گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
<span id='link17'><span>
<span id='link17'><span>


==معناى (زفيز) و (شهيق ) و بيان حال اهل جهنم ==
==معناى «زفيز» و «شهيق» و بيان حال اهل جهنم ==
«'''فَأَمَّا الَّذِينَ شقُوا فَفِى النَّارِ لهَُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شهِيقٌ'''»:
 
در مجمع البيان گفته «'''زفير'''»، به معنى ابتداى عرعر خران و «'''شهيق '''»به معناى آخر آن است . و در كشاف گفته : زفير به معناى كشيدن نفس و شهيق به معناى برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفير به معناى نفس كشيدن پى در پى است ، به نحوى كه قفسه سينه بالا بيايد، و شهيق هم به معناى طول زفير است ، و هم به معناى برگرداندن نفس است ،
در مجمع البيان گفته «'''زفير'''»، به معنى ابتداى عرعر خران و «'''شهيق '''»به معناى آخر آن است . و در كشاف گفته : زفير به معناى كشيدن نفس و شهيق به معناى برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفير به معناى نفس كشيدن پى در پى است ، به نحوى كه قفسه سينه بالا بيايد، و شهيق هم به معناى طول زفير است ، و هم به معناى برگرداندن نفس است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۷ </center>
همچنانكه زفير به معناى فرو بردن نفس نيز هست ، و در قرآن در آيه «'''لهم فيهازفير و شهيق '''» و در آيه «'''سمعوا لها تغيظا و زفيرا'''» و آيه «'''سمعوا لها شهيقا'''» آمده ، و اصل آن از «'''جبل شاهق '''» است كه به معناى كوه طولانى و بلند است .
همچنانكه زفير به معناى فرو بردن نفس نيز هست ، و در قرآن در آيه «لهم فيها زفير و شهيق» و در آيه «سمعوا لها تغيظا و زفيرا» و آيه «سمعوا لها شهيقا» آمده ، و اصل آن از «جبل شاهق» است كه به معناى كوه طولانى و بلند است.
و اين چند معنا بطورى كه ملاحظه مى فرماييد قريب به هم هستند و تو گويى در كلام استعاره اى به كار رفته ، و منظور اين است كه اهل جهنم نفس هاى خود را به سينه ها فرو برده با بلند كردن صدا به گريه و ناله آن را برمى گردانند، همانطور كه خران صدا بلند مى كنند، و ناله شان از شدت حرارت آتش و عظمت مصيبت و گرفتارى است .
 
و اين چند معنا بطورى كه ملاحظه مى فرماييد قريب به هم هستند و تو گويى در كلام استعاره اى به كار رفته ، و منظور اين است كه اهل جهنم نفس هاى خود را به سينه ها فرو برده با بلند كردن صدا به گريه و ناله آن را برمى گردانند، همانطور كه خران صدا بلند مى كنند، و ناله شان از شدت حرارت آتش و عظمت مصيبت و گرفتارى است.
 
و گويا ظاهر از سياق «'''فمنهم شقى و سعيد'''» اين باشد كه بعدش ‍ بفرمايد:
و گويا ظاهر از سياق «'''فمنهم شقى و سعيد'''» اين باشد كه بعدش ‍ بفرمايد:
«'''فاما الذى شقى ففى النار له فيها زفير و شهيق - كسى كه شقى شد در آتش است و براى او در آن زفير و شهيق است '''» و ليكن اينطور نفرموده است ، و بر خلاف اقتضاى سياق ، جمله مذكور را با سياق جمع آورده و اين به خاطر رعايت سياق قبل است كه قيامت را وصف مى كند، و وصف آن اقتضاى كثرت و جماعت را دارد و لذا فرموده است : «'''ذلك يوم مجموع له الناس و ذلك يوم مشهود'''».
«'''فاما الذى شقى ففى النار له فيها زفير و شهيق - كسى كه شقى شد در آتش است و براى او در آن زفير و شهيق است '''» و ليكن اينطور نفرموده است ، و بر خلاف اقتضاى سياق ، جمله مذكور را با سياق جمع آورده و اين به خاطر رعايت سياق قبل است كه قيامت را وصف مى كند، و وصف آن اقتضاى كثرت و جماعت را دارد و لذا فرموده است: «ذلك يوم مجموع له الناس و ذلك يوم مشهود».
خواهيد گفت : اگر چنين نكته اى در كار باشد خوب بود بفرمايد: «'''فمنهم اشقياء و سعداء'''». در جواب گوييم : اين نيز به خاطر رعايت سياق قبلش بوده كه فرموده است : «'''لا تكلم نفس '''» و نفس را مفرد نكره آورده است تا عموميت و استغراق را برساند، و بعد از آنكه با جمله : «'''لا تكلم نفس الا باذنه فمنهم شقى و سعيد'''» غرض حاصل شد، به سياق سابق كه سياق جمع و كثرت بوده برگشته و فرموده : «'''فاما الذين شقوا'''» تا آخر سه آيه .
 
خَلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السمَوَت وَ الاَرْض إِلا مَا شاءَ رَبُّك إِنَّ رَبَّك فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ
خواهيد گفت: اگر چنين نكته اى در كار باشد خوب بود بفرمايد: «'''فمنهم اشقياء و سعداء'''». در جواب گوييم: اين نيز به خاطر رعايت سياق قبلش بوده كه فرموده است : «'''لا تكلم نفس '''» و نفس را مفرد نكره آورده است تا عموميت و استغراق را برساند، و بعد از آنكه با جمله : «لا تكلم نفس الا باذنه فمنهم شقى و سعيد» غرض حاصل شد، به سياق سابق كه سياق جمع و كثرت بوده برگشته و فرموده : «'''فاما الذين شقوا'''» تا آخر سه آيه.
اين آيه مدت مكث و اقامت دوزخيان را در دوزخ بيان مى كند، همچنانكه آيه بعدى كه مى فرمايد: «'''و اما الذين سعدوا...'''» مدت اقامت اهل بهشت را در بهشت معلوم مى سازد، و مى فرمايد كه مكث دوزخيان در دوزخ و بهشتيان در بهشت دائمى و ابدى است .
 
معناى «'''خلود'''» و مشتقات آن
«'''خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السمَاوَات وَ الاَرْض إِلا مَا شاءَ رَبُّك إِنَّ رَبَّك فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ'''»:
 
اين آيه مدت مكث و اقامت دوزخيان را در دوزخ بيان مى كند، همچنانكه آيه بعدى كه مى فرمايد: «'''و اما الذين سعدوا...'''» مدت اقامت اهل بهشت را در بهشت معلوم مى سازد، و مى فرمايد كه مكث دوزخيان در دوزخ و بهشتيان در بهشت دائمى و ابدى است.
 
==معناى «خلود» و مشتقات آن==
راغب در مفردات گفته : كلمه «'''خلود'''» به معناى برائت و دورى هر چيز از معرضيت براى فساد و باقى ماندنش بر صفت و حالتى است كه دارد، عرب هر چيزى را كه زود فاسد نمى شود با كلمه خلود وصف مى كند، مثلا سنگ هاى يك پايه را كه اسم اصليش «'''اثافى '''» است
راغب در مفردات گفته : كلمه «'''خلود'''» به معناى برائت و دورى هر چيز از معرضيت براى فساد و باقى ماندنش بر صفت و حالتى است كه دارد، عرب هر چيزى را كه زود فاسد نمى شود با كلمه خلود وصف مى كند، مثلا سنگ هاى يك پايه را كه اسم اصليش «'''اثافى '''» است
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۸ </center>
«'''خوالد'''» مى خوانند، چون بطور مسلم يك پايه خالد و جاودان نيست و اين تعبير به خاطر اينست كه سنگ مذكور سنگ محكمى است كه دير از بين مى رود، و اين كلمه از باب «'''خلد، يخلد، خلودا'''» است همچنانكه در قرآن فرموده : «'''لعلكم تخلدون '''» و خلد به فتح «'''خ '''» و سكون «'''لام '''» به معناى آن جزئى است كه تا آخرين دقايق زندگيش ‍ به حالت خود مى ماند، و مانند ساير اعضاى دچار دگرگونى نمى شود.
«'''خوالد'''» مى خوانند، چون بطور مسلم يك پايه خالد و جاودان نيست و اين تعبير به خاطر اينست كه سنگ مذكور سنگ محكمى است كه دير از بين مى رود، و اين كلمه از باب «'''خلد، يخلد، خلودا'''» است همچنانكه در قرآن فرموده : «'''لعلكم تخلدون '''» و خلد به فتح «'''خ '''» و سكون «'''لام '''» به معناى آن جزئى است كه تا آخرين دقايق زندگيش ‍ به حالت خود مى ماند، و مانند ساير اعضاى دچار دگرگونى نمى شود.
و كلمه «'''مخلد'''» در اصل به معناى چيزى است كه مدتى طولانى باقى مى ماند، و به همين جهت به مردى كه مويش دير سفيد شده مى گويند: «'''رجل مخلد'''» و به حيوانى كه دندانهاى ثنائيش آنقدر بماند كه رباعى هايش نيز برويد، مى گويند: «'''دابة مخلده '''»، اين معناى اصلى كلمه است ، و ليكن به عنوان استعاره استعمال مى شود درباره كسى كه دائما باقى مى ماند.
و كلمه «'''مخلد'''» در اصل به معناى چيزى است كه مدتى طولانى باقى مى ماند، و به همين جهت به مردى كه مويش دير سفيد شده مى گويند: «'''رجل مخلد'''» و به حيوانى كه دندانهاى ثنائيش آنقدر بماند كه رباعى هايش نيز برويد، مى گويند: «'''دابة مخلده '''»، اين معناى اصلى كلمه است ، و ليكن به عنوان استعاره استعمال مى شود درباره كسى كه دائما باقى مى ماند.
و خلود در جنت به معناى بقاى اشياء است بر حالت خود، بدون اينكه در معرض فساد قرار گيرند، همچنانكه فرموده : «'''اولئك اصحاب الجنه هم فيها خالدون '''» و نيز فرموده : «'''اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون '''» و نيز فرموده :«'''و من يقتل مومنا متعمدا فجزاوه جهنم خالدا فيها'''».
 
و بعضيها در خصوص آيه «'''يطوف عليهم ولدان مخلدون '''» گفته اند معنايش اين است كه دور بهشتيان فرزندانى مى چرخند كه دائما به حال جوانى و زيبايى باقى اند و دچار فساد نمى گردند. بعضى ديگرگفته اند: معنايش اين است كه يك نوع گوشواره كه خلد ناميده مى شود در گوش ‍ دارند.
و خلود در جنت به معناى بقاى اشياء است بر حالت خود، بدون اينكه در معرض فساد قرار گيرند، همچنانكه فرموده: «اولئك اصحاب الجنه هم فيها خالدون». و نيز فرموده : «اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون» و نيز فرموده: «و من يقتل مومنا متعمدا فجزاوه جهنم خالدا فيها».
و اخلاد هر چيز به معناى دائمى كردن و حكم به بقاء آن است ، و به همين معنا است در كلام خدا كه فرموده :«'''و لكنه اخلد الى الارض '''» يعنى به زمين دل بست و گمان كرد كه دائما در آن خواهد زيست .
 
و بعضيها در خصوص آيه «يطوف عليهم ولدان مخلدون» گفته اند معنايش اين است كه دور بهشتيان فرزندانى مى چرخند كه دائما به حال جوانى و زيبايى باقى اند و دچار فساد نمى گردند. بعضى ديگرگفته اند: معنايش اين است كه يك نوع گوشواره كه خلد ناميده مى شود در گوش ‍ دارند.
 
و اخلاد هر چيز به معناى دائمى كردن و حكم به بقاء آن است ، و به همين معنا است در كلام خدا كه فرموده: «و لكنه اخلد الى الارض». يعنى به زمين دل بست و گمان كرد كه دائما در آن خواهد زيست .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۹ </center>
و جمله «'''ما دامت السموات و الارض '''» يك نوع تقييدى است كه خلود را مى رساند، و معنايش اين است كه ايشان در آن جاويدند تا زمانى كه آسمانها و زمين وجود دارد.
و جمله «ما دامت السماوات و الارض» يك نوع تقييدى است كه خلود را مى رساند، و معنايش اين است كه ايشان در آن جاويدند تا زمانى كه آسمانها و زمين وجود دارد.




۱۳٬۸۷۹

ویرایش