گمنام

النحل ٤٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۳٬۳۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]]
خط ۶۶: خط ۶۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۶#link65 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۶#link65 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ «46»
يا (قهر الهى) در حين تلاش و كوششان ناگهان آنان را بگيرد، پس نتوانند آن عذاب را خنثى و عاجز نمايند.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ (46)
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ‌: يا فرا گيرد ايشان را عذاب در گشتن و آمدن آنها در راهها و سفرها و تجارتها يا در تمام حالات شب يا روز. بنابراين داخل شود در اين گرديدن به راست و چپ در رختخواب. حاصل آنكه در اين احوال آيا مأمون باشد كه عقاب سخط سبحانى ايشان را فرا گيرد. فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ‌: پس نيستند ايشان مهلت‌يافتگان و فوت‌شوندگان از هلاكت، يا نيستند ايشان عاجز كنندگان امر سبحانى به آوردن چيزى كه منع كند عذاب را.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ (45) أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ (46) أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلى‌ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ (47) أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى‌ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ (48) وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ (49)
يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (50)
ترجمه‌
آيا پس ايمن شدند آنانكه بتدبير كردند كارهاى بد را كه فرو برد خدا آنها را بزمين يا بيايد آنها را عذاب از جائيكه ندانند
يا بگيرد آنها را در حال آمد و شدشان پس نيستند آنها عاجز كنندگان‌
يا بگيرد آنها را در حال ترس پس همانا پروردگار شما بسيار با رأفت و رحمت است‌
آيا نظر نكردند بسوى آنچه آفريد خدا از چيزيكه بر ميگردد سايه‌هايش از راست و جوانب چپ سجده كنندگان مر خدا را و آنها منقادانند
و از براى خدا سجده ميكند آنچه در آسمان و آنچه در زمين است از جنبنده و فرشتگان و آنها سركشى نميكنند
ميترسند از پروردگارشان كه برتر از آنها است و بجا مى‌آورند آنچه را مأمور ميشوند.
تفسير
- خداوند در مقام تهديد كفّار كه ميخواستند بمكر و حيله مانع از دعوت پيغمبر و پيشرفت امر آنحضرت شوند ميفرمايد آيا ايمن شدند كسانيكه بمكر و حيله كارهاى بد ناشايسته نمودند از قبيل استهزاء و ايذاء پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل ايمان از آنكه مانند قارون زمين آنها را فرو برد يعنى نبايد مأمون باشند چون استفهام براى انكار است بلكه بايد منتظر چنين بلائى باشند يا آنكه عذاب ناگهانى مانند قوم لوط بر آنها نازل شود از آسمان با آنكه ترقب آنرا نداشته باشند يا آنكه خدا آنها را باعمالشان بگيرد و انتقام بكشد از آنها در حاليكه مشغول برفت و آمدند در كارهاشان بنفع خودشان يا ضرر اهل ايمان يا در حاليكه ميگردند از پهلوئى بپهلوى ديگر در بستر استراحت و آنها نميتوانند جلوگيرى از اراده‌
----
جلد 3 صفحه 290
الهى نمايند كه گفته‌اند يا آنكه خداوند بگيرد آنها را براى انتقام در حاليكه خائف باشند براى آنكه ديده باشند امثال خودشان را كه معذّب بعذاب الهى شدند اگر تخوّف مأخوذ از خوف بمعناى ترس باشد يا در حاليكه روز بروز و بتدريج از نفوس و اموال و اعتبار آنها كاسته شود تا بكلى مستأصل و نابود شوند اگر تخوّف بمعناى تنقّص باشد كه گفته‌اند يا در حاليكه بيدار باشند چنانچه قمّى ره فرموده در هر حال بر خلاف حالت سابقه كه حال عدم ترقب و انتظار بود مترقب و منتظر باشند و خداوند تعجيل در عقاب آنها نفرموده براى آنكه پروردگار بر بندگان خود رءوف و مهربان است تا ممكن باشد نميخواهد آنها را عذاب فرمايد شايد توبه كنند و مردمان صالح از نسل آنها بوجود آيند و هميشه قادر بر عذاب آنها بوده و هست و خواهد بود اگر ميخواهند قدرت و عظمت خداوند را مشاهده نمايند نظر كنند بهر چه خداوند خلق نموده از اجسام كه سايه دارند چون استفهام در ا و لم يروا انكارى است يعنى بايد نظر كنند و به بينند كه ميگردد سايه‌هاى آنها از جانب راست و جوانب چپ در حاليكه سجده كنانند يعنى خاضع و فرمان بردارند بالذّات كه موجود ميشوند بحركت آفتاب از مشرق بمغرب يا گردش زمين بدور خود بامر الهى بدون آنكه آنى از وظيفه خود تخلّف نمايند و خود آن اجسام هم در مقابل اراده الهى ذليل و خوار و مطيع و منقادند بانقياد ذاتى و طبعى بطوريكه اگر آنى فيض حقّ بآنها نرسد نيست و نابود خواهند شد و اين حقيقت سجود و خضوع و عبوديّت و بندگى و فرمانبردارى است و اينكه بعضى از ضمائر و الفاظ بمفرد و بعضى بلفظ جمع تعبير شده براى آنستكه اسماء اجناس، اعتبارى به افراد و جمع آنها نيست و مراعات لفظ و معنى جائز است و تفنّن در تعبير از لوازم خطابه و محسّنات كلام است و احتياج بذكر نكات نادلپذير ندارد و اين سجود و خضوع و انقياد اختصاص بسايه اشياء سايه‌دار و خود آنها ندارد براى خداوند سجده و خضوع مينمايند و تسليم و انقياد ذاتى دارند تمام موجوداتيكه در آسمانها و در زمينند كه آنها جنبنده و متحرك بحول و قوّه الهى ميباشند و ملائكه كه براى شرافت نوعى يا مجرد بودنشان از مادّه و لوازم آن مخصوص بذكر شده‌اند اين در صورتى است كه من دابّة بيان باشد از براى ما فى السموات و ما فى الارض هر دو و الا من دابة را ممكن است اختصاص‌
----
جلد 3 صفحه 291
به بيان ما فى الارض داد و ملائكه را بيان از براى ما فى السموات گرفت بطور لف و نشر مشوّش و نكته تأخير ذكر ملائكه اراده بيان حال آنها باشد كه بهيچ وجه سركشى و تكبّر از عبادت پروردگار ندارند و ميترسند از خداوندى كه فوق ايشان است بقهر و غلبه و بجا مى‌آورند هر عبادتى را كه مأمور بآن شده‌اند در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه در آسمان هفتم ملائكه‌اى هستند كه از وقتى خدا آنها را آفريده در سجده‌اند تا روز قيامت از خوف خدا ميلرزند و از چشمشان قطره اشكى نريزد مگر آنكه ملكى شود و چون قيامت بر پا گردد سرها بلند كنند و گويند ما حقّ عبادت تو را بجا نياورديم و اين مسلّم است كه ملائكه اصناف متعدده‌اى هستند و هر صنفى وظيفه مخصوصى دارند از قيام و ركوع و سجود در عبادت كه تخلف از آن نمينمايند و اطلاق ما بر ذوى العقول باعتبار اراده شى‌ء كه عبارت از موجود است ميباشد ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَو يَأخُذَهُم‌ فِي‌ تَقَلُّبِهِم‌ فَما هُم‌ بِمُعجِزِين‌َ (46)
‌ يا ‌ اينكه‌ خداوند بگيرد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ قلب‌ و انقلابات‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ نيستند ‌آنها‌ بتوانند ‌از‌ ‌خود‌ دفع‌ كنند (أَو يَأخُذَهُم‌) عطف‌ بان‌ يخسف‌ اللّه‌ ‌است‌.
‌يعني‌ آيا ايمن‌ هستند ‌از‌ اينكه‌ خداوند بگيرد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ اينكه‌ قبض‌ روح‌
جلد 12 - صفحه 131
‌آنها‌ ‌را‌ بكند بغتة بموت‌ فجئة بدون‌ مقدمات‌ مرگ‌ بناگاه‌ (فَما هُم‌ بِمُعجِزِين‌َ) ‌يعني‌ جلوگيري‌ كنند ‌از‌ مرگ‌ مثل‌ كساني‌ ‌که‌ امروز ‌خود‌ ‌را‌ بيمه‌ مي‌كنند ‌که‌ نميرند و حال‌ آنكه‌ قرآن‌ مي‌فرمايد:
وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ أَجَل‌ٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ لا يَستَأخِرُون‌َ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 32.
بلكه‌ بنا ‌بر‌ حركت‌ جوهريّه‌ انسان‌ ‌آن‌ بآن‌ ميميرد و زنده‌ مي‌شود ‌هر‌ نفسي‌ افاضه‌ جديد ‌است‌ و چون‌ متصل‌ بيك‌ ديگر ‌است‌ يك‌ حيات‌ بنظر ميايد، مثل‌ حركت‌ دوري‌ ‌که‌ تشكيل‌ يك‌ دائره‌ ميدهد ‌در‌ بادي‌ نظر و حال‌ آنكه‌ ‌هر‌ آني‌ ‌در‌ يك‌ نقطه‌ ‌است‌ و باصطلاح‌ خلع‌ و لبس‌ ‌است‌، بلكه‌ ممكن‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ حدوث‌ محتاج‌ بمحدث‌ ‌است‌ ‌در‌ بقاء ‌هم‌ محتاج‌ بمبقيست‌ و معني‌ معجز سلب‌ قدرت‌ ‌است‌ ‌از‌ طرف‌ و لذا معجزات‌ انبياء ‌را‌ معجزه‌ گفتند سلب‌ قدرت‌ مي‌كند ‌از‌ بشر، بلكه‌ جن‌ و انس‌ ‌که‌ نتوانند مثل‌ ‌او‌ بياورند و ‌اينکه‌ كفّار و مشركين‌ نميتوانند سلب‌ قدرت‌ كنند ‌از‌ خداوند ‌که‌ نتواند اخذ ‌آنها‌ كند و مراد ‌از‌ تقلّب‌ اشتغال‌ بامور ‌است‌ سفرا حضرا تجارة كسبا ‌در‌ حال‌ اكل‌ و شرب‌ و لبس‌ و ساير اشتغالات‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 46)- «و یا به هنگامی که (آنها برای کسب مال بیشتر و درآمد فزونتر) در رفت و آمد هستند (عذاب) دامانشان را بگیرد» (أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ).
«در حالی که قادر به فرار (از چنگال عذاب) نیستند» (فَما هُمْ بِمُعْجِزِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس