گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
<span id='link103'><span>
<span id='link103'><span>


==گفتگوى موسى (ع ) با فرعونيان و... ==
==گفتگوى موسى «ع» با فرعونيان و... ==
قَالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكمْ أَ سِحْرٌ هَذَا ...
«'''قَالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكمْ أَسِحْرٌ هَذَا...'''»:
 
ميفرمايد: موسى (عليه السلام ) وقتى سخنان آنان را شنيد كه به معجزه حق ، تهمت سحر زدند،
ميفرمايد: موسى (عليه السلام ) وقتى سخنان آنان را شنيد كه به معجزه حق ، تهمت سحر زدند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۶۰ </center>
آن هم سحرى واضح ، از در انكار به آنان پاسخ داد، پاسخى در شكل سوال و استفهام و پرسيد: «'''اتقولون للحق لما جاءكم '''» كه تقديرش : «'''اتقولون للحق لما جاءكم انه لسحر مبين - بعد از آنكه حق نزدتان آمد ميگوييد آن سحرى واضح است '''» ميباشد آنگاه همين استفهام انكارى را تكرار كرده ميپرسد: «'''اسحر هذا - آيا اين سحر است ؟'''».
آن هم سحرى واضح ، از در انكار به آنان پاسخ داد، پاسخى در شكل سوال و استفهام و پرسيد: «'اتقولون للحق لما جاءكم» كه تقديرش: «اتقولون للحق لما جاءكم انه لسحر مبين - بعد از آنكه حق نزدتان آمد ميگوييد آن سحرى واضح است» ميباشد آنگاه همين استفهام انكارى را تكرار كرده ميپرسد: «اسحر هذا - آيا اين سحر است».
بنابر اين ، مقول قول «'''يعنى جمله انه لسحر مبين '''» در جمله استفهامى به جهت اختصار حذف شده ، چون استفهام دوم بر آن حذف شده دلالت ميكرد. و جمله «'''و لا يفلح الساحرون '''» ممكن است جملهاى حاليه باشد تا انكارى كه جمله «'''اسحر هذا'''» بر آن دلالت مى كرد را تعليل كند، و بفهماند اگر تهمت شما مورد انكار ما واقع شده براى اينست كه ساحران رستگار نميشوند. و ممكن هم هست جملهاى اخبارى و بيانى مستقل باشد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) خواسته است در اين جمله خود را مبراى از ارتكاب سحر و نزديك شدن به آن سازد، چون آن جناب معتقد بود كه خودش رستگار و ساحران محروم از رستگاريند.
 
قَالُوا أَ جِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا ...
بنابر اين ، مقول قول «يعنى جمله انه لسحر مبين» در جمله استفهامى به جهت اختصار حذف شده، چون استفهام دوم بر آن حذف شده دلالت ميكرد. و جمله «و لا يفلح الساحرون» ممكن است جملهاى حاليه باشد تا انكارى كه جمله «اسحر هذا» بر آن دلالت مى كرد را تعليل كند، و بفهماند اگر تهمت شما مورد انكار ما واقع شده براى اينست كه ساحران رستگار نميشوند.  
كلمه «'''لفت '''» مصدر و به معنى صرفنظر كردن از چيزى است ، و معناى جمله «'''لتلفتنا'''» در اين آيه اينست كه فرعون و درباريان او موسى (عليه السلام ) را مورد عتاب و نكوهش قرار داده به او گفتند: ((اجئتنا لتلفتنا - آيا به سر وقت ما آمدهاى تا ما را منصرف سازى )، «'''عما وجدنا عليه آباءنا - از آن دين و سنتى كه پدرانمان را بر آن دين يافتيم ؟'''». و منظورشان از كلمه «'''عما: از آنچه '''» همان سنت و طريقه نياكانشان بوده ، «'''و تكون لكما الكبرياء فى الارض - تا در نتيجه كبريايى در زمين از آن خودتان شود؟'''». منظورشان از كبريايى ، رياست و حكومت و گسترده شدن قدرت و نفوذ اراده است ، و خواستهاند بگويند: شما دو تن منظورتان از دعوت دينى اينست كه آن را وسيله قرار دهيد براى اينكه طريقه ما را كه در سرزمين ما مستقر گشته باطل و بى اعتبار ساخته ، طريقه جديدى كه خودتان مبتكر آن هستيد جايگزين طريقه ما كنيد، و با اجراى آن در بين مردم و ايمان آوردن ما طبقه حاكم به شما و مطيع شدنمان براى شما كبرياء و عظمتى در مملكت كسب كنيد.
 
و ممكن هم هست جملهاى اخبارى و بيانى مستقل باشد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) خواسته است در اين جمله خود را مبراى از ارتكاب سحر و نزديك شدن به آن سازد، چون آن جناب معتقد بود كه خودش رستگار و ساحران محروم از رستگاريند.
 
«'''قَالُوا أَ جِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا ...'''»:
 
كلمه «'''لفت '''» مصدر و به معنى صرفنظر كردن از چيزى است ، و معناى جمله «'''لتلفتنا'''» در اين آيه اينست كه فرعون و درباريان او موسى (عليه السلام ) را مورد عتاب و نكوهش قرار داده به او گفتند: «اجئتنا لتلفتنا - آيا به سر وقت ما آمدهاى تا ما را منصرف سازى»، «عما وجدنا عليه آباءنا - از آن دين و سنتى كه پدرانمان را بر آن دين يافتيم؟» و منظورشان از كلمه «عما: از آنچه» همان سنت و طريقه نياكانشان بوده ، «'''و تكون لكما الكبرياء فى الارض - تا در نتيجه كبريايى در زمين از آن خودتان شود؟».  
 
منظورشان از كبريايى ، رياست و حكومت و گسترده شدن قدرت و نفوذ اراده است ، و خواسته اند بگويند: شما دو تن منظورتان از دعوت دينى اينست كه آن را وسيله قرار دهيد براى اينكه طريقه ما را كه در سرزمين ما مستقر گشته باطل و بى اعتبار ساخته ، طريقه جديدى كه خودتان مبتكر آن هستيد جايگزين طريقه ما كنيد، و با اجراى آن در بين مردم و ايمان آوردن ما طبقه حاكم به شما و مطيع شدنمان براى شما كبرياء و عظمتى در مملكت كسب كنيد.
 
و به عبارتى ديگر: شما آمده ايد براى اينكه دولت فرعونى و حكومت ريشه دار و چندساله قبطيان را مبدل به دولتى اسرائيلى كنيد، دولتى كه قائم به امامت و قيادت شما دو تن باشد، و ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد و نخواهيم گذاشت به آرزويى كه از اين دعوت مزورانه داريد برسيد.
و به عبارتى ديگر: شما آمده ايد براى اينكه دولت فرعونى و حكومت ريشه دار و چندساله قبطيان را مبدل به دولتى اسرائيلى كنيد، دولتى كه قائم به امامت و قيادت شما دو تن باشد، و ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد و نخواهيم گذاشت به آرزويى كه از اين دعوت مزورانه داريد برسيد.
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونى بِكلِّ سحِرٍ عَلِيمٍ
 
«'''وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونى بِكلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ'''»:
 
بطورى كه از مشروح داستان كه در قرآن كريم آمده و حتى از آيات بعدى استفاده مى شود، جمله مورد بحث دستورى بود كه فرعون به درباريان خود داد تا با جمع آورى ساحران به معارضه با معجزات موسى بپردازند.
بطورى كه از مشروح داستان كه در قرآن كريم آمده و حتى از آيات بعدى استفاده مى شود، جمله مورد بحث دستورى بود كه فرعون به درباريان خود داد تا با جمع آورى ساحران به معارضه با معجزات موسى بپردازند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۶۱ </center>
فَلَمَّا جَاءَ السحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسى أَلْقُوا ...
«'''فَلَمَّا جَاءَ السحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسى أَلْقُوا ...'''»:
 
يعنى بعد از آنكه ساحران آمدند و رو در روى موسى قرار گرفته آماده معارضه شدند، موسى (عليه السلام ) به آنان فرمود: آنچه از طناب و چوب دستى كه ميخواهيد بيندازيد (و نمايش دهيد). چون ساحران چوب دستى و طنابهائى آماده كرده بودند تا بيندازند و با افسونها كه داشتند آنها را به صورت مار و اژدها در آورند.
يعنى بعد از آنكه ساحران آمدند و رو در روى موسى قرار گرفته آماده معارضه شدند، موسى (عليه السلام ) به آنان فرمود: آنچه از طناب و چوب دستى كه ميخواهيد بيندازيد (و نمايش دهيد). چون ساحران چوب دستى و طنابهائى آماده كرده بودند تا بيندازند و با افسونها كه داشتند آنها را به صورت مار و اژدها در آورند.
<span id='link104'><span>
<span id='link104'><span>
==بيان حقيقت سحر از زبان حضرت موسى (ع ) ==
 
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسى مَا جِئْتُم بِهِ السحْرُ ...
«'''فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسى مَا جِئْتُم بِهِ السحْرُ ...'''»:
همينكه انداختند موسى به آنان فرمود: آنچه شما آوردهايد سحر است . و اين فرمايش موسى بيان حقيقتى است از حقايق ، تا عملى كه خودش ‍ انجام ميدهد بر آن حقيقت منطبق گردد، و آن عمل اين بود كه عصاى خود را انداخت ، عصايش اژدهايى شد و تمامى چوب دستى و طنابهاى ساحران را بلعيد، و دوباره به صورت اولش برگشت .
 
همين كه انداختند موسى به آنان فرمود: آنچه شما آوردهايد سحر است . و اين فرمايش موسى بيان حقيقتى است از حقايق ، تا عملى كه خودش ‍ انجام ميدهد بر آن حقيقت منطبق گردد، و آن عمل اين بود كه عصاى خود را انداخت ، عصايش اژدهايى شد و تمامى چوب دستى و طنابهاى ساحران را بلعيد، و دوباره به صورت اولش برگشت.
 
و حقيقتى كه گفتيم عملش بر آن منطبق گرديد، اينست كه سحر، كارش ‍ اين است كه غير حق و غير واقع را در حس مردم و انظار آنان به صورت حق و واقع جلوه دهد، و چون اين عمل فى نفسه كارى است باطل ، و چون خداى تعالى طبق سنت جارييى كه بر مستقر كردن حق و احقاق آن در عالم تكوين و نيز بر محو باطل دارد و زود آن را ابطال خواهد كرد، لاجرم دولت ، همواره براى حق بوده هر چند كه باطل احيانا جولتى داشته باشد.
و حقيقتى كه گفتيم عملش بر آن منطبق گرديد، اينست كه سحر، كارش ‍ اين است كه غير حق و غير واقع را در حس مردم و انظار آنان به صورت حق و واقع جلوه دهد، و چون اين عمل فى نفسه كارى است باطل ، و چون خداى تعالى طبق سنت جارييى كه بر مستقر كردن حق و احقاق آن در عالم تكوين و نيز بر محو باطل دارد و زود آن را ابطال خواهد كرد، لاجرم دولت ، همواره براى حق بوده هر چند كه باطل احيانا جولتى داشته باشد.


۱۳٬۷۹۷

ویرایش