۱۳٬۷۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
«براى سائلان ، در داستان يوسف و برادرانش نشانه هايى الهى هست» | «براى سائلان ، در داستان يوسف و برادرانش نشانه هايى الهى هست» | ||
لَّقَدْ كانَ فى يُوسف وَ إِخْوَتِهِ | «'''لَّقَدْ كانَ فى يُوسف وَ إِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسائلِينَ'''»: | ||
از اين جمله شروع به بيان داستان مى شود، و در اين جمله مى فرمايدضضضر داستان يوسف و برادرانش آيات الهيى است كه دلالت بر توحيد او مى كند، و دلالت مى كند بر اينكه خداى تعالى ولى بندگان مخلص است ، و عهده دار امور آنان است تا به عرش عزّت بلندشان كرده ، در اريكه كمال جلوسشان دهد. | از اين جمله شروع به بيان داستان مى شود، و در اين جمله مى فرمايدضضضر داستان يوسف و برادرانش آيات الهيى است كه دلالت بر توحيد او مى كند، و دلالت مى كند بر اينكه خداى تعالى ولى بندگان مخلص است ، و عهده دار امور آنان است تا به عرش عزّت بلندشان كرده ، در اريكه كمال جلوسشان دهد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
همانطور كه قبلا هم اشاره شد از اينكه فرمود: «'''در اين آياتى است براى پرسش كنندگان '''» معلوم مى شود جماعتى داستان يوسف (عليه ال سلام ) را از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيده، و يا مطلبى پرسيده بودند كه به وجهى ارتباط با اين داستان داشته و در جوابشان اين سوره نازل شده است. | همانطور كه قبلا هم اشاره شد از اينكه فرمود: «'''در اين آياتى است براى پرسش كنندگان '''» معلوم مى شود جماعتى داستان يوسف (عليه ال سلام ) را از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيده، و يا مطلبى پرسيده بودند كه به وجهى ارتباط با اين داستان داشته و در جوابشان اين سوره نازل شده است. | ||
إِذْ قَالُوا لَيُوسف وَ أَخُوهُ أَحَب إِلى أَبِينَا مِنَّا وَ نحْنُ عُصبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضلَالٍ مُّبِينٍ | «'''إِذْ قَالُوا لَيُوسف وَ أَخُوهُ أَحَب إِلى أَبِينَا مِنَّا وَ نحْنُ عُصبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضلَالٍ مُّبِينٍ'''»: | ||
در مجمع البيان گفته : كلمه «'''عصبه '''» به معناى جماعتى است كه درباره يكديگر تعصّب داشته باشند، و از نظر عدد شامل جماعتى مى شود كه از ده كمتر و از پانزده نفر بيشتر نباشد، بعضى هم بين دو و چهل نفر را گفته اند، و به هر حال همانند كلمات ، قوم ، رهط و نفر، جمعى است كه مفرد ندارد. | در مجمع البيان گفته : كلمه «'''عصبه '''» به معناى جماعتى است كه درباره يكديگر تعصّب داشته باشند، و از نظر عدد شامل جماعتى مى شود كه از ده كمتر و از پانزده نفر بيشتر نباشد، بعضى هم بين دو و چهل نفر را گفته اند، و به هر حال همانند كلمات ، قوم ، رهط و نفر، جمعى است كه مفرد ندارد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
لا جرم پسران بزرگتر يعقوب دور هم جمع شده ، درباره حركاتى كه از پدر نسبت به آن دو برادر ديده بودند به مذاكره پرداختند، يكى گفت : مى بينيد چگونه پدر به كلّى از ما منصرف شده و تمام توجهش مصروف آن دو گشته ؟ آن ديگرى گفت : پدر، آن دو را بر همه ما مقدّم مى دارد با اينكه دو طفل بيش نيستند و هيچ دردى از او دوا نمى كنند. آن ديگر گفت : تمامى امور زندگى پدر به بهترين وجهى به دست ما اداره مى شود و ما اركان زندگى او و ايادى فعّال او در جلب منافع و دفع مضار و اداره اموال و احشام اوييم ، ولى او با كمال تعجّب همه اينها را ناديده گرفته ، محبت و علاقه خود را به دو تا بچه كوچك اختصاص داده است و اين رويه ، رويه خوبى نيست كه او پيش گرفته . و سرانجام حكم كردند كه پدر به روشنى دچار كج سليقه گى شده است. | لا جرم پسران بزرگتر يعقوب دور هم جمع شده ، درباره حركاتى كه از پدر نسبت به آن دو برادر ديده بودند به مذاكره پرداختند، يكى گفت : مى بينيد چگونه پدر به كلّى از ما منصرف شده و تمام توجهش مصروف آن دو گشته ؟ آن ديگرى گفت : پدر، آن دو را بر همه ما مقدّم مى دارد با اينكه دو طفل بيش نيستند و هيچ دردى از او دوا نمى كنند. آن ديگر گفت : تمامى امور زندگى پدر به بهترين وجهى به دست ما اداره مى شود و ما اركان زندگى او و ايادى فعّال او در جلب منافع و دفع مضار و اداره اموال و احشام اوييم ، ولى او با كمال تعجّب همه اينها را ناديده گرفته ، محبت و علاقه خود را به دو تا بچه كوچك اختصاص داده است و اين رويه ، رويه خوبى نيست كه او پيش گرفته . و سرانجام حكم كردند كه پدر به روشنى دچار كج سليقه گى شده است. | ||
بيان يكى از مفسرين در توجيه كلام پسران يعقوب : «'''انّ ابانا | بيان يكى از مفسرين در توجيه كلام پسران يعقوب : «'''انّ ابانا لفى ضلال مبين '''» | ||
اين بود آن معنايى كه از سياق آيات برمى آيد، و خواننده محترم از همينجا به اشكالاتى كه به گفته هاى ساير مفسّرين وارد است و به انحرافهاى ايشان در تقرير معناى آيه متوجه مى شود و ما چند توجيه را از چند مفسر در اينجا نقل مى كنيم : | اين بود آن معنايى كه از سياق آيات برمى آيد، و خواننده محترم از همينجا به اشكالاتى كه به گفته هاى ساير مفسّرين وارد است و به انحرافهاى ايشان در تقرير معناى آيه متوجه مى شود و ما چند توجيه را از چند مفسر در اينجا نقل مى كنيم : | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
بعضى ديگر از طرف فرزندان يعقوب چنين جواب داده اند كه ممكن است اين عمل را وقتى مرتكب شده باشند كه خود صغير و نابالغ بوده اند، و صدور چنين كارها از اطفال نا بالغ جايز است . | بعضى ديگر از طرف فرزندان يعقوب چنين جواب داده اند كه ممكن است اين عمل را وقتى مرتكب شده باشند كه خود صغير و نابالغ بوده اند، و صدور چنين كارها از اطفال نا بالغ جايز است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲۷ </center> | ||
وليكن همه اين حرفها اوهامى بيش نيست ، و آيه «'''و اوحينا الى ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و الاسباط'''» كه ظهور دارد در نبوت اسباط، صريح در نبوت برادران يوسف نيست . و حق مطلب اينست كه برادران يوسف از انبياء نبودند بلكه اولاد انبياء بودند و | وليكن همه اين حرفها اوهامى بيش نيست ، و آيه «'''و اوحينا الى ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و الاسباط'''» كه ظهور دارد در نبوت اسباط، صريح در نبوت برادران يوسف نيست . و حق مطلب اينست كه برادران يوسف از انبياء نبودند بلكه اولاد انبياء بودند و نسبت به يوسف حسد برده گناه بزرگى نسبت به يوسف صديق مرتكب شدند و بعدا هم به درگاه پروردگار خود توبه كرده صالح شدند، پدر و برادرشان هم كه دو پيغمبر بودند، درباره ايشان استغفار نمودند همچنانكه از گفتار يعقوب به حكايت قرآن كه در جواب درخواست ايشان كه گفتند: «'''يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين '''» گفت : «'''سوف استغفر لكم ربى '''» و از گفتار يوسف كه بعد از اعتراف برادرانش به اينكه «'''و ان كنا لخاطئين '''» گفت: «'''يغفر اللّه لكم و هو ارحم الراحمين '''» اين معنا استفاده مى شود. | ||
توجيه سوم : بعضى ديگر از مفسرين گفته اند كه برادران يوسف بعد از آنكه يوسف خواب خود را بر ايشان نقل كرد به وى حسد بردند و يعقوب هم او را نهى كرده بود از اينكه خواب خود را براى برادرانش تعريف كند. | توجيه سوم : بعضى ديگر از مفسرين گفته اند كه برادران يوسف بعد از آنكه يوسف خواب خود را بر ايشان نقل كرد به وى حسد بردند و يعقوب هم او را نهى كرده بود از اينكه خواب خود را براى برادرانش تعريف كند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
<span id='link85'><span> | <span id='link85'><span> | ||
==گفتگو و مشاوره برادران يوسف، در مورد يوسف «ع» و از ميان برداشتن او == | ==گفتگو و مشاوره برادران يوسف، در مورد يوسف «ع» و از ميان برداشتن او == | ||
اقْتُلُوا يُوسف أَوِ اطرَحُوهُ أَرْضاً يخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِن بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ | «'''اقْتُلُوا يُوسف أَوِ اطرَحُوهُ أَرْضاً يخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِن بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ'''»: | ||
اين قسمت تتمه گفتار برادران يوسف است ، و از مشورت دوم مذاكرات ايشان درباره يوسف حكايت مى كند. شور اول درباره رفتار يعقوب بود كه سرانجام او را محكوم به ضلالت كردند، و در اين شور گفتگو داشته اند در اينكه چه كنند و چه نقشه اى بريزند كه خود را از اين ناراحتى نجات دهند، همچنانكه آيه «'''و ما كنت لديهم اذ اجمعوا امرهم و هم يمكرون '''» به آن اشاره دارد. | اين قسمت تتمه گفتار برادران يوسف است ، و از مشورت دوم مذاكرات ايشان درباره يوسف حكايت مى كند. شور اول درباره رفتار يعقوب بود كه سرانجام او را محكوم به ضلالت كردند، و در اين شور گفتگو داشته اند در اينكه چه كنند و چه نقشه اى بريزند كه خود را از اين ناراحتى نجات دهند، همچنانكه آيه «'''و ما كنت لديهم اذ اجمعوا امرهم و هم يمكرون '''» به آن اشاره دارد. |
ویرایش