گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۲: خط ۳۴:
و همچنين با بيان اينكه : «'''دين حق از خدا است پس واجب است كه غير دين او دينى و قانونى ديگر تشريع نشود'''» و باز با بيان امورى از دين الهى ، توضيح مى دهد.
و همچنين با بيان اينكه : «'''دين حق از خدا است پس واجب است كه غير دين او دينى و قانونى ديگر تشريع نشود'''» و باز با بيان امورى از دين الهى ، توضيح مى دهد.
اين ، آن غرضى است كه معظم آيات اين سوره آن را دنبال نموده و با بيانهاى مختلفى تعقيب مى نمايد، در ضمن بيان اين غرض ، آياتى هم هست كه مساله هجرت و پاره اى مطالب مناسب با آن را ايراد مى نمايد.
اين ، آن غرضى است كه معظم آيات اين سوره آن را دنبال نموده و با بيانهاى مختلفى تعقيب مى نمايد، در ضمن بيان اين غرض ، آياتى هم هست كه مساله هجرت و پاره اى مطالب مناسب با آن را ايراد مى نمايد.
أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَستَعْجِلُوهُ سبْحَنَهُ وَ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ
أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَستَعْجِلُوهُ سبْحَنَهُ وَ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ
مراد از امر خدا و معناى «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» و وجوهى كه در اين باره گفتهشده است
مراد از امر خدا و معناى «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» و وجوهى كه در اين باره گفتهشده است
از ظاهر سياق بر مى آيد كه خطاب در اين آيه به مشركين است ، براى اينكه آيات بعدى همه در مقام احتجاج عليه ايشان است ، و سياق آنها تا آيه بيست و دوم كه مى فرمايد: «'''الهكم اله واحد'''» چنين سياقى است ، و روى سخن در آنها به مشركين است و همه آنها به منزله فرع است براى جمله اى كه در ذيل آيه مورد بحث است و مى فرمايد: «'''سبحانه و تعالى عما يشركون '''» و مقتضاى اين تفريع اين است كه مقصود از امرى كه خبر از آمدنش داده و فرموده : «'''اتى امر الله '''» امرى باشد كه ساحت ربوبيت خداى را از شرك مشركين پاك نموده ريشه آن را از بيخ و بن بر كند، و در هيچ جاى كلام خدا، از مؤ منين حكايت نشده كه در امرى استعجال و عجله كرده باشند، بلكه هر جا كه مساله ساعت و قيامت و امر فتح مسلمين و امر نزول عذاب را تذكر مى دهد حكايت استعجال مشركين است ، و از آن جمله در آيه «'''قل ارايتم ان اتيكم عذابه بياتا او نهارا ما ذا يستعجل منه المجرمون ... و يستنبئونك احق هو قل اى و ربى انه لحق و ما انتم بمعجزين '''» و همچنين آياتى ديگر، كه روى سخن در همه آنها با مشركين است .
از ظاهر سياق بر مى آيد كه خطاب در اين آيه به مشركين است ، براى اينكه آيات بعدى همه در مقام احتجاج عليه ايشان است ، و سياق آنها تا آيه بيست و دوم كه مى فرمايد: «'''الهكم اله واحد'''» چنين سياقى است ، و روى سخن در آنها به مشركين است و همه آنها به منزله فرع است براى جمله اى كه در ذيل آيه مورد بحث است و مى فرمايد: «'''سبحانه و تعالى عما يشركون '''» و مقتضاى اين تفريع اين است كه مقصود از امرى كه خبر از آمدنش داده و فرموده : «'''اتى امر الله '''» امرى باشد كه ساحت ربوبيت خداى را از شرك مشركين پاك نموده ريشه آن را از بيخ و بن بر كند، و در هيچ جاى كلام خدا، از مؤ منين حكايت نشده كه در امرى استعجال و عجله كرده باشند، بلكه هر جا كه مساله ساعت و قيامت و امر فتح مسلمين و امر نزول عذاب را تذكر مى دهد حكايت استعجال مشركين است ، و از آن جمله در آيه «'''قل ارايتم ان اتيكم عذابه بياتا او نهارا ما ذا يستعجل منه المجرمون ... و يستنبئونك احق هو قل اى و ربى انه لحق و ما انتم بمعجزين '''» و همچنين آياتى ديگر، كه روى سخن در همه آنها با مشركين است .
خط ۴۸: خط ۵۰:
بازخواست آنان اشاره كرده در اول اين سوره هم در جمله «'''اتى امر الله '''» به نزديكى روز قيامت اشاره نموده است ، و نيز در آخر سوره حجر فرموده بود : «'''و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين '''» و با در نظر داشتن اينكه مقصود از يقين مرگ است ، بسيار مناسب است كه مراد در اين سوره هم همان روز قيامت باشد نه عذابهاى دنيوى ، و از جمله شواهدى كه اين مناسبت را تاكيد مى كند، جمله «'''ياتيك '''» در آن سوره و جمله «'''اتى '''» در اين سوره است ، كه در هر دو جا به يك ماده تعبير شده است . و از اين قبيل اقاويل بهم بافتهاى كه نبايد بدان اعتناء نمود.
بازخواست آنان اشاره كرده در اول اين سوره هم در جمله «'''اتى امر الله '''» به نزديكى روز قيامت اشاره نموده است ، و نيز در آخر سوره حجر فرموده بود : «'''و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين '''» و با در نظر داشتن اينكه مقصود از يقين مرگ است ، بسيار مناسب است كه مراد در اين سوره هم همان روز قيامت باشد نه عذابهاى دنيوى ، و از جمله شواهدى كه اين مناسبت را تاكيد مى كند، جمله «'''ياتيك '''» در آن سوره و جمله «'''اتى '''» در اين سوره است ، كه در هر دو جا به يك ماده تعبير شده است . و از اين قبيل اقاويل بهم بافتهاى كه نبايد بدان اعتناء نمود.
نظير اين استدلال ، گفتار بعضى ديگر از مفسرين است كه گفته اند: مراد از امر، واحد اوامر است ، و معنايش حكم است . - و گويا خواسته است به احكامى كه در اين سوره در باره عهد و سوگند و محرمات و غير آن آمده اشاره كند - پس معناى «'''اتى امر الله '''»اين است كه در اين سوره احكام خدا آمده ، و به همين جهت خطاب «'''فلا تستعجلوه '''» هم مختص به مؤ منين خواهد بود. و ليكن اين حرف مخدوش است .
نظير اين استدلال ، گفتار بعضى ديگر از مفسرين است كه گفته اند: مراد از امر، واحد اوامر است ، و معنايش حكم است . - و گويا خواسته است به احكامى كه در اين سوره در باره عهد و سوگند و محرمات و غير آن آمده اشاره كند - پس معناى «'''اتى امر الله '''»اين است كه در اين سوره احكام خدا آمده ، و به همين جهت خطاب «'''فلا تستعجلوه '''» هم مختص به مؤ منين خواهد بود. و ليكن اين حرف مخدوش است .
يُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ بِالرُّوح مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ ...
يُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ بِالرُّوح مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ ...
<span id='link206'><span>
<span id='link206'><span>
==اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود ==
==اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود ==
خط ۹۷: خط ۹۹:
<span id='link212'><span>
<span id='link212'><span>
==احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير ==
==احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير ==
خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض بِالْحَقِّ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ
خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض بِالْحَقِّ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ
معناى به حق بودن خلقت آسمانها و زمين گذشت ، و لازمه به حق بودن خلقت آنها اين است كه براى باطل خلق نشده باشند و حتى كوچكترين باطل در آنها راه نداشته باشد، و لذا مى بينيم جمله مزبور را متعقب كرد به منزه بودن خدا از شركائى كه برايش تراشيده و آنها را براى شفاعت به درگاه او مى خواندند، تا آن شركاء ايشان را به سوى خير رهنمون گشته و از شر، حفظ كنند، البته اين شركاء از باطل هايى هستند كه كمترين راهى به درگاه خدا و به خلقت آسمان و زمين ندارند.
معناى به حق بودن خلقت آسمانها و زمين گذشت ، و لازمه به حق بودن خلقت آنها اين است كه براى باطل خلق نشده باشند و حتى كوچكترين باطل در آنها راه نداشته باشد، و لذا مى بينيم جمله مزبور را متعقب كرد به منزه بودن خدا از شركائى كه برايش تراشيده و آنها را براى شفاعت به درگاه او مى خواندند، تا آن شركاء ايشان را به سوى خير رهنمون گشته و از شر، حفظ كنند، البته اين شركاء از باطل هايى هستند كه كمترين راهى به درگاه خدا و به خلقت آسمان و زمين ندارند.
اين آيه و آيات بعدش بر وحدانيت خدا در الوهيت احتجاج مى كند، هم از راه خلق كردن و هم از راه تدبير، و اين دو جهت با هم فرق دارند، زيرا خلقت و ايجاد آيت ، دليل بر الوهيت خدا است ، ولى نعمت بودن بعضى از اين مخلوقات براى بعضى ديگر آيت ربوبيت و تدبير خداست ، چون يك موجود، نعمت براى موجود ديگر نمى شود مگر وقتى كه ميان آن دو يك نحوه ارتباط و اتصالى باشد ارتباطى كه باعث برقرارى نظامى بين آن دو گردد، نظامى واحد كه حكايت از تدبيرى واحد كند، و وحدت تدبير، نشانه وحدت مدبر است پس نعمت بودن همه موجودات كه در آسمانها و زمين است براى انسانها، خود دليل است بر اينكه خداى سبحان به تنهائى رب انسان و رب هر چيزى است .
اين آيه و آيات بعدش بر وحدانيت خدا در الوهيت احتجاج مى كند، هم از راه خلق كردن و هم از راه تدبير، و اين دو جهت با هم فرق دارند، زيرا خلقت و ايجاد آيت ، دليل بر الوهيت خدا است ، ولى نعمت بودن بعضى از اين مخلوقات براى بعضى ديگر آيت ربوبيت و تدبير خداست ، چون يك موجود، نعمت براى موجود ديگر نمى شود مگر وقتى كه ميان آن دو يك نحوه ارتباط و اتصالى باشد ارتباطى كه باعث برقرارى نظامى بين آن دو گردد، نظامى واحد كه حكايت از تدبيرى واحد كند، و وحدت تدبير، نشانه وحدت مدبر است پس نعمت بودن همه موجودات كه در آسمانها و زمين است براى انسانها، خود دليل است بر اينكه خداى سبحان به تنهائى رب انسان و رب هر چيزى است .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش