النمل ٨٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

در این هنگام، فرمان عذاب بخاطر ظلمشان بر آنها واقع می‌شود، و آنها سخنی ندارند که بگویند!

|و حكم عذاب بر ايشان واقع گردد به سبب ظلمى كه كردند. پس ايشان دم بر نيارند
و به [كيفر] آنكه ستم كردند، حكم [عذاب‌] بر آنان واجب گردد، در نتيجه ايشان دَم برنيارند.
و فرمان عذاب شدید به کیفر (کفر و) ظلم بر آنها برسد و هیچ سخن دیگر نتوانند گفت.
و به سبب ستمی که [به آیات ما] روا داشتند، عذاب ما بر آنان حتمی و لازم می شود، پس [برای معذور نشان دادن خود] سخن نمی گویند.
به كيفر ستمى كه مى‌كردند حكم عذاب بر آنها مقرر شود. بى‌آنكه هيچ سخنى بگويند.
و به خاطر ستمی که ورزیده بودند، حکم [عذاب‌] بر آنان تعلق گیرد، و سخن نگویند
و آن گفتار- فرمان عذاب- بر آنان به سزاى ستمى كه كردند واقع شود و هيچ سخنى نگويند.
و (سرانجام) فرمان (خدا درباره‌ی ایشان صادر و عذاب) به سبب ظلمی که کرده‌اند گریبانگیرشان می‌شود و (آنان چنان مبهوت و درمانده می‌گردند که برای دفاع از خود) سخنی برای گفتن ندارند.
و به (کیفر) آنچه ستم کردند، (آن) گفته و وعده(ی عذاب) بر آنان فرود آید. پس ایشان دم برنیاورند.
و فرود آمد بر ایشان سخن بدانچه ستم کردند پس ایشان سخن نگویند


النمل ٨٤ آیه ٨٥ النمل ٨٦
سوره : سوره النمل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ»: (نگا: نمل / ). «بِمَا ظَلَمُوا»: به سبب ظلمی که کرده‌اند و آن تکذیب آیات خدا، بدون تحقیق و بررسی و علم و آگاهی است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - نزول عذاب بر کافران تکذیب گر، پس از پایان یافتن محاکمه آنان (قال أکذّبتم بایتى ... و وقع القول علیهم) در تفسیر «وقع القول علیهم» چند نظر ابراز شده است که از جمله آنها «حلول عذاب» است.

۲ - حتمیت یافتن مجازات الهى درباره تکذیب کنندگان آیات او، پس از متقاعد شدن آنان نسبت به مجرم بودن خویش (أکذّبتم بایتى ... و وقع القول علیهم) برخى از مفسران کلمه «وقع» را به معناى «حَقَّ» (قطعیت یافت) گرفته اند. گفتنى است که واژه «القول» - چنان که پیش از این نیز گفته شد - کنایه از عذاب است.

۳ - تکذیب آیات الهى بدون ارائه دلیل علمى، ظلمى نابخشودنى و غیرقابل اعتذار (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا ... و وقع القول علیهم بما ظلموا) برداشت یاد شده با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل به دست مى آید.

۴ - ظلم و گناه خود انسان، مایه ابتلاى وى به عذاب الهى (و وقع القول علیهم بما ظلموا) «با» در «بما ظلموا» براى سببیت و نشانگر آن است که سبب اصلى محکومیت کافران به عذاب الهى، ظلم و ستم خود آنان است.

۵ - انحرافات عقیدتى و عملى انسان، مصداق ظلم و ستم (أکذّبتم بایتى ... أمّاذا کنتم تعملون . و وقع القول علیهم بما ظلموا) از این که خداوند تنها علت عذاب کافران را، ظلم آنان معرفى کرده است، استفاده مى شود که آنچه در آیه قبل به عنوان تکذیب گرى و نیز اعمال نادرست مطرح شده، داخل در عنوان ظلم است.

۶ - فروماندن ظالمان تکذیب کننده آیات خدا، از عذرآورى و بهانه تراشى در محکمه الهى، پس از قطعى شدن عذاب بر آنان (وقع القول علیهم ... فهم لاینطقون) در برداشت یاد شده قید «پس از قطعى شدن...»، بر این اساس است که «وقع القول...» به معناى «حقّ القول...» باشد.

۷ - باز ایستادن ظالمان تکذیب گر از نطق و سخن، با مشاهده نزول عذاب الهى بر آنان (و وقع القول علیهم ... فهم لاینطقون) برداشت یاد شده بر این اساس است که مراد از «وقع القول...» حلول عذاب باشد.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آثار عذاب مکذبان آیات خدا ۷; اقرار مکذبان آیات خدا ۲; بهانه جویى مکذبان آیات خدا ۶; حتمیت کیفر مکذبان آیات خدا ۲، ۶; ظلم تکذیب آیات خدا ۳; عذاب مکذبان آیات خدا ۱; لالى مکذبان آیات خدا ۷; محاکمه مکذبان آیات خدا ۶
  • ظالمان: آثار عذاب ظالمان ۷; لالى ظالمان ۷
  • ظلم: آثار ظلم ۴
  • عذاب: موجبات عذاب ۴
  • کافران: عذاب کافران ۱; محاکمه کافران ۱
  • گمراهى: ظلم گمراهى ۵
  • گناه: آثار گناه ۴; گناه نابخشودنى ۳

منابع