گمنام

الصافات ١٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۱٬۴۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
خط ۴۵: خط ۴۶:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»
(مى‌گويند:) آيا چون مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا (دوباره) برانگيخته خواهيم شد؟!
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»
و بر سبيل عناد و استهزاء گويند:
أَ إِذا مِتْنا: آيا چون بميريم ما، وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً: و باشيم ما خاك و استخوانهاى بى‌گوشت و پوست، أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‌: آيا برانگيخته شدگان باشيم، يعنى بعد از آنكه خاك شده باشيم چگونه مبعوث شويم؟
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه‌
پس بپرس از آنها آيا آنها سخت‌ترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده‌
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم‌
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سخت‌تر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفته‌اند و آنكه خدا مردم‌
----
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمى‌تواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بى‌فكرى و بى‌شعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مى‌افزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مرده‌اند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنّا لَمَبعُوثُون‌َ «16»
و گفتند ‌اينکه‌ كفار ‌که‌ آيا زماني‌ ‌که‌ مرديم‌ ‌ما و گرديديم‌ خاك‌ و استخوان‌ آيا محققا ‌ما ‌هر‌ آينه‌ زنده‌ ميشويم‌ و مبعوث‌ ميگرديم‌.
‌اينکه‌ كلام‌ مناسب‌ ‌با‌ كفاريست‌ ‌که‌ دهري‌ مذهب‌ هستند ‌که‌ بكلي‌ منكر معاد هستند و باصطلاح‌ ‌لا‌ مذهب‌ و طبيعي‌ هستند و مشركين‌ و كفاري‌ ‌که‌ معاد ‌را‌ منكرند و ميگويند روح‌ ‌ما ‌پس‌ ‌از‌ رها كردن‌ بدن‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ ديگر ‌ يا ‌ ‌به‌ حيواني‌ ‌ يا ‌ بنباتي‌ ‌ يا ‌ بجمادي‌ ‌ يا ‌ بملكي‌ ‌ يا ‌ بشيطاني‌ چنانچه‌ مثنوي‌ ميگويد:
‌از‌ جمادي‌ مردم‌ و نامي‌ شدم‌ ||  و ‌از‌ نما مردم‌ بحيوان‌ سر زدم‌
مردم‌ ‌از‌ حيواني‌ و آدم‌ شدم‌ ||  ‌پس‌ چه‌ ترسم‌ كي‌ ز مردن‌ كم‌ شدم‌
بار ديگر ‌هم‌ بميرم‌ ‌از‌ بشر ||  سر برآرم‌ ‌از‌ ملائك‌ بال‌ و پر
‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌هم‌ ‌از‌ ملك‌ پران‌ شوم‌ ||  آنچه‌ اندر وهم‌ نايد ‌آن‌ شوم‌
‌پس‌ عدم‌ گردم‌ عدم‌ چون‌ ارغنون‌ ||  گويدم‌ ‌که‌ انا اليه‌ راجعون‌
جلد 15 - صفحه 128
و حال‌ آنكه‌ مسئله معاد ‌که‌ روح‌ برميگردد بهمين‌ بدن‌ عنصري‌ خاكي‌ و ‌در‌ قيامت‌ مبعوث‌ ميشود فَرِيق‌ٌ فِي‌ الجَنَّةِ وَ فَرِيق‌ٌ فِي‌ السَّعِيرِ ‌از‌ ضروريات‌ جميع‌ اديان‌ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ديگر فنا و زوال‌ ندارد و مخلد ‌است‌ ابد الاباد چه‌ اهل‌ بهشت‌ و چه‌ اهل‌ جهنم‌ ‌که‌ معاد جسماني‌ ‌باشد‌ و منكر ‌آن‌ كافر و نجس‌ و ضال‌ و مضل‌ ‌است‌.
أَ إِذا مِتنا استفهام‌ تعجبيست‌ ‌يعني‌ آيا ممكن‌ ‌است‌ ‌که‌ اصلا محال‌ مي‌‌-‌ دانند ‌که‌ انسان‌ ‌پس‌ ‌از‌ خاك‌ شدن‌ و مردن‌ وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً ديگر زنده‌ شود اينها منكر قدرت‌ الهي‌ هستند و كأنه‌ ‌اينکه‌ امر ‌را‌ ‌از‌ محالات‌ عقليه‌ ميشمارند.
أَ إِنّا لَمَبعُوثُون‌َ ‌با‌ اينكه‌ نمونه ‌آنها‌ ‌را‌ مكررا خداوند نشان‌ داده‌ و مكرر گفته‌ ‌است‌ قضيه هفتاد نفر اصحاب‌ موسي‌ قضيه عزير و يك‌ شهرستان‌ مرده‌ و قضيه عيسي‌ و احياء موتي‌ و قضيه حضرت‌ خاتم‌ و شاهزاده‌ خراساني‌ و موارد ديگر ‌با‌ اينكه‌ ‌پس‌ ‌از‌ ثبوت‌ نبوت‌ و عصمت‌ اخبار انبياء معصومين‌ كافيست‌ ‌براي‌ اثبات‌ و ‌پس‌ ‌از‌ معجزه‌ بودن‌ قرآن‌ و اينكه‌ كلام‌ حق‌ ‌است‌ نفس‌ قرآن‌ كافيست‌
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 16)- آیا ما و پدرانمان زنده می‌شویم؟ قرآن همچنان گفتگوهای منکران معاد و پاسخ به آنها را ادامه می‌دهد.
نخست استبعاد منکران رستاخیز را به این صورت منعکس می‌کند: آنها می‌گفتند: «آیا هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد»؟! (أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس