گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۷}}
__TOC__
__TOC__


خط ۱۱: خط ۱۳:
<span id='link321'><span>
<span id='link321'><span>
==كافران مفسد عذابى بيش از ديگر كفار خواهند داشت ==
==كافران مفسد عذابى بيش از ديگر كفار خواهند داشت ==
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صدُّوا عَن سبِيلِ اللَّهِ زِدْنَهُمْ عَذَاباً فَوْقَ العَذَابِ بِمَا كانُوا يُفْسِدُونَ
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صدُّوا عَن سبِيلِ اللَّهِ زِدْنَهُمْ عَذَاباً فَوْقَ العَذَابِ بِمَا كانُوا يُفْسِدُونَ
در اين آيه از نو متعرض حال پيشوايان كفر شده با اينكه قبلا در آيه قبلى سرنوشت همه كفار را بيان كرده بود و از همين جهت وقتى شنونده آن بيان را شنيد كه تمامى كفار معذبند، و تخفيف و مهلتى از عذاب ندارند، و در جمله «'''و اكثرهم الكافرون '''» اين را هم شنيد كه بيشترشان در كفر و شقاوت شديدترند قهرا اين سؤ ال در دلش خطور مى كند كه آيا اين عده با بقيه كفار كه كفرشان به اين درجه نيست در عذاب برابرند با اينكه اينها كفر بيشترى دارند، چون سبب كفر ديگران هم شده اند؟ چون جاى چنين سؤ الى بوده خداى سبحان كلام را از نو آغاز كرده تا جواب آن را بدهد، و لذا فرمود: «'''الذين كفروا و صدوا عن سبيل الله '''» آنها كه علاوه بر كفر ورزيدن ، راه خدا را به روى ديگران هم بستند، و با عناد و لجاج ، كفر خود را تكميل كردند: «'''زدناهم عذابا'''» عذابى اختصاصى در برابر جلوگيريشان از راه خدا به ايشان چشانديم «'''فوق العذاب '''» كه همان عذاب عمومى در ازاى مطلق ظلم و كفر باشد و در اين عذاب با بقيه مشركين شريكند.
در اين آيه از نو متعرض حال پيشوايان كفر شده با اينكه قبلا در آيه قبلى سرنوشت همه كفار را بيان كرده بود و از همين جهت وقتى شنونده آن بيان را شنيد كه تمامى كفار معذبند، و تخفيف و مهلتى از عذاب ندارند، و در جمله «'''و اكثرهم الكافرون '''» اين را هم شنيد كه بيشترشان در كفر و شقاوت شديدترند قهرا اين سؤ ال در دلش خطور مى كند كه آيا اين عده با بقيه كفار كه كفرشان به اين درجه نيست در عذاب برابرند با اينكه اينها كفر بيشترى دارند، چون سبب كفر ديگران هم شده اند؟ چون جاى چنين سؤ الى بوده خداى سبحان كلام را از نو آغاز كرده تا جواب آن را بدهد، و لذا فرمود: «'''الذين كفروا و صدوا عن سبيل الله '''» آنها كه علاوه بر كفر ورزيدن ، راه خدا را به روى ديگران هم بستند، و با عناد و لجاج ، كفر خود را تكميل كردند: «'''زدناهم عذابا'''» عذابى اختصاصى در برابر جلوگيريشان از راه خدا به ايشان چشانديم «'''فوق العذاب '''» كه همان عذاب عمومى در ازاى مطلق ظلم و كفر باشد و در اين عذاب با بقيه مشركين شريكند.
و گويا الف و لام در «'''العذاب '''» براى عهد ذكرى است و اشاره است بهمان عذابى كه قبلا در جمله «'''و اذا راى الذين ظلموا العذاب ...'''» ذكر كرده بود.
و گويا الف و لام در «'''العذاب '''» براى عهد ذكرى است و اشاره است بهمان عذابى كه قبلا در جمله «'''و اذا راى الذين ظلموا العذاب ...'''» ذكر كرده بود.
«'''بما كانوا يفسدون '''» : اين جمله تعليل زيادتى عذاب است . از همينجا روشن مى گردد كه مراد از افسادى كه در تعليل مزبور واقع شد همان سد و جلوگيرى از راه خداست ، چون تنها همين صفت است كه باعث شده عذاب اين طائفه بر ديگران بچربد، پس معلوم مى شود كه مراد از افساد هم همين است ، و به عبارتى ديگر، افساد در زمين و جلوگيرى از تشكيل مجتمعى صالح ، امرى است كه پيش آمدنش مستند به ايشان است زيرا اگر افساد و سد اينان نبود تشكيل چنين مجتمعى مترقب بود.
«'''بما كانوا يفسدون '''» : اين جمله تعليل زيادتى عذاب است . از همينجا روشن مى گردد كه مراد از افسادى كه در تعليل مزبور واقع شد همان سد و جلوگيرى از راه خداست ، چون تنها همين صفت است كه باعث شده عذاب اين طائفه بر ديگران بچربد، پس معلوم مى شود كه مراد از افساد هم همين است ، و به عبارتى ديگر، افساد در زمين و جلوگيرى از تشكيل مجتمعى صالح ، امرى است كه پيش آمدنش مستند به ايشان است زيرا اگر افساد و سد اينان نبود تشكيل چنين مجتمعى مترقب بود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۶۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۶۵ </center>
وَ يَوْمَ نَبْعَث فى كلِّ أُمَّةٍ شهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِك شهِيداً عَلى هَؤُلاءِ ...
وَ يَوْمَ نَبْعَث فى كلِّ أُمَّةٍ شهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِك شهِيداً عَلى هَؤُلاءِ ...
صدر آيه تكرار مطلبى است كه در چند آيه قبل ، يعنى در آيه «'''و يوم نبعث من كل امة شهيدا'''» به آن اشاره رفته بود، چيزى كه هست در آنجا به عنوان زمينه چينى و مقدمه براى داستان اذن سخن نداشتن در قيامت آمده بود، ولى در اينجا به عنوان زمينه چينى و مقدمه به جهت ذكر شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در باره مشركين در قيامت است ، و در هر دو جا خودش مقصود اصلى نيست .
صدر آيه تكرار مطلبى است كه در چند آيه قبل ، يعنى در آيه «'''و يوم نبعث من كل امة شهيدا'''» به آن اشاره رفته بود، چيزى كه هست در آنجا به عنوان زمينه چينى و مقدمه براى داستان اذن سخن نداشتن در قيامت آمده بود، ولى در اينجا به عنوان زمينه چينى و مقدمه به جهت ذكر شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در باره مشركين در قيامت است ، و در هر دو جا خودش مقصود اصلى نيست .
بهر حال اينكه فرمود: «'''و يوم نبعث فى كل امة شهيدا عليهم من انفسهم '''» دلالت مى كند بر اينكه خداوند در هر امتى يك نفر را مبعوث كند تا در باره عمل امت شهادت دهد، و اين بعث ، غير بعث به معناى زنده كردن مردگان براى حساب است ، بلكه بعثى است بعد از آن بعث ، و اگر مبعوث هر امتى را از خود آن امت قرار داد براى اين است كه حجت تمام تر و قاطع تر باشد و عذرى باقى نگذارد، و اين معنا از سياق استفاده مى شود، و مفسرين هم آن را ذكر كرده اند، حتى گفته اند كه : اگر حضرت لوط عليه قومش شهادت داد با اينكه از آنها نبود بدين جهت بود كه از آنها زن گرفته و در شهر و ديار آنان سكونت گزيده بود. و جمله «'''و جئنا بك شهيدا على هؤ لاء'''» افاده مى كند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) گواه بر اينان است ، و مفسرين استظهار كرده اند كه مراد از«''' هؤ لاء: اينان '''» امتش باشد، و نيز تمامى افراد بشر كه آن جناب مبعوث به ايشان شده ، از زمان عصر خود تا روز قيامت كه به ايشان مبعوث شده ، چه معاصرينش و چه آيندگان ، چه حاضرين در زمان حضرتش و چه غايبين ، همه و همه امت اويند، و او شاهد بر همه آنان است . و آيات شهادت از معضلات و مشكلات آيات قيامت است ، هر چند كه آيات مربوط به قيامت سراپا همه اش مشكل است ، و مشكلاتى را در بر دارد، و ما در ذيل آيه «'''لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا'''» در جلد اول اين كتاب مقدارى در باره معناى شهادت بحث نموديم .
بهر حال اينكه فرمود: «'''و يوم نبعث فى كل امة شهيدا عليهم من انفسهم '''» دلالت مى كند بر اينكه خداوند در هر امتى يك نفر را مبعوث كند تا در باره عمل امت شهادت دهد، و اين بعث ، غير بعث به معناى زنده كردن مردگان براى حساب است ، بلكه بعثى است بعد از آن بعث ، و اگر مبعوث هر امتى را از خود آن امت قرار داد براى اين است كه حجت تمام تر و قاطع تر باشد و عذرى باقى نگذارد، و اين معنا از سياق استفاده مى شود، و مفسرين هم آن را ذكر كرده اند، حتى گفته اند كه : اگر حضرت لوط عليه قومش شهادت داد با اينكه از آنها نبود بدين جهت بود كه از آنها زن گرفته و در شهر و ديار آنان سكونت گزيده بود. و جمله «'''و جئنا بك شهيدا على هؤ لاء'''» افاده مى كند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) گواه بر اينان است ، و مفسرين استظهار كرده اند كه مراد از«''' هؤ لاء: اينان '''» امتش باشد، و نيز تمامى افراد بشر كه آن جناب مبعوث به ايشان شده ، از زمان عصر خود تا روز قيامت كه به ايشان مبعوث شده ، چه معاصرينش و چه آيندگان ، چه حاضرين در زمان حضرتش و چه غايبين ، همه و همه امت اويند، و او شاهد بر همه آنان است . و آيات شهادت از معضلات و مشكلات آيات قيامت است ، هر چند كه آيات مربوط به قيامت سراپا همه اش مشكل است ، و مشكلاتى را در بر دارد، و ما در ذيل آيه «'''لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا'''» در جلد اول اين كتاب مقدارى در باره معناى شهادت بحث نموديم .
خط ۷۶: خط ۷۸:
<span id='link327'><span>
<span id='link327'><span>
==نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل ==
==نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل ==
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاحْسنِ وَ إِيتَاى ذِى الْقُرْبى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنكرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظكُمْ لَعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ(۹۰)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاحْسنِ وَ إِيتَاى ذِى الْقُرْبى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنكرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظكُمْ لَعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ(۹۰)
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَهَدتُّمْ وَ لا تَنقُضوا الاَيْمَنَ بَعْدَ تَوْكيدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكمْ كَفِيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ(۹۱)
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَهَدتُّمْ وَ لا تَنقُضوا الاَيْمَنَ بَعْدَ تَوْكيدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكمْ كَفِيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ(۹۱)
وَ لا تَكُونُوا كالَّتى نَقَضت غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمَنَكمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِىَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّننَّ لَكمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تخْتَلِفُونَ(۹۲)
وَ لا تَكُونُوا كالَّتى نَقَضت غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمَنَكمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِىَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّننَّ لَكمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تخْتَلِفُونَ(۹۲)
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ لَكِن يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يَهْدِى مَن يَشاءُ وَ لَتُسئَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۹۳)
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكمْ أُمَّةً وَحِدَةً وَ لَكِن يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يَهْدِى مَن يَشاءُ وَ لَتُسئَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۹۳)
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمَنَكُمْ دَخَلا بَيْنَكمْ فَتزِلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتهَا وَ تَذُوقُوا السوءَ بِمَا صدَدتُّمْ عَن سبِيلِ اللَّهِ وَ لَكمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(۹۴)
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمَنَكُمْ دَخَلا بَيْنَكمْ فَتزِلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتهَا وَ تَذُوقُوا السوءَ بِمَا صدَدتُّمْ عَن سبِيلِ اللَّهِ وَ لَكمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(۹۴)
وَ لا تَشترُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ إِن كنتُمْ تَعْلَمُونَ(۹۵)
وَ لا تَشترُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ إِن كنتُمْ تَعْلَمُونَ(۹۵)
مَا عِندَكمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صبرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۹۶)
مَا عِندَكمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صبرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۹۶)
مَنْ عَمِلَ صلِحاً مِّن ذَكرٍ أَوْ أُنثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۹۷)
مَنْ عَمِلَ صلِحاً مِّن ذَكرٍ أَوْ أُنثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۹۷)
فَإِذَا قَرَأْت الْقُرْءَانَ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشيْطنِ الرَّجِيمِ(۹۸)
فَإِذَا قَرَأْت الْقُرْءَانَ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشيْطنِ الرَّجِيمِ(۹۸)
إِنَّهُ لَيْس لَهُ سلْطنٌ عَلى الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكلُونَ(۹۹)
إِنَّهُ لَيْس لَهُ سلْطنٌ عَلى الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكلُونَ(۹۹)
إِنَّمَا سلْطنُهُ عَلى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ(۱۰۰)
إِنَّمَا سلْطنُهُ عَلى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ(۱۰۰)
وَ إِذَا بَدَّلْنَا ءَايَةً مَّكانَ ءَايَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنت مُفْترِ بَلْ أَكْثرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۰۱)
وَ إِذَا بَدَّلْنَا ءَايَةً مَّكانَ ءَايَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنت مُفْترِ بَلْ أَكْثرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۰۱)
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّك بِالحَْقِّ لِيُثَبِّت الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ هُدًى وَ بُشرَى لِلْمُسلِمِينَ(۱۰۲)
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّك بِالحَْقِّ لِيُثَبِّت الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ هُدًى وَ بُشرَى لِلْمُسلِمِينَ(۱۰۲)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۷۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۷۵ </center>
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشرٌ لِّسانُ الَّذِى يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِىُّ وَ هَذَا لِسانٌ عَرَبىُّ مُّبِينٌ(۱۰۳)
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشرٌ لِّسانُ الَّذِى يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِىُّ وَ هَذَا لِسانٌ عَرَبىُّ مُّبِينٌ(۱۰۳)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ لا يهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(۱۰۴)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ لا يهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(۱۰۴)
إِنَّمَا يَفْترِى الْكَذِب الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ أُولَئك هُمُ الْكذِبُونَ (۱۰۵)
إِنَّمَا يَفْترِى الْكَذِب الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ أُولَئك هُمُ الْكذِبُونَ (۱۰۵)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
خدا به عدالت و نيكى كردن و بخشش به خويشان فرمان مى دهد و از كار بد و ناروا و ستمگرى منع مى كند، پندتان مى دهد شايد اندرز گيريد (۹۰)
خدا به عدالت و نيكى كردن و بخشش به خويشان فرمان مى دهد و از كار بد و ناروا و ستمگرى منع مى كند، پندتان مى دهد شايد اندرز گيريد (۹۰)
خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:
ما مى دانيم كه آنها گويند قرآن را فقط بشرى بدو تعليم مى دهد، زبان كسى كه بدو اشاره مى كنند عجمى است و اين زبان عربى روشن است (۱۰۳)
ما مى دانيم كه آنها گويند قرآن را فقط بشرى بدو تعليم مى دهد، زبان كسى كه بدو اشاره مى كنند عجمى است و اين زبان عربى روشن است (۱۰۳)


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش