين نمى ماند كه گفته اند: ((مراد اين است كه آنچه خدا از غنيمتها به شما روزى كرده بخوريد، و خلاصه مقصود از رزق طيب غنيمت جنگى و مقصود از جنگ هم جنگ بدر و مقصود از قريه در مثلى كه قبلا زده شد شهر مكه است ، و مقصود از رسول هم نبى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مقصود از عذاب هم همان كشته شدگان صناديد قريش در روز بدر است . هيچ يك از اين احتمالات از لفظ آيه استفاده نمى شود علاوه بر اين سابقا احتمال مكى بودن اين آيات را تاييد كرديم .
اول اينكه : آيه شريفه در مقام اين است كه هر رزق طيبى را حلال كند، پس ديگر جايى براى حرف بعضى از مفسرين نمى ماند كه گفته اند: ((مراد اين است كه آنچه خدا از غنيمتها به شما روزى كرده بخوريد، و خلاصه مقصود از رزق طيب غنيمت جنگى و مقصود از جنگ هم جنگ بدر و مقصود از قريه در مثلى كه قبلا زده شد شهر مكه است ، و مقصود از رسول هم نبى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مقصود از عذاب هم همان كشته شدگان صناديد قريش در روز بدر است . هيچ يك از اين احتمالات از لفظ آيه استفاده نمى شود علاوه بر اين سابقا احتمال مكى بودن اين آيات را تاييد كرديم .
دوم اينكه : مراد از حليت و طيب بودن اين است كه رزق طورى باشد كه طبع بشر از آن محروم نباشد، يعنى طبع آدمى آن را پاكيزه بداند و از آن خوشش آيد، و ملاك حليت شرعى هم همين است ، چون حليت شرعى ، تابع حليت فطرى است ، آرى دين خدا همه اش مطابق فطرت است و خداى سبحان انسان را مجهز به جهاز تغذيه خلق كرده ، و موجوداتى از زمين مانند حيوانات و نباتات را ملايم با قوام بشر قرار داده ، و طبع بشر بدون هيچ نفرتى مايل آنها هست ، و چنين چيزى براى او حلال است .
دوم اينكه : مراد از حليت و طيب بودن اين است كه رزق طورى باشد كه طبع بشر از آن محروم نباشد، يعنى طبع آدمى آن را پاكيزه بداند و از آن خوشش آيد، و ملاك حليت شرعى هم همين است ، چون حليت شرعى ، تابع حليت فطرى است ، آرى دين خدا همه اش مطابق فطرت است و خداى سبحان انسان را مجهز به جهاز تغذيه خلق كرده ، و موجوداتى از زمين مانند حيوانات و نباتات را ملايم با قوام بشر قرار داده ، و طبع بشر بدون هيچ نفرتى مايل آنها هست ، و چنين چيزى براى او حلال است .
خط ۹۵: خط ۱۱۷:
چهارم اينكه : جمله «'''ان كنتم اياه تعبدون '''» خطاب به مؤ منين است چون تنها مؤ منين هستند كه خدا را عبادت مى كنند، و جز او را نمى پرستند، و قصر مستفاد از جمله كه از مقدم آوردن مفعول بر فعلش ‍ استفاده مى شود قصر قلب است (كه معنايش در پاورقى مجلدات ديگر اين كتاب گذشت ) و غير مؤ منين ، يعنى مشركين ، خدا را نمى پرستند، بلكه بتها و آلهه را مى پرستند بعضى از مفسرين خطاب آيه را متوجه به مشركين نموده ادعا كرده اند كه : مراد از عبادت در جمله «'''ان كنتم اياه تعبدون '''» اطاعت است ، و يا معنا اين است كه اگر اين پندار شما كه مى گوييد ما در عبادت آلهه ، عبادت خدا را منظور داريم صحيح است پس شكر خداى را بجاى آوريد، و ليكن هيچ يك از اين دو احتمال دلچسب نيست و به آيه معناى صحيحى نمى دهد، زيرا اولا - عبادت را به معناى اطاعت گرفتن قرينه مى خواهد و در آيه قرينه و شاهدى نيست ، و ثانيا - مشركين اصلا خداى را حتى در ضمن عبادت آلهه هم نمى پرستند، بلكه او را از عبادت خود منزه مى دانند، چون خدا اجل از اين است كه دست ادراكهاى بشرى به او برسد و يا توجهى بسويش منتهى گردد.
چهارم اينكه : جمله «'''ان كنتم اياه تعبدون '''» خطاب به مؤ منين است چون تنها مؤ منين هستند كه خدا را عبادت مى كنند، و جز او را نمى پرستند، و قصر مستفاد از جمله كه از مقدم آوردن مفعول بر فعلش ‍ استفاده مى شود قصر قلب است (كه معنايش در پاورقى مجلدات ديگر اين كتاب گذشت ) و غير مؤ منين ، يعنى مشركين ، خدا را نمى پرستند، بلكه بتها و آلهه را مى پرستند بعضى از مفسرين خطاب آيه را متوجه به مشركين نموده ادعا كرده اند كه : مراد از عبادت در جمله «'''ان كنتم اياه تعبدون '''» اطاعت است ، و يا معنا اين است كه اگر اين پندار شما كه مى گوييد ما در عبادت آلهه ، عبادت خدا را منظور داريم صحيح است پس شكر خداى را بجاى آوريد، و ليكن هيچ يك از اين دو احتمال دلچسب نيست و به آيه معناى صحيحى نمى دهد، زيرا اولا - عبادت را به معناى اطاعت گرفتن قرينه مى خواهد و در آيه قرينه و شاهدى نيست ، و ثانيا - مشركين اصلا خداى را حتى در ضمن عبادت آلهه هم نمى پرستند، بلكه او را از عبادت خود منزه مى دانند، چون خدا اجل از اين است كه دست ادراكهاى بشرى به او برسد و يا توجهى بسويش منتهى گردد.
بنا بر اين كه گفتيم خطاب در آيه به مؤ منين است مثلى هم كه در آيه زده شده براى مؤ منين خواهد بود، و نيز خطابه اى تشريعى كه در آيات قبل و بعد است همه متوجه ايشان است . بعضى گفته اند: خطاب متوجه عموم مردم از مؤ من و كافر است . و ليكن بنا بر اين ، تطبيق آن بر آيات خالى از زحمت نيست ، هر چند كه اشكالش كمتر از آن است كه خطاب مخصوص مشركين باشد.
بنا بر اين كه گفتيم خطاب در آيه به مؤ منين است مثلى هم كه در آيه زده شده براى مؤ منين خواهد بود، و نيز خطابه اى تشريعى كه در آيات قبل و بعد است همه متوجه ايشان است . بعضى گفته اند: خطاب متوجه عموم مردم از مؤ من و كافر است . و ليكن بنا بر اين ، تطبيق آن بر آيات خالى از زحمت نيست ، هر چند كه اشكالش كمتر از آن است كه خطاب مخصوص مشركين باشد.
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضطرَّ غَيرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضطرَّ غَيرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
گفتار در معناى اين آيه در سوره بقره آيه ۱۷۳ و در سوره مائده آيه ۳ و در سوره انعام آيه ۱۴۵ گذشت .
گفتار در معناى اين آيه در سوره بقره آيه ۱۷۳ و در سوره مائده آيه ۳ و در سوره انعام آيه ۱۴۵ گذشت .
مفاد اين آيه با چند عبارت مختلف در چهار جاى قرآن يعنى دو سوره انعام و نحل كه هر دو مكى است و يكى در اوائل بعثت نازل شده و ديگرى در اواخر توقف رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مكه و در دو سوره بقره و مائده كه در اوائل هجرت به مدينه و اواخر آن نازل شده ايراد شده ، و اين آيه بطورى كه بعضى از مفسرين گفته اند: دلالت دارد بر انحصار محرمات در همين چهار تايعنى مردار و خون و گوشت خوك ، و آنچه براى غير خدا ذبح شود.
مفاد اين آيه با چند عبارت مختلف در چهار جاى قرآن يعنى دو سوره انعام و نحل كه هر دو مكى است و يكى در اوائل بعثت نازل شده و ديگرى در اواخر توقف رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مكه و در دو سوره بقره و مائده كه در اوائل هجرت به مدينه و اواخر آن نازل شده ايراد شده ، و اين آيه بطورى كه بعضى از مفسرين گفته اند: دلالت دارد بر انحصار محرمات در همين چهار تايعنى مردار و خون و گوشت خوك ، و آنچه براى غير خدا ذبح شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۶ </center>
و ليكن با مراجعه به سنت ، به دست مى آيد كه محرمات ديگرى غير اين چهار حرام كه اصل در محرماتند نيز هست ، كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به امر پروردگارش كه فرمود: «'''ما آتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا'''» بيان نموده است ، بعضى از روايات دال بر اين معنا نيز در سابق گذشت .
و ليكن با مراجعه به سنت ، به دست مى آيد كه محرمات ديگرى غير اين چهار حرام كه اصل در محرماتند نيز هست ، كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به امر پروردگارش كه فرمود: «'''ما آتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا'''» بيان نموده است ، بعضى از روايات دال بر اين معنا نيز در سابق گذشت .
وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِف أَلْسِنَتُكمُ الْكَذِب هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِّتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب ...
وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِف أَلْسِنَتُكمُ الْكَذِب هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِّتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب ...
لفظ «'''ما'''» در جمله «'''لما تصف '''» مصدريه است ، و كلمه «'''كذب '''» مفعول تصف است ، يعنى به سبب وصف زبانهاى خود و به خاطر افتراء و دروغ بر خدا، نگوئيد اين حرام است و اين حلال .
لفظ «'''ما'''» در جمله «'''لما تصف '''» مصدريه است ، و كلمه «'''كذب '''» مفعول تصف است ، يعنى به سبب وصف زبانهاى خود و به خاطر افتراء و دروغ بر خدا، نگوئيد اين حرام است و اين حلال .
<span id='link360'><span>
<span id='link360'><span>
==نهى از بدعت در دين در اين آيه ==
==نهى از بدعت در دين در اين آيه ==
و اينكه در سابق گفتيم - بنا بر اينكه سياق مؤ يد اين است - كه خطابه اى اين آيات ، متوجه مؤ منين است ، اين احتمال را تاييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث نهى از بدعت در دين باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد زيرا اين ، افتراء به خداست هر چند كه بابكننده اش آن را به خدا نسبت ندهد.
و اينكه در سابق گفتيم - بنا بر اينكه سياق مؤ يد اين است - كه خطابه اى اين آيات ، متوجه مؤ منين است ، اين احتمال را تاييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث نهى از بدعت در دين باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد زيرا اين ، افتراء به خداست هر چند كه بابكننده اش آن را به خدا نسبت ندهد.
خط ۱۱۰: خط ۱۳۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۷ </center>
سپس خداى متعال در مقام تعليل نهى خود فرمود: «'''ان الذين يفترون على الله الكذب لا يفلحون '''» سپس به نوميدى آنان از رستگارى اشاره نموده فرمود: «'''متاع قليل و لهم عذاب اليم '''».
سپس خداى متعال در مقام تعليل نهى خود فرمود: «'''ان الذين يفترون على الله الكذب لا يفلحون '''» سپس به نوميدى آنان از رستگارى اشاره نموده فرمود: «'''متاع قليل و لهم عذاب اليم '''».
وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ ...
وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ ...
مراد از جمله «'''ما قصصنا عليك من قبل : آنچه برايت قبلا شرح داديم '''»- بطورى كه گفته شد - همان تحليل و تحريمى است كه خداى تعالى در سوره انعام براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بيان كرده و فرموده بود: «'''و على الذين هادوا حرمنا كل ذى ظفر ...'''» كه بطور يقين قبل از سوره نحل نازل شده بوده .
مراد از جمله «'''ما قصصنا عليك من قبل : آنچه برايت قبلا شرح داديم '''»- بطورى كه گفته شد - همان تحليل و تحريمى است كه خداى تعالى در سوره انعام براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بيان كرده و فرموده بود: «'''و على الذين هادوا حرمنا كل ذى ظفر ...'''» كه بطور يقين قبل از سوره نحل نازل شده بوده .
<span id='link361'><span>
<span id='link361'><span>
خط ۱۱۷: خط ۱۴۰:
لذا در جواب فرموده : «'''اگر ما اينها را قبلا بر بنى اسرائيل حرام كرده بوديم ظلمشان نكرديم بلكه ايشان خودشان به خود ظلم كردند و ما به كيفر ظلمشان بعضى چيزها را بر آنان حرام كرديم ، به اين معنا كه همين چيزها براى آنان حلال بود و ليكن چون پروردگار خود را عصيان نمودند لذا به عنوان عقوبت ، آنها را برايشان تحريم كرديم ، همچنانكه در جاى ديگر مى فرمايد: ((فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم طيبات احلت لهم ....'''» و اگر بعد از آن عصيان ، بسوى پروردگار خود رجوع نموده از نافرمانى توبه مى كردند، خدا هم از ايشان مى گذشت و دوباره همان حرامها را برايشان حلال مى كرد، كه او آمرزگار و رحيم است پس ‍ روشن شد كه آيه شريفه متصل به ما قبل خود و داستان تحليل و تحريم است ، و گويا جوابى از سؤ ال مقدر است ، و ما بعد آن كه مى فرمايد: «'''ثم ان ربك للذين عملوا السوء ...'''» متصل به آن و متمم مضمون آن است .
لذا در جواب فرموده : «'''اگر ما اينها را قبلا بر بنى اسرائيل حرام كرده بوديم ظلمشان نكرديم بلكه ايشان خودشان به خود ظلم كردند و ما به كيفر ظلمشان بعضى چيزها را بر آنان حرام كرديم ، به اين معنا كه همين چيزها براى آنان حلال بود و ليكن چون پروردگار خود را عصيان نمودند لذا به عنوان عقوبت ، آنها را برايشان تحريم كرديم ، همچنانكه در جاى ديگر مى فرمايد: ((فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم طيبات احلت لهم ....'''» و اگر بعد از آن عصيان ، بسوى پروردگار خود رجوع نموده از نافرمانى توبه مى كردند، خدا هم از ايشان مى گذشت و دوباره همان حرامها را برايشان حلال مى كرد، كه او آمرزگار و رحيم است پس ‍ روشن شد كه آيه شريفه متصل به ما قبل خود و داستان تحليل و تحريم است ، و گويا جوابى از سؤ ال مقدر است ، و ما بعد آن كه مى فرمايد: «'''ثم ان ربك للذين عملوا السوء ...'''» متصل به آن و متمم مضمون آن است .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴۱}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۱۳٬۶۷۱

ویرایش