گمنام

الصافات ٢٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۱٬۸۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
خط ۴۶: خط ۴۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21»
و گويند: واى بر ما اين روز جزاست. (به آنها گفته مى‌شود:) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه دائماً آن را تكذيب مى‌كرديد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
وَ قالُوا يا وَيْلَنا: و گويند اى واى بر ما (اين كلمه در وقت وقوع هلاك و عذاب گفته شود) يعنى واى بر هلاكت و عذاب ما، هذا يَوْمُ الدِّينِ‌: اينست روز پاداش افعال ما كه به آن وعده مى‌دادند. مراد آنكه آن روز ايمان شهودى و ايشان معترف شوند و از تكذيب و عناد خود نادم گردند، و هر چند مذلت و فروتنى نمايند فايده‌اى نخواهد داشت. ملائكه به آنها خطاب كنند:
جلد 11 - صفحه 111
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه‌
پس بپرس از آنها آيا آنها سخت‌ترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده‌
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم‌
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سخت‌تر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفته‌اند و آنكه خدا مردم‌
----
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمى‌تواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بى‌فكرى و بى‌شعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مى‌افزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مرده‌اند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالُوا يا وَيلَنا هذا يَوم‌ُ الدِّين‌ِ «20»
و موقعي‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنند احوال‌ قيامت‌ ‌را‌ و ميگويند اي‌ واي‌ ‌بر‌ ‌ما اينست‌ روز جزا ‌که‌ ‌بما‌ خبر ميدادند و ‌ما باور نميكرديم‌.
وَ قالُوا عطف‌ بينظرون‌ ‌در‌ آيه قبل‌ ‌است‌ و تعبير بقالوا نه‌ بيقولون‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ مستقبل‌ محقق‌ الوقوع‌ حكم‌ ماضي‌ دارد.
يا وَيلَنا دو ويل‌ داريم‌ اسمي‌ و وصفي‌ مقابل‌ طوبي‌ اسمي‌ و وصفي‌ اما ويل‌ اسمي‌ عبارت‌ ‌از‌ چاه‌ ويل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌است‌ ‌که‌ آتش‌ جهنم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چاه‌ بيرون‌ ميايد و ‌در‌ خبر ‌از‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود ‌در‌ قعر ‌آن‌ چاه‌ تابوتيست‌ ‌يعني‌ صندوقي‌ و ‌در‌ ‌آن‌ صندوق‌ چهارده‌ نفر محبوس‌ هستند هفت‌ نفر ‌از‌ پيشينيان‌ مثل‌ هابيل‌ قاتل‌ قابيل‌ پي‌ كننده ناقه صالح‌ نمرود شداد فرعون‌ هامان‌ قارون‌ و هفت‌ نفر ‌از‌ ‌اينکه‌ امت‌ و اسامي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ذكر نكرد لكن‌ ‌از‌ اقرار دويمي‌ حين‌ الموت‌ معلوم‌ ميشود كيان‌ هستند و ويل‌ وصفي‌ ‌يعني‌ بدا بحال‌ ‌ما ‌که‌ ايمان‌ نياورديم‌ و ‌خود‌ ‌را‌ گرفتار ‌اينکه‌ عذابها كرديم‌ و اما طوبي‌ اسمي‌ درختيست‌ مسمي‌ ‌به‌ شجره‌ طوبي‌ ‌در‌ قصر امير المؤمنين‌ ‌در‌ بهشت‌ و شاخ‌ و برگ‌
جلد 15 - صفحه 132
‌او‌ ‌بر‌ تمام‌ بهشت‌ كشيده‌ ‌شده‌ و ‌هر‌ شاخه‌ ‌در‌ يك‌ قصريست‌ و آنچه‌ اهل‌ بهشت‌ متمايل‌ ميشوند ‌از‌ ‌آن‌ شاخه‌ خارج‌ ميشود و اما وصفي‌ ‌يعني‌ خوشا بحال‌ كساني‌ ‌که‌ متنعم‌ بنعم‌ الهي‌ ‌در‌ بهشت‌ شوند ‌که‌ ميفرمايد طُوبي‌ لَهُم‌ وَ حُسن‌ُ مَآب‌ٍ رعد آيه 28.
هذا يَوم‌ُ الدِّين‌ِ دين‌ ‌در‌ اينجا بمعني‌ جزاء ‌است‌ و يكي‌ ‌از‌ اسماء روز قيامت‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ جزاء ميدهند ‌النّاس‌ مجزيون‌ باعمالهم‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرا فشر و بهمين‌ معني‌ ‌است‌
‌کما‌ تدين‌ تدان‌
و يكي‌ ‌از‌ معاني‌ دين‌ اعتقاد ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد إِن‌َّ الدِّين‌َ عِندَ اللّه‌ِ الإِسلام‌ُ و ميفرمايد‌من‌‌به‌ وَ مَن‌ يَبتَغ‌ِ غَيرَ الإِسلام‌ِ دِيناً فَلَن‌ يُقبَل‌َ مِنه‌ُ آل‌ عمران‌ آيه 17 و آيه 79 و ‌در‌ حق‌ اينها ميفرمايد وَ لَكُم‌ُ الوَيل‌ُ مِمّا تَصِفُون‌َ انبياء آيه 18 اعاذنا اللّه‌ ‌من‌ احوال‌ ‌ذلک‌ اليوم‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 20)- اینجاست که ناله این مشرکان مغرور و خیره‌سر که نشانه ضعف و زبونی و بیچارگی آنهاست بر می‌خیزد، «و می‌گویند: ای وای بر ما این روز جزاست»! (وَ قالُوا یا وَیْلَنا هذا یَوْمُ الدِّینِ).
آری! هنگامی که چشمشان به دادگاه عدل الهی، و شهود و قضات این دادگاه، و علائم و نشانه‌های مجازات می‌افتد بی‌اختیار ناله و فریاد سر می‌دهند و با تمام وجود اعتراف به حقانیت رستاخیز می‌کنند، اعترافی که نمی‌تواند هیچ مشکلی را برای آنها حل کند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس