گمنام

الطلاق ٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۶٬۴۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link354 | آيات ۱ - ۷، سوره طلاق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link354 | آيات ۱ - ۷، سوره طلاق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link355 | راجع به حكم طلاق ، عده ، رجوع و....]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۰#link355 | راجع به حكم طلاق ، عده ، رجوع و....]]
خط ۴۲: خط ۴۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۱#link363 | چند روايت ديگر درباره طلاق زنان عده ، نفقه آنها و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۱#link363 | چند روايت ديگر درباره طلاق زنان عده ، نفقه آنها و...]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link113 | آيه ۴-۷]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link113 | آيه ۴-۷]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link114 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link114 | آيه و ترجمه]]
خط ۵۰: خط ۵۳:
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link118 | ۲ - خدا تكليف ما لا يطاق نمى كند]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link118 | ۲ - خدا تكليف ما لا يطاق نمى كند]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link119 | ۳ - اهميت نظام خانواده]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۲#link119 | ۳ - اهميت نظام خانواده]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌ «6»
(تا پايان زمان عدّه،) زنان را در همانجا كه خود سكونت داريد و در توانايى شماست، سكونت دهيد و به آنان (از جهت مسكن و نفقه) آسيب نرسانيد، تا كار بر آنان تنگ نماييد (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، تا زمانى كه وضع حمل كنند نفقه آنان را بدهيد. پس اگر نوزادان شما را شير دادند مزدشان را بدهيد و (درباره نوزاد) ميان خود به نيكى مشورت و توافق كنيد و اگر توافق به دشوارى كشيد، زن ديگرى او را شير دهد (و مرد براى نوزاد دايه بگيرد).
جلد 10 - صفحه 110
===نکته ها===
«أْتَمِرُوا» از «ايتمار» به معناى پذيرش دستور يا مشورت است كه در واقع به معناى توافق و تفاهم بر انجام امرى است.
شايد دليل آن كه در ايّام عدّه مسكن زن و مرد يكى است، بستر سازى براى رجوع و فراهم شدن زمينه آشتى باشد. به علاوه كه اخراج زن از خانه يا تهيه مسكن جداگانه نوعى توهين و تحقير در حق زن است و نيز در جدايى تدريجى، پاى عقل و عاطفه و فكر و مشورت بيشتر از جدايى دفعى و يكباره به ميان مى‌آيد و امكان سازش فراهم مى‌شود.
اين آيه به مسئله حفظ حقوق و حريم زن، حمل او، تغذيه كودك، شيربها و دايه گرفتن در صورت طلاق اشاره دارد.
در اين آيه پنج فرمان آمده است كه تمام آنها فرامين عاطفى و عقلى بوده و بسترى براى بازگشت به زندگى است: «أَسْكِنُوهُنَ‌، لا تُضآرُّوهُنَ‌، فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَ‌، فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَ‌، أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ»
===پیام ها===
1- تأمين مسكن زن حتّى بعد از طلاق تا مدّت‌ها بر عهده مرد است. «أَسْكِنُوهُنَّ»
2- مسكن زن مطلقه بايد در همان مكانى باشد كه مرد در آن سكونت دارد.
(جدايى و طلاق نبايد سبب جدايى مسكن شود). «مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ»
3- مرد، حق ندارد براى صرفه جويى، انتقام و تحقير، جاى نامناسبى را براى سكونت زن انتخاب كند و همسر مطلّقه را مجبور به سكونت در آن محل كند. «مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ»
4- در انتخاب مسكن، بايد به سكينه و آرامش زن توجّه شود، نه آنكه فقط سرپناه داشته باشد. «أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ» (تعبير به مسكن كه از سكينه است به جاى بيت، دلالت بر همين معنا دارد.)
5- ملاك در انتخاب مسكن از نظر كميّت و كيفيّت، مقدار توانايى مرد است، نه ميزان توقّع و تقاضاى زن. «مِنْ وُجْدِكُمْ»
جلد 10 - صفحه 111
6- مرد حق ندارد به همسرى كه طلاق داده هيچ ضررى برساند. «لا تُضآرُّوهُنَّ»
7- مرد حق ندارد براى همسرى كه طلاق داده هيچ گونه تنگنايى قرار دهد.
«لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ»
8- تأمين هزينه زنان باردار حتّى بعد از طلاق، واجب است. «فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ»
9- زن مطلّقه مى‌تواند در برابر شير دادن به طفل خود، از شوهر درخواست مزد نمايد. «فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»
10- شير مادر حتّى در صورتى كه از شوهر مزد دريافت كند، بهتر از شير دايه است. «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» ضمناً زنان مطلقه در شير دادن مختارند. «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ»
11- مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرايط جدايى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ»
12- در همه مسايل خانوادگى، ملاك پذيرش عرف و عقل است. فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ‌، فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ‌ ...، وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ‌
13- مشورت لازم است، گرچه هميشه و همه جا نتيجه نمى‌دهد. «وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ»
14- اگر زن و مرد به توافق نرسيدند، نبايد حقوق طفل معطل بماند. «فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌»
15- شير مادر براى طفل اولويّت دارد و انصراف از آن در صورتى است كه انسان در تنگنا قرار گيرد. «وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌»
16- زن حق ندارد اجرت شير دادن را به قدرى بالا ببرد كه مرد در تنگنا قرار گيرد و اگر چنين كند، مرد آزاد است كه دايه بگيرد. «وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌»
17- در تصميم‌گيرى‌هاى خانوادگى بايد حقوق نوزاد و كودك حفظ شود:
الف) تا مادامى كه كودك در شكم است، پدر هزينه او را بدهد.
ب) بعد از تولد مادر به او شير بدهد.
جلد 10 - صفحه 112
ج) پدر هزينه شيربها را به مادر بپردازد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌ «6»
بعد از آن، بيان حقوق معتدات را فرمايد:
أَسْكِنُوهُنَ‌: (اين كلام و ما بعد آن بيان تقوى باشد، گوئيا كسى گويد چگونه عمل به تقوى بايد كرد) فرمايد ساكن گردانيد زنان مطلقه را، مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ‌: از آنجا كه ساكن شده‌ايد، مِنْ وُجْدِكُمْ‌: به قدر وسع و توانائى خود.
مرد آنكه به قدر غنا و فقر خود، ايشان را مسكن دهيد. وَ لا تُضآرُّوهُنَ‌: و رنج و زحمت نرسانيد مطلقات را در سكنى و نفقه، لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَ‌: تا آنكه تنگ گردانيد بر ايشان مساكن را تا خروج ضرورت شود. و لازم است كه مسكن لايق به حال مطلقه باشد. وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ‌: و اگر زنان مطلقه، صاحب حمل باشند، فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَ‌: پس نفقه دهيد بر ايشان، حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَ‌:
تا اينكه بنهند حمل خود را (تفصيل راجع به رسائل عمليه است). فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ‌: پس اگر شير دهند اولاد را بعد از انقطاع علاقه نكاح براى شما، اى پدران، از روى تبرع فرزندان را به ايشان واگذاريد، و اگر بدون اجرت راضى نشوند به شير دادن، فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَ‌: پس ايشان را بدهيد مزدهاى ايشان را، يعنى اجرة المثل رضاع بر حسب عرف و عادت. و احاديث آل عصمت دال است بر جواز استيجار امهات بر رضاع اولاد قبل از طلاق و بعد از طلاق.
وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ‌: و كارسازى كنيد ميان يكديگر، يعنى فرمان يكديگر كنيد و با هم موافقت نمائيد اى پدران و مادران در باب رضاع فرزندان، بِمَعْرُوفٍ‌: به نيكوئى، يعنى بايد كه والده، اجرت زيادتى نطلبد، و والد در اجرة المثل‌
جلد 13 - صفحه 213
امساك نكند و بچه را كمتر از مقدار شرع شير ندهد، زيرا اين مولود از هر دو حاصل شده، پس بايد شريك يكديگر باشند در رأفت به اولاد. وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ‌:
و اگر سخت‌گيرى كنيد و مضايقه كنيد در اجرت و رضاع، يعنى مادر زياده اجرت طلبد و پدر از آن امتناع نمايد، يا مادر راضى نشود به شير دادن، فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌: پس زود باشد كه شير دهد فرزند را براى پدر، زنى ديگر كه سخت نگيرد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌ «6» لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً «7» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً «8» فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً «9» أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً «10»
ترجمه‌
سكنى دهيد آنانرا از جائيكه سكنى داريد بمقدار وسعتان و آزار نرسانيد بآنان براى آنكه سخت‌گيرى كنيد بر آنها و اگر باشند صاحبان حمل پس انفاق كنيد بر آنان تا وضع كنند حمل خود را پس اگر شير دهند براى شما پس بدهيد مزدهاشانرا و توافق و تراضى نمائيد ميان خودتان بخوبى و شايستگى و اگر سخت‌گيرى كنيد با يكديگر پس زود باشد كه شير دهد براى او زن ديگرى‌
بايد انفاق كند صاحب وسعت بقدر وسع خود و كسيكه تنگ شده است بر او روزى او پس بايد انفاق كند از آنچه داده است باو خدا تكليف نميكند خدا كسى را مگر آنچه داد او را زود باشد كه قرار خواهد داد خدا پس از سختى‌
----
جلد 5 صفحه 225
آسانى را
و چه بسيار از اهل بلدى كه سركشى كردند از فرمان پروردگارشان و پيغمبران او پس محاسبه كرديم با آنان حسابى سخت و عذاب نموديم آنانرا عذابى زشت‌
پس چشيدند عقوبت كار خود را و بود سر انجام كارشان زيان‌
آماده كرد خدا براى آنها عذابى شديد پس بترسيد از خدا اى صاحبان خرد كه آنانيد كه ايمان آورديد بتحقيق فرستاد خدا بسوى شما موجب تذكّرى را.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب عدّه زنان مطلّقه بيان كيفيّت سكنى و انفاق بر آنها را فرموده باين تقريب كه سكونت دهيد آنها را در منازل خودتان از امكنه و عماراتى كه در اختيار داريد و واجد آن ميباشيد و متمكّن از آن هستيد و ضرر و آزار نرسانيد بآنها براى سخت‌گيرى بر آنها تا ناچار شوند و پيش از انقضاء عدّه از منزل خودشان بيرون روند چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و اگر آنها آبستن بودند پس مخارج آنها را بمقدار متعارف و مناسب حال خودتان و آنها بپردازيد تا از حمل فارغ شوند اگر چه طلاق بائن باشد چنانچه مستفاد از روايات ائمه اطهار است پس اگر طفل نوزاد خودشان را شير دادند بدستور شما مزد آنها را بدهيد و گفتگوى ميزان اجرت را بخوبى و قدر متعارف ميان خودتان بنمائيد و اگر از طرف شما يا آنها سخت‌گيرى شود در ميزان اجرت و مدّت و ساير خصوصيّات بدانيد كه خداوند آن طفل را بى‌روزى نخواهد گذاشت زن ديگرى پيدا ميشود كه او را شير دهد و اينجمله بيشتر براى عتاب بزن است در سخت‌گيرى و بايد انفاق نمايد صاحب ثروت و مال بقدر دارائى خود و شرف زن و كسيكه در مضيقه و تنگدستى گذران ميكند بايد بقدريكه خداوند باو داده انفاق نمايد نه زيادتر چون خداوند زيادتر از مقدار تمكّنى كه بكسى داده تكليف باو نميكند و از اينمعنى دلتنگ نباشد چون بناى خداوند بر آنستكه بياورد بعد از هر سختى آسانى را در دنيا يا آخرت و ظاهرا خداوند براى تهديد مسلمانان در تخلّف از اين احكام گوشزد فرموده احوال امم ماضيه را كه تخلّف نمودند از اوامر خدا و پيغمبران او از قبيل قوم لوط و عاد و ثمود و غير هم و خداوند تمام جزئيات معاصى آنها را بحساب آورد و از آنها بنزول عذاب منكر فضاحت‌آورى انتقام‌
----
جلد 5 صفحه 226
كشيد در دنيا پس چشيدند نتيجه بدكارشان را و عاقبت كارشان جز ضرر و زيان چيزى نبود و مهيّا فرمود براى آنها عذاب سخت‌ترى در آخرت كه بآن گرفتار و معذّب خواهند شد پس بايد از خدا بترسند كسانيكه داراى عقول صافيه هستند و ايمان بخدا و پيغمبرش آورده‌اند و بدانند كه خداوند منّت بزرگى بر آنها گذارده كه فرستاده و نازل فرموده بسوى آنها موجب تذكّر و ارشاد را كه پيغمبر خاتم و آيات مبيّنات قرآن است و بيايد در آيات آتيه انشاء اللّه تعالى.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَسكِنُوهُن‌َّ مِن‌ حَيث‌ُ سَكَنتُم‌ مِن‌ وُجدِكُم‌ وَ لا تُضآرُّوهُن‌َّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيهِن‌َّ وَ إِن‌ كُن‌َّ أُولات‌ِ حَمل‌ٍ فَأَنفِقُوا عَلَيهِن‌َّ حَتّي‌ يَضَعن‌َ حَملَهُن‌َّ فَإِن‌ أَرضَعن‌َ لَكُم‌ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ وَ أتَمِرُوا بَينَكُم‌ بِمَعرُوف‌ٍ وَ إِن‌ تَعاسَرتُم‌ فَسَتُرضِع‌ُ لَه‌ُ أُخري‌ «6»
سكني‌ بدهيد مطلقه‌ ‌را‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌خود‌ سكني‌ ميكنيد باندازه‌ وجد و تمكن‌ ‌خود‌ و بآنها اذيت‌ و ظلم‌ و ضرر وارد نكنيد ‌که‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ تنگ‌ بگيريد و ‌در‌ مضيقه‌ بيفتند ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ ‌در‌ عده‌ هستند، و ‌اگر‌ ذات‌ حمل‌ هستند بايد انفاق‌ كنيد ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ وضع‌ حمل‌ ‌آنها‌ شود ‌که‌ مدت‌ عده ‌آنها‌ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ وضع‌ حمل‌ طفل‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌اگر‌ شير دادند و ارضاع‌ نمودند اجر و مزد شير دادن‌ ‌را‌ بآنها بدهيد و ‌با‌ انصاف‌ و نيكي‌ ‌بين‌ ‌خود‌ رفتار كنيد و ‌اگر‌ عذر آوردند و امتناع‌ كردند ‌از‌ شير دادن‌ مرضعه ديگري‌ انتخاب‌ كنيد.
أَسكِنُوهُن‌َّ مِن‌ حَيث‌ُ سَكَنتُم‌ مِن‌ وُجدِكُم‌ جايي‌ ‌که‌ مناسب‌ شأن‌ ‌شما‌ نيست‌ ‌آنها‌ ‌را‌ سكونت‌ ندهيد ‌هر‌ كس‌ مطابق‌ شأن‌ و توانايي‌ ‌خود‌.
وَ لا تُضآرُّوهُن‌َّ بزبان‌ ‌ما نيش‌ بآنها نزنيد دل‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نرنجانيد امر ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌
جلد 17 - صفحه 58
تنگ‌ نگيريد ‌در‌ حقوق‌ ‌آنها‌ كوتاهي‌ نكنيد بعيش‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ ‌در‌ عده‌ هستند حكم‌ زوجه‌ ‌را‌ دارند.
لِتُضَيِّقُوا عَلَيهِن‌َّ ‌که‌ بخواهيد ‌بر‌ ‌آنها‌ تنگ‌ بگيريد زيرا ‌آنها‌ آزاد نيستند و هنوز ‌در‌ بند ‌شما‌ هستند نميتوانند بروند و باختيار ‌خود‌ رفتار كنند چنانچه‌ مملوك‌ ‌از‌ عبيد و اماء و حيواناتي‌ ‌که‌ دريد ‌شما‌ هستند بايد بامور ‌آنها‌ ‌از‌ خورد و خوراك‌ و ساير لوازم‌ ‌آنها‌ رسيدگي‌ كنيد.
وَ إِن‌ كُن‌َّ أُولات‌ِ حَمل‌ٍ فَأَنفِقُوا عَلَيهِن‌َّ حَتّي‌ يَضَعن‌َ حَملَهُن‌َّ ‌که‌ مدت‌ عده ‌آنها‌ ‌تا‌ وضع‌ حمل‌ ‌است‌ نسبت‌ بآنها ‌هم‌ بايد همين‌ نحو رفتار كرد و ‌پس‌ ‌از‌ وضع‌ حمل‌ راجع‌ ‌به‌ طفلي‌ ‌که‌ متولد ‌شده‌ و بايد ‌او‌ ‌را‌ ارضاع‌ نمود ‌که‌ حولين‌ كاملين‌ ‌است‌ ‌در‌ اتمام‌ ارضاع‌ و أقل‌ ‌آن‌ بيست‌ و يك‌ ماه‌ ‌است‌ و مادر احق‌ ‌است‌ ‌در‌ ارضاع‌ چنانچه‌ ميفرمايد: وَ الوالِدات‌ُ يُرضِعن‌َ أَولادَهُن‌َّ حَولَين‌ِ كامِلَين‌ِ لِمَن‌ أَرادَ أَن‌ يُتِم‌َّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَي‌ المَولُودِ لَه‌ُ رِزقُهُن‌َّ وَ كِسوَتُهُن‌َّ بِالمَعرُوف‌ِ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌‌-‌ فَلا جُناح‌َ عَلَيكُم‌ إِذا سَلَّمتُم‌ ما آتَيتُم‌ بِالمَعرُوف‌ِ بقره‌ آيه 233. لذا ميفرمايد:
فَإِن‌ أَرضَعن‌َ لَكُم‌ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ ‌از‌ ارزاق‌ و كسوت‌ و ساير لوازم‌ معيشت‌ وَ أتَمِرُوا بَينَكُم‌ بِمَعرُوف‌ٍ ايتمار قبول‌ امر ‌است‌ ‌يعني‌ ‌اگر‌ تقاضايي‌ و خواهشي‌ كردند انجام‌ دهيد لكن‌ بمعروف‌، توقعات‌ بيجا لازم‌ نيست‌ باندازه متعارف‌.
وَ إِن‌ تَعاسَرتُم‌ و ‌اگر‌ ‌شما‌ ‌به‌ عسر افتاديد و نتوانستيد بتوقعات‌ ‌آنها‌ رفتار كنيد.
فَسَتُرضِع‌ُ لَه‌ُ أُخري‌ مرضعه ديگري‌ بگيريد و ‌با‌ حقوق‌ معيني‌ ‌با‌ رضاي‌ طرفين‌ ‌با‌ ‌او‌ قرار دهيد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 6)- این آیه توضیح بیشتری در باره حقوق زن بعد از جدائی می‌دهد، هم از نظر «مسکن» و «نفقه» و هم از جهات دیگر.
نخست در باره چگونگی مسکن زنان مطلّقه، می‌فرماید: «آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید» (اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم).
سپس به حکم دیگری پرداخته، می‌گوید: «به آنها زیان نرسانید تا کار را بر
ج5، ص216
آنان تنگ کنید» و مجبور به ترک منزل شوند (و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن).
مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسکن و نفقه محروم کنید، و آن چنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند! در سومین حکم در مورد زنان باردار می‌گوید: «و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند» (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن).
زیرا مادام که وضع حمل نکرده‌اند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است.
و در چهارمین حکم در مورد حقوق «زنان شیرده» می‌فرماید: «و اگر برای شما (فرزند را) شیر می‌دهند، پاداش آنها را بپردازید» (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن).
اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت.
و از آنجا که بسیار می‌شود نوزادان و کودکان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائی واقع می‌شوند در پنجمین حکم، یک دستور قاطع در این زمینه صادر کرده، می‌فرماید: در باره سرنوشت فرزندان کار را «با مشاوره شایسته انجام دهید» (و أتمروا بینکم بمعروف).
مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع کودکان وارد سازد از نظر جسمی و ظاهری گرفتار خسران شوند، و یا از نظر عاطفی از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گیرند، و منافع نوزاد بی‌دفاع را فدای اختلافات و اغراض خویش نکنند.
و از آنجا که گاهی توافق لازم میان دو همسر بعد از طلاق برای حفظ مصالح فرزند و مسأله شیر دادن حاصل نمی‌شود در ششمین حکم می‌فرماید: «و اگر هر کدام بر دیگری سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگری شیر دادن آن بچه را بر عهده می‌گیرد» تا کشمکشها ادامه نیابد (و ان تعاسرتم فسترضع له اخری).
ج5، ص217
اشاره به این که اگر اختلافها به طول انجامید خود را معطل نکنید، و کودک را به دیگری بسپارید.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس