گمنام

المائدة ٩٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۰٬۴۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link105 | آيات ۹۹ - ۹۴، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link105 | آيات ۹۹ - ۹۴، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link106 | بيان حرمت صيد در حال احرام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link106 | بيان حرمت صيد در حال احرام]]
خط ۳۷: خط ۳۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link109 | (رواياتى در ذيل آيات مربوط به كعبه و شكار درحال احرام و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۷#link109 | (رواياتى در ذيل آيات مربوط به كعبه و شكار درحال احرام و...)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۰#link46 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۰#link46 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «97»
خداوند، كعبه‌ى بيت‌الحرام را وسيله‌ى سامان‌بخشى و قوام مردم قرار داده و نيز ماه حرام و قربانى‌هاى بى‌نشان و نشان‌دار را (وسيله‌ى برپايى مردم قرار داده است) اين براى آن است كه بدانيد خداوند آنچه (از اسرار) در آسمان‌ها و زمين است مى‌داند و خداوند به هر چيز آگاه است.
===نکته ها===
«قيام»، وسيله‌ى پايدار بودن است، مانند ستون ساختمان و عمود خيمه. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: خانه‌ى خدا را بيت‌الحرام مى‌نامند، به خاطر آن كه ورود كفّار به آنجا حرام است. «2»
«هدى»، قربانى بى‌نشان است و «قلائد»، قربانى‌هاى نشاندار.
مركزيّت، امنيّت، قداست، عبادت، قدمت، وحدت، سياست و برائت، معرفت، سادگى، صفا، خلوص، دورى از جدال، شهوت و فسوق در حج است.
ماههاى حرام عبارتند از: رجب، ذيقعده، ذيحجّه و محرّم كه جنگ در آنها ممنوع است.
----
«1». مفردات راغب.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 377
اجتماع ميليونى مسلمانان در مكّه، بدون تشريفات وامتيازات وبدون جدال لفظى و نزاع عملى در مكانى مقدّس، از امتيازات اسلام است و اگر منافع گوناگونى كه در پرتو مراسم حج حاصل مى‌شود از قبيل: حلاليّت طلبيدن هنگام رفتن، ديد و بازديد، رونق تجارى، پرداخت خمس و زكات، آشنايى با معارف و امّت‌ها، قرار گرفتن در قديمى‌ترين مركز توحيد، هم‌ناله شدن با انبيا و پا جاى پاى آنها قرار دادن، توبه كردن در صحراى عرفات و مشعر، به ياد قيامت افتادن، مانور سياسى و برائت از كفّار و ساير بركات را در نظر بگيريم، مى‌فهميم كه اين برنامه‌هاى حج برخاسته از علم بى‌نهايت خدايى است كه بر همه چيز هستى آگاه است و هرگز علم محدود نمى‌تواند دستورى به اين جامعيّت و جذّابيّت صادر كند.
===پیام ها===
1- حج، مايه‌ى ثبات و قوام است. «قِياماً لِلنَّاسِ»
2- سامان‌بخشى امور، نياز به تجمّع، وحدت، عبادت، احترام و حرمت، «بيت الحرام» و آرامش و امنيّت‌ «الشَّهْرَ الْحَرامَ»، و كارهاى پنهان و بى‌نشان و با نشان‌ «الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ» و تأمين غذاى مورد نياز دارد. «قِياماً لِلنَّاسِ»
3- كسى حقّ قانونگذارى دارد كه از تمام هستى آگاه باشد. «يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»
4- مسجد و مسلخ، وسيله‌ى قوام دين و دنياى مردم است. الْكَعْبَةَ ... الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ امام صادق عليه السلام فرمود: «جَعَلها اللّه لدينهم و معيشتهم» «1»
5- حجّى كه سبب قوام جامعه نباشد حج واقعى نيست. الْكَعْبَةَ ... قِياماً لِلنَّاسِ‌
6- اگر جامعه‌ى ثبات داشته باشد، زمينه‌ى خداشناسى در آن رشد مى‌كند. قِياماً ... لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ‌ ...
----
«1». تفسير برهان.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 378
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ (97)
چون حق تعالى ذكر حرمت حرم نمود، در عقب آن ذكر بيت الحرام و شهر
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 184
حرام را مى‌فرمايد:
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ‌: قرار داد خداى تعالى كعبه را كه بيت حرام و خانه محترم است‌ قِياماً لِلنَّاسِ‌: آن چيزى كه قائم است به آن امور بندگان در دين بواسطه آنكه قيام حج و مناسك به آن است و ايمنى از كشتن و غارت. به عبارت اخرى بيت الحرام سبب پايدارى در امر معاش و معاد ايشان است كه ترسان به آن ملتجى، و ضعيف در آن ايمن مى‌گردد، و تجار در آن تحصيل ربح كنند، و حجاج و عمار به آن توجه نمايند از تمام اطراف زمين. على بن ابراهيم- از ائمه هدى عليهم السّلام روايت كرده: ما دامت الكعبة قائمة و يحجّ النّاس اليها لم يهلكوا. «1» وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ‌: و قرارداد ماه حرام را نيز رابطه قوام مهمّات مردمان، به اين وجه كه امور دنيا و آخرت را در او سازند، و آن ماه ذى الحجه كه معظم مناسك حج در آن گذارند. و يا مراد جميع اشهر حرم كه مردمان در آن به مناسك حج قيام مى‌نمايند و از قتل و غارت ايمن‌اند و آن چهار ماه است: سه مجتمع ذى القعده و ذى الحجه و محرم و يكى متفرد و آن ماه رجب است. و تسميه كعبه به بيت الحرام بسبب آنست كه حرام است در آن قتال و محرمات. مروى است هر كه به مكه رود و مناسك آن بجا آورد، بدن او بر آتش جهنم حرام گردد. «2» وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ: گردانيد قربانى و ذوات القلايد را سبب قيام امور بندگان، زيرا محتاجان و مسافران به آن منتفع شوند. و مراد به ذوات القلائد شتر و شبه آن از چهار پا كه نعل را بر آن معلق سازند تا مميز شود از غير، و معلوم شود كه آن صدقه است. ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ‌: آنچه مذكور شد از جعل يا امر به حفظ حرمت حرم و غير آن، براى آنست كه تا بدانند بتحقيق خداى تعالى‌ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ‌: مى‌داند آنچه در آسمانها و زمينها است، چه تشريع احكام به جهت دفع ضرر قبل از وقوع آن و جلب منافع‌
----
«1» تفسير قمّى، جلد اوّل، صفحه 187.
«2» احاديث مربوط به فضل حجّ و آثار آن در كتاب شريف جامع احاديث الشيعه، جلد 10، ابواب فضائل الحج، باب اوّل، صفحات 149 تا 168 گردآورى شده است.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 185
مترتبه بر آن دليل حكمت شارع و كمال علم اوست. وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌: و بدرستى كه حق تعالى به همه چيز داناست. پس آنچه مقرر فرمايد از حلال و حرام، از روى علم و مصلحت باشد. حاصل آنكه حق تعالى وضع احكام فرمود براى مصالح عباد، زيرا ذات سبحانى عالم به تمام امور و البته عالم باشد به مصالح بندگان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ (97)
ترجمه‌
قرار داد خدا كعبه را كه خانه محترم است قوام امر مردم و ماه حرام و قربانى بى‌قلاده و با قلاده را اين براى آنستكه بدانيد كه خدا مى‌داند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و آنكه خدا بهمه چيز دانا است.
تفسير
خداوند كعبه را كه خانه محترم الهى است و احترامات آن اعم از واجب و مستحب در كتب فقهيه ذكر شده است و ضرورى دين اسلام است و ماه ذو الحجه را كه مهمّ‌ترين ماه‌هاى حرام است و قربانى را كه برسم هديه به پيشگاه الهى حاضر مينمايند خواه قلاده‌دار باشد خواه بى‌قلاده موجب قوام امر معاش و معاد اهل اسلام قرار داد چون زيارت آنرا بر هر مسلمان مستطيع در مدت عمر يكمرتبه واجب و بر عموم اهل اسلام مستحب فرموده و باين وسيله تأمين فرموده مصالح اجتماعى و انفرادى و سياسى و اقتصادى و دينى و دنيوى آنها را كه در سالى يكمرتبه در موعد مخصوص مسلمانان در مكان مخصوص جمع شوند و باين وسيله با يكديگر آشنا و موءتلف و مأنوس كردند و براى العين مشاهده نمايند كه همه تابع يك پيغمبر و يك كتاب و معترف بيك خدا و يك قبله و يك دينند و اگر محتاج شوند كه با يكديگر متحد شوند در دفع اعداء دين اتحاد و اتفاق نمايند و اهل آنجا را كه بواسطه فقدان وسائل طبيعى ارتزاق در مضيقه معاشند از منافع خودشان بهره‌مند نمايند با آنكه آن بيت از قديم مزار و معبد انبياء عظام و مورد توجه ربوبى بوده و موطن پيغمبر اكرم (ص) و مولد ولىّ مكرم شده لذا زيارتش موجب برآمدن حاجات و غفران سيئات و ارتفاع درجات است و كسى تا باسرار حج كه بيانش در اين مختصر نگنجد واقف نشود نميداند احاطه علمى خداوند بمصالح بندگان چه اندازه است و وقتى دانست ميداند كه خداوند متعال عالم است بتمام موجودات آسمانى و زمينى و مصالح آنها و ميداند كه هيچ چيز از احاطه علمى خداوند خارج نيست.
----
جلد 2 صفحه 276
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
جَعَل‌َ اللّه‌ُ الكَعبَةَ البَيت‌َ الحَرام‌َ قِياماً لِلنّاس‌ِ وَ الشَّهرَ الحَرام‌َ وَ الهَدي‌َ وَ القَلائِدَ ذلِك‌َ لِتَعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عَلِيم‌ٌ (97)
قرارداد فرمود خداوند كعبه‌ معظّمه‌ ‌را‌ ‌که‌ بيت‌ اللّه‌ حرام‌ ‌است‌ ‌براي‌ قيام‌ مردم‌ ‌در‌ اطراف‌ ‌آن‌ بامور عبادي‌ و استفاده‌ معاشي‌ ‌که‌ بآزادي‌ و امنيت‌ اشتغال‌ داشته‌ باشند و همچنين‌ شهر حرام‌ قرار داده‌ ‌که‌ جدال‌ و قتال‌ ‌در‌ ‌آن‌ حرام‌ ‌است‌ و هدي‌ ‌را‌
جلد 6 - صفحه 475
‌که‌ معين‌ ميكنند ‌براي‌ قرباني‌ ‌در‌ مني‌ ‌از‌ شتر و گاو و گوسفند ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ افعال‌ مني‌ ‌است‌ حرام‌ ‌است‌ تصرف‌ ‌در‌ ‌آن‌ و قلائد ‌که‌ ‌در‌ حج‌ قران‌ ‌است‌ ‌که‌ نعلي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ نماز ميكنند قلاده‌ ميكنند ‌در‌ گردن‌ ‌آن‌ قرباني‌ ‌که‌ همراه‌ ميآورند و ‌اينکه‌ حكم‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ بدانيد خداوند عالم‌ عالم‌ ‌است‌ بآنچه‌ ‌در‌ آسمانها و زمين‌ ‌است‌ و محققا ‌خدا‌ بكل‌ّ شيئي‌ عليم‌ ‌است‌.
جَعَل‌َ اللّه‌ُ گذشت‌ ‌که‌ مراد جعل‌ تشريعي‌ ‌است‌ نه‌ تكويني‌ الكعبة مفعول‌ جعل‌ ‌است‌ البَيت‌َ الحَرام‌َ بيان‌ الكعبة ‌است‌ ‌يعني‌ كعبه‌ بيت‌ الحرام‌ ‌است‌ و مراد اطراف‌ كعبه‌ ‌است‌ ‌تا‌ حدود حرم‌ قياما مفعول‌ ثاني‌ ‌است‌ چون‌ جعل‌ دو مفعولي‌ ‌است‌ مي‌گويي‌: جعلت‌ زيدا قائما، و مراد قيام‌ بوظائف‌ ‌است‌ چه‌ وظائف‌ عبادي‌ مثل‌ نماز، طواف‌، ساير عبادات‌ ‌از‌ اعمال‌ حج‌ و عمره‌ و ‌غير‌ اينها و چه‌ وظائف‌ معاشرتي‌ ‌از‌ انواع‌ تجارات‌ و مكاسب‌ و ساير ضروريات‌ معاشي‌ ‌که‌ آنجا ‌را‌ محل‌ امن‌ قرارداد لِلنّاس‌ِ عام‌ ‌است‌ شامل‌ مقيمين‌ ‌در‌ حرم‌ و واردين‌ ‌در‌ ‌آن‌ ميشود.
وَ الشَّهرَ الحَرام‌َ الف‌ و لام‌ جنس‌ ‌است‌ شامل‌ اشهر حرم‌ ميشود ‌که‌ رجب‌ و ذي‌ القعده‌ و ذي‌ الحجه‌ و محرم‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ميفرمايد مِنها أَربَعَةٌ حُرُم‌ٌ ذلِك‌َ الدِّين‌ُ القَيِّم‌ُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِن‌َّ أَنفُسَكُم‌ توبه‌ ‌آيه‌ 36.
و الهدي‌ ‌آن‌ قرباني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ اعمال‌ حج‌ ‌است‌ شتر، گاو، گوسفند ‌که‌ معين‌ ميشود ‌که‌ بايد ‌در‌ مني‌ روز عيد ذبح‌ شود، سه‌ قسمت‌ شود يك‌ قسمت‌ ‌براي‌ ‌خود‌ ‌بر‌ دارد و يك‌ قسمت‌ صدقه‌ و يك‌ قسمت‌ هديه‌ ‌که‌ امروزه‌ بسيار كار مشكليست‌ و القلائد ‌که‌ ‌در‌ حج‌ قران‌ هدي‌ ‌را‌ همراه‌ ‌خود‌ ميآورند و نعل‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ نماز گذارده‌ بطور قلاده‌ ‌در‌ گردن‌ ‌آن‌ مياندازند ‌که‌ هيچگونه‌ تصرفي‌ ‌در‌ ‌آن‌ جايز نيست‌ حَتّي‌ يَبلُغ‌َ الهَدي‌ُ مَحِلَّه‌ُ بقره‌ ‌آيه‌ 196 ذلِك‌َ لِتَعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ.
جلد 6 - صفحه 476
(اشكال‌)
بعض‌ معترضين‌ اعتراض‌ كردند ‌که‌ جعل‌ ‌اينکه‌ احكام‌ چه‌ دلالتي‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ خداوند عالم‌ بجميع‌ ‌ما ‌في‌ السموات‌ و ‌ما ‌في‌ الارض‌ ‌است‌ و مفسرين‌ جوابهايي‌ داده‌اند ‌که‌ تمامش‌ مخدوش‌ و بي‌ربط ‌است‌ و تمام‌ مبني‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ جملات‌ قبل‌ ‌را‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ ‌خدا‌ ‌بما‌ ‌في‌ السموات‌ و الارض‌ بگيرند و ابدا همچه‌ دلالتي‌ ندارد
جواب‌
و تحقيق‌ ‌در‌ جواب‌ اينست‌ ‌که‌ قضيه‌ ‌بر‌ عكس‌ ‌است‌ چون‌ تمام‌ خطابات‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ آيات‌ بمؤمنين‌ ‌است‌ و مؤمن‌ بايد بداند و معتقد ‌باشد‌ ‌بر‌ اينكه‌ خداوند ميداند آنچه‌ ‌در‌ آسمانها و آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ عَلِيم‌ٌ بلكه‌ علم‌ ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ همچه‌ اعتقادي‌ ندارد مسلّما ‌از‌ ايمان‌ خارج‌ ‌است‌ و مشمول‌ ‌اينکه‌ خطابات‌ نيست‌ و زماني‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ عقيده‌ ‌را‌ پيدا كرد ميداند ‌که‌ تمام‌ احكام‌ الهيه‌ ‌از‌ روي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ و مطابق‌ علم‌ جعل‌ ‌شده‌ مخصوصا اعمال‌ حج‌ ‌که‌ بسيار حكمتش‌ ‌از‌ اذهان‌ عامه‌ بلكه‌ خاصه‌ دور ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ مجلسي‌ بودم‌ ‌که‌ جماعتي‌ ‌از‌ علماء و دانشمندان‌ تشريف‌ داشتند و بحث‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قرباني‌ مني‌ ‌که‌ متجاوز ‌از‌ يك‌ مليون‌ شتر و گاو و گوسفند بي‌مصرف‌ ميشود و تبذير مال‌ ‌است‌ غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ لَن‌ يَنال‌َ اللّه‌َ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِن‌ يَنالُه‌ُ التَّقوي‌ مِنكُم‌ حج‌ ‌آيه‌ 37، ‌پس‌ معناي‌ لِتَعلَمُوا اينست‌ ‌که‌ بايد بدانيد ‌که‌ خداوند عالم‌ ‌بما‌ ‌في‌ السموات‌ و الارض‌ و عالم‌ بهر چيزي‌ ‌است‌ و ايراد باحكام‌ الهي‌ نگيريد و بدانيد بدون‌ حكمت‌ نيست‌ و ‌لو‌ ‌شما‌ حكمتش‌ ‌را‌ بدست‌ نياوريد و نفهميد و حكماء گفتند (عدم‌ الوجدان‌ ‌لا‌ يدل‌ ‌علي‌ عدم‌ الوجود) نفهميدن‌ حكمت‌ دليل‌ ‌بر‌ بي‌حكمتي‌ نيست‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس