گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۲۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۳: خط ۲۳:
وَ لاَجْرُ الاَخِرَةِ خَيرٌ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ(۵۷)
وَ لاَجْرُ الاَخِرَةِ خَيرٌ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ(۵۷)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۵۱ </center>
ترجمه آيات
 
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
 
شاه گفت كه : من در رويا هفت گاو فربه را ديدم كه هفت گاو لاغر آنها را مى خورند، و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده ، (كه خشكيده ها بر سبره ها پيچيدند و آنها را از بين بردند) اى بزرگان ! اگر تعبير رويا مى كنيد مرا درباره رويايم نظر دهيد.(۴۳)
شاه گفت كه : من در رويا هفت گاو فربه را ديدم كه هفت گاو لاغر آنها را مى خورند، و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده ، (كه خشكيده ها بر سبره ها پيچيدند و آنها را از بين بردند) اى بزرگان ! اگر تعبير رويا مى كنيد مرا درباره رويايم نظر دهيد.(۴۳)
گفتند: اين خوابهاى آشفته است و ما به تعبير چنين خوابها واقف نيستيم .(۴۴)
گفتند: اين خوابهاى آشفته است و ما به تعبير چنين خوابها واقف نيستيم .(۴۴)
خط ۴۰: خط ۴۲:
بدينسان يوسف را در آن سرزمين تمكن داديم كه در آن هر كجا كه مى خواست مقام مى گرفت ، ما رحمت خويش را به هر كه بخواهيم مى رسانيم ، و پاداش نيكوكاران را تباه نمى كنيم .(۵۶)
بدينسان يوسف را در آن سرزمين تمكن داديم كه در آن هر كجا كه مى خواست مقام مى گرفت ، ما رحمت خويش را به هر كه بخواهيم مى رسانيم ، و پاداش نيكوكاران را تباه نمى كنيم .(۵۶)
و پاداش آخرت براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى كرده اند بهتر است .(۵۷)
و پاداش آخرت براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى كرده اند بهتر است .(۵۷)
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آيات'''» </center>
 
اين آيات داستان خارج شدن يوسف (عليه السّلام ) از زندان و رسيدنش ‍ به مقام عزيزى مصر و اسبابى را كه در اين سرنوشت دخالت داشت بيان مى كند، و در آن آمده كه پادشاه مصر براى بار دوم تهمتى را كه به وى زده بودند رسيدگى نموده و برائت و پاكى او را معلوم مى سازد.
اين آيات داستان خارج شدن يوسف (عليه السّلام ) از زندان و رسيدنش ‍ به مقام عزيزى مصر و اسبابى را كه در اين سرنوشت دخالت داشت بيان مى كند، و در آن آمده كه پادشاه مصر براى بار دوم تهمتى را كه به وى زده بودند رسيدگى نموده و برائت و پاكى او را معلوم مى سازد.
وَ قَالَ الْمَلِك إِنى أَرَى سبْعَ بَقَرَتٍ سِمَانٍ يَأْكلُهُنَّ سبْعٌ عِجَافٌ ...
وَ قَالَ الْمَلِك إِنى أَرَى سبْعَ بَقَرَتٍ سِمَانٍ يَأْكلُهُنَّ سبْعٌ عِجَافٌ ...
خط ۶۸: خط ۷۲:
و اگر يك رويا را دسته هايى از احلام خوانده به اين عنايت بوده كه بفهماند ادعاى ايشان اين بوده كه خواب پادشاه صورتى در هم و بر هم از روياهاى مختلفى است كه هر كدام براى خود تعبير جداگانه اى داشته و چون يك يك آنها مشخص نيست و با هم مخلوط شده لذا وقوف به تعبير آنها براى معبر دشوار گشته .
و اگر يك رويا را دسته هايى از احلام خوانده به اين عنايت بوده كه بفهماند ادعاى ايشان اين بوده كه خواب پادشاه صورتى در هم و بر هم از روياهاى مختلفى است كه هر كدام براى خود تعبير جداگانه اى داشته و چون يك يك آنها مشخص نيست و با هم مخلوط شده لذا وقوف به تعبير آنها براى معبر دشوار گشته .
<span id='link181'><span>
<span id='link181'><span>
==مراد معبّرين كه به پادشاه مصر گفتند رؤ ياى تواضغاث احكام است و ما به تاءويل احكام عالم نيستيم ==
==مراد معبّرين كه به پادشاه مصر گفتند رؤ ياى تواضغاث احكام است و ما به تاءويل احكام عالم نيستيم ==
آرى چه بسا مى شود كه آدمى در يك خواب از يك رويا به روياى ديگر، و از آن به روياى سومى و همچنين به روياهاى ديگر منتقل مى شود، و خصوصيات هر يك از آنها با خصوصيات آن ديگرى مخلوط مى گردد، و در نتيجه اضغاث احلامى مى شود كه وقوف بر حقيقت يك يك آنها مشكل و بلكه ممتنع مى گردد، شاهد اين مطلب هم اين است كه خواب مذكور را به عبارت اضغاث (دسته هايى ) احلام (خوابهائى ) تعبير كرده ، و هر دو كلمه را نكره يعنى بدون الف و لام آورده ، و گواهى آن بر گفتار ما مخفى نيست .
آرى چه بسا مى شود كه آدمى در يك خواب از يك رويا به روياى ديگر، و از آن به روياى سومى و همچنين به روياهاى ديگر منتقل مى شود، و خصوصيات هر يك از آنها با خصوصيات آن ديگرى مخلوط مى گردد، و در نتيجه اضغاث احلامى مى شود كه وقوف بر حقيقت يك يك آنها مشكل و بلكه ممتنع مى گردد، شاهد اين مطلب هم اين است كه خواب مذكور را به عبارت اضغاث (دسته هايى ) احلام (خوابهائى ) تعبير كرده ، و هر دو كلمه را نكره يعنى بدون الف و لام آورده ، و گواهى آن بر گفتار ما مخفى نيست .
۱۳٬۷۳۸

ویرایش