النمل ٧٤: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۳#link370 | آيات ۵۹ - ۸۱، سوره نمل]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۳#link370 | آيات ۵۹ - ۸۱، سوره نمل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۳#link371 | انتقال از داستانهاى انبياء و اقوامشان به زمان خاتم الانبياء و احتجاج با كفار زمان اوصلى اللّه عليه و آله وسلم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۳#link371 | انتقال از داستانهاى انبياء و اقوامشان به زمان خاتم الانبياء و احتجاج با كفار زمان اوصلى اللّه عليه و آله وسلم]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۵#link385 | نقل و رد روايتى راجع به اينكه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) علم غيب نداشته و...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۵#link385 | نقل و رد روايتى راجع به اينكه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) علم غيب نداشته و...]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۷۲#link269 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۷۲#link269 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «74» | |||
و البتّه پروردگارت، آنچه را در سينههاشان پنهان دارند و آنچه را آشكار مىنمايند، (به خوبى) مىداند. | |||
جلد 6 - صفحه 451 | |||
===نکته ها=== | |||
هنگامى كه انبيا مردم را در مورد قيامت يا قهر خداوند هشدار مىدادند، مردم زمان وقوع قيامت را مىخواستند ولى از آن جا كه زمان قيامت را جز خدا كسى نمىداند، انبيا پاسخ نمىدادند و تنها نسبت به اصل قهر الهى به مردم هشدار مىدادند، نه زمان آن. | |||
آنچه در سينههاست؛ «ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از كارهاى علنى؛ «ما يُعْلِنُونَ» آمده و اين مىتواند به چند دليل باشد: | |||
الف: افكار و نيّتهاى درونى، انگيزهى كارهاى بيرونى است و لذا مقدّم شده است. | |||
ب: دانستن باطن افراد مهمتر از دانستن ظاهر آنان است. | |||
ج: علم خداوند به اهداف و افكار باطنى، براى منكران معاد تهديد بيشترى دارد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- كفّاربراى مشاهدهى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند. «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» | |||
2- ندانستن جزئيّات يك حقيقت، دليل بر انكار اصل آن نيست. (اگر زمان وقوع قيامت را نمىدانيم، اصل آن را تكذيب نكنيم). «مَتى هذَا الْوَعْدُ» | |||
3- ريشهى سؤال از زمان وقوع قيامت، شك در نبوّت است. «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» | |||
4- پاسخ دادن به هر سؤالى لازم نيست. (كفّار از پيامبر مىخواستند وقت عذاب را معيّن كند، ولى آن حضرت تعيين نمىكردند). «عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ» | |||
5- عجلهى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغيير نمىدهد. عَسى أَنْ يَكُونَ ... الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ | |||
6- دنيا جاى كيفر كامل نيست. «بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ» | |||
7- كيفرهاى الهى داراى نظام و زمانبندى و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَكُمْ» | |||
8- بيم و اميد، در كنار هم سازنده است. رَدِفَ لَكُمْ ... إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ | |||
9- در پى بودن قهرالهى نسبت به كفّار حتمى نيست، آنان مىتوانند با توبه وتغيير موضع، نجات يابند. عَسى ... ( «عَسى» به معناى بازبودن راه بازگشت است) | |||
10- چشيدن گوشهاى از عذاب دنيوى مىتواند وسيلهى هوشيارى وتوبه و | |||
جلد 6 - صفحه 452 | |||
نوعى فضل الهى باشد. «رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ» | |||
11- تأخير در كيفر، يكى از شيوههاى تربيت ونشانهى لطف الهى وفرصتى براى توبه است. «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ» | |||
12- اكثريّت ناسپاس، مسير لطف خدا را تغيير نمىدهد. لَذُو فَضْلٍ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ | |||
13- در علم خدا شك نكنيد. «إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ» | |||
14- وقتى كه خداوند همه چيز را مىداند، گناه و نفاق براى چه؟ «لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ» مخفى يا علنى بودن امور، در علم خداوند تأثيرى ندارد. | |||
15- ربوبيّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست. «رَبَّكَ لَيَعْلَمُ» | |||
16- علم خداوند به نهان و آشكار، ضامن عمل به وعدههاى اوست، پس عجله نكنيد. مَتى هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ ... إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ... | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) | |||
وَ إِنَّ رَبَّكَ: و بدرستى كه پروردگار تو، لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ: هر آينه مىداند آنچه مىپوشاند آن را سينههاى كفار از كينه و حسد و مكر و خدعه نسبت به تو اى پيغمبر. وَ ما يُعْلِنُونَ: و آنچه آشكار مىكنند از عداوت و تكذيب و عناد و | |||
جلد 10 - صفحه 78 | |||
انكار تو. حاصل آنكه تمام امورات نهانى و آشكارا و باطنى و ظاهرى كفار و معاندين را خدا مىداند، پس ايشان را بر آن عمليات سزا و جزا خواهد داد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71) | |||
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75) | |||
ترجمه | |||
و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان | |||
بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان | |||
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران | |||
و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند | |||
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان | |||
بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پارهاى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد | |||
و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند | |||
و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينههاشان و آنچه را آشكار ميكنند | |||
و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار. | |||
تفسير | |||
بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعدهاى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانههاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مىپردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 163 | |||
با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كردهاند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّهاى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم وَ ما يُعلِنُونَ (74) | |||
و بدرستي که پروردگار تو هر آينه ميداند آنچه که سينههاي آنها پنهان ميكند و آنچه ظاهر و آشكار ميكنند. | |||
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعلَمُ چون علم الهي عين ذات، غير محدود و غير متناهي است چيزي بر او مخفي و مستور نيست وَ ما يَعزُبُ عَن رَبِّكَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ (يونس آيه 61) لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الأَرضِ (سبأ آيه 3) عزب بمعني پنهان است إِنَّ اللّهَ لا يَخفي عَلَيهِ شَيءٌ فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ (آل عمران آيه 5) وَ ما يَخفي عَلَي اللّهِ مِن شَيءٍ فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ (ابراهيم آيه 38) لا يَخفي عَلَي اللّهِ مِنهُم شَيءٌ (مؤمن آيه 16) إِنَّهُ يَعلَمُ الجَهرَ وَ ما يَخفي (اعلي آيه 7) لا تَخفي مِنكُم خافِيَةٌ (الحاقه آيه 18) و غير اينها از آيات. | |||
ما تُكِنُّ صُدُورُهُم كنّ بمعني پنهان كردن و پوشانيدن و مصون نمودن است چنانچه در وصف حوريان ميفرمايد كَأَنَّهُنَّ بَيضٌ مَكنُونٌ (و الصافات آيه 49) يعني مصون و در وصف قرآن ميفرمايد إِنَّهُ لَقُرآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ (واقعه آيه 76- الي 78) يعني بآنچه در سينههاي خود پنهان ميكنند مثل منافقين که كفر و شرك و عناد قلبي خود را پنهان كردند و اظهار اسلام و همچنين اشخاصي که با مؤمنين نفاق ميكنند ظاهر دوست باطن دشمن که بدترين صفات نفاق است و در بسياري از موارد ميآيد که ظاهر با باطن تغاير دارد ظاهرا عادل باطنا فاسق ظاهرا سخي و باطنا بخيل ظاهرا متواضع باطنا متكبر لكن اينکه براي فريب دادن مردم است مثل اينها مثل شيطان است مكر و خدعه و حيله و تقلب و نحوه اينها اما بر خداوند مخفي نيست از ما في الضمير هر كس مطلع است عالم السر و الخفيات وَ ما يُعلِنُونَ و آنچه اظهار ميكنند. | |||
سؤال: خداوند تبارك و تعالي که علمش بهمه چيز احاطه دارد: وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً (طلاق آيه 12) پس نامه عمل و شهادت ملائكه و شهادت اعضاء و جوارح و حساب و ميزان چه فايده دارد! | |||
جلد 14 - صفحه 181 | |||
جواب: براي اينست که بر خود انسان و بر اهل محشر بالحس و الوجدان مكشوف شود بعين اليقين و لو بر فرض علم اليقين هم داشته باشند و يكي از اسامي قيامت يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 74)- و اگر تصور میکنند تأخیر مجازات آنها به خاطر آن است که خداوند از نیات سوء و اندیشههای زشتی که در سر میپرورانند بیخبر است، اشتباه بزرگی است چرا که: «پروردگار تو آنچه را سینههاشان در خود پنهان میدارد و آنچه را آشکار میکنند به خوبی میداند» (وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ). | |||
او به همان اندازه از خفایای درونشان آگاه است که از اعمال برون، و اصولا پنهان و آشکار و غیب و شهود برای او یکسان است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||