الزخرف ٨١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

بگو: «اگر برای خداوند فرزندی بود، من نخستین پرستنده او بودم!»

|بگو: اگر [خداى‌] رحمان را فرزندى باشد، خود من نخستين پرستندگانم [و بايد او را بپرستم‌]
بگو: «اگر براى [خداى‌] رحمان فرزندى بود، خود من نخستين پرستندگان بودم.»
بگو: اگر خدا را فرزندی بود اوّل من او را می‌پرستیدم.
[به مشرکان سبک مغز] بگو: اگر برای [خدای] رحمان فرزندی بود، من [در این امت] نخستین پرستنده او بودم.
بگو: اگر خداى رحمان را فرزندى مى‌بود، من از نخستين پرستندگان مى‌بودم.
بگو اگر برای خدای رحمان فرزندی بود، من خود نخستین پرستنده بودم
بگو: اگر خداى رحمان را فرزندى مى‌بود، پس من نخستين پرستنده [وى‌] بودم.
بگو: اگر خداوند مهربان فرزندی می‌داشت، من نخستین کسی بودم که چنین (فرزندی را) پرستش می‌کردم (چرا که من ایمان و اعتقادم به خدا بیشتر و شناخت و آگاهیم فزونتر است. امّا خدا نیازی به فرزند ندارد، و بندگانی چون عُزَیر و عیسی و فرشتگان کی خود را فرزند خدا نامیده‌اند؟!).
بگو: «اگر برای رحمان فرزندی بود، پس من نخستین پرستندگانم.»
بگو اگر باشد خدا را فرزندی هر آینه منم نخستین پرستندگان‌


الزخرف ٨٠ آیه ٨١ الزخرف ٨٢
سوره : سوره الزخرف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْعَابِدِینَ»: پرستندگان. عبادت‌کنندگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، رساننده پیام خدا و بیان کننده استدلال هاى او، براى انسان ها (قل)

۲ - مشرکان عصر بعثت، معتقد به وجود فرزند، براى خداى رحمان (قل إن کان للرحمن ولد فأنا أوّل العبدین)

۳ - باور مشرکان عصر بعثت به رحمانیت خداى هستى (قل إن کان للرحمن ولد)

۴ - اعتقاد به وجود فرزند براى خدا، اعتقادى باطل و بى دلیل (قل إن کان للرحمن ولد فأنا أوّل العبدین) از آیه شریفه چنین استفاده مى شود که اگر خداى رحمان فرزندى مى داشت، پیامبراکرم(ص) نخستین کسى بود که به او احترام مى گذاشت; ولى چون پیامبر(ص) تنها از خداى یگانه بدون فرزند سخن مى گوید، نتیجه مى گیریم که خداوند فرزندى ندارد و این استدلالى علیه اعتقاد باطل مشرکان است.

۵ - گزاره هاى ادیان آسمانى، گزاره از واقعیت ها است، نه امور اعتبارى و پندارى. (قل إن کان للرحمن ولد فأنا أوّل العبدین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که اگر در واقعیت هستى براى خداوند فرزند وجود داشت، دین هرگز آن را نفى نمى کرد. پس اگر آن را نفى مى کند، به دلیل این است که در واقعیت هستى، چنان چیزى وجود ندارد.

۶ - پیامبر(ص)، در عقیده توحیدى خویش تنها متکى به دلیل و برهان قاطع بود. (قل إن کان للرحمن ولد فأنا أوّل العبدین) پیام آیه شریفه به مشرکان این است که اگر پیامبر(ص)، سخن از توحید به میان مى آورد، هیچ دلیلى جز واقع گرایى ندارد; زیرا آن حضرت در عمل نشان داده است که در میدان عبادت و پرستش، سخت کوش و بى نظیر است و شخصى مانند ایشان نمى تواند از عبادت حق روى برتابد. بنابراین اگر شرک را نمى پذیرد، تنها دلیلش این است که واقعیتى براى آن نمى بیند.

۷ - شناخت مشرکان عصر پیامبر نسبت به خداوند با نام «رحمان» (قل إن کان للرحمن)

موضوعات مرتبط

  • ادیان آسمانى: واقعیت ادیان آسمانى ۵; ویژگیهاى ادیان آسمانى ۵
  • خدا: تبیین تعالیم خدا ۱
  • عقیده: برهان در عقیده ۶; عقیده باطل ۴; عقیده به رحمانیت خدا ۳، ۷; عقیده به فرزنددارى خدا ۲، ۴
  • محمد(ص): توحید محمد(ص) ۶; رسالت محمد(ص) ۱; واقع بینى محمد(ص) ۶
  • مشرکان: خداشناسى مشرکان مقارن بعثت ۳، ۷; عقیده مشرکان مقارن بعثت ۳، ۷; عقیده باطل مشرکان مقارن بعثت ۲

منابع