الحج ٧٢: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[الفرقان ٦٦ | إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ...]] (۰) | [[الفرقان ٦٦ | إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ...]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
محمد بن العباس بعد دو واسطه از عیسى بن داود او از امام کاظم علیهالسلام و ایشان از پدر بزرگوارش امام صادق علیهالسلام نقل نماید که فرمود: هر وقتى درباره امیرالمومنین على علیهالسلام آیه اى نازل مى گردید که در آن حکایت از فضیلت على علیهالسلام میشد و اطاعت و پیروى از آن بزرگوار در آن آیات فرض و واجب میگردید. گروهى از این امر ناراضى میشدند و خوشآیند آنان نمیبود و از روى رشک و حسد و خشم منکر آن میگردیدند تا این که این آیه نازل گردید.<ref> البرهان فی تفسیر القرآن.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link392 | آيات ۶۷ -۷۸ سوره حج]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link392 | آيات ۶۷ -۷۸ سوره حج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۶#link393 | جواب به كفار و مشركين كه به روش مسلمين در عبادت خدا خرده مى گرفتند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۶#link393 | جواب به كفار و مشركين كه به روش مسلمين در عبادت خدا خرده مى گرفتند]] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۶#link402 | چند روايت متضمن استشهاد به جمله ((ما جعل عليكم فى الدين من حرج (( براى رفع حكم حرجى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۶#link402 | چند روايت متضمن استشهاد به جمله ((ما جعل عليكم فى الدين من حرج (( براى رفع حكم حرجى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۵#link106 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۵#link106 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «72» | |||
و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، در چهرهى كسانى كه كفر ورزيدند ترش روئى و خشم را مىشناسى (به گونهاى كه) نزديك است به كسانى كه آيات ما را بر آنان مىخوانند حمله كنند، (به آنان) بگو: | |||
آيا شما را به چيزى بدتر از اين خبر دهم؟ آتشى كه خداوند به كافران وعده داده است، و چه بد سرانجامى است. | |||
جلد 6 - صفحه 71 | |||
===نکته ها=== | |||
كلمهى «يَسْطُونَ» از «سطو» به معناى حمله و تهاجم است. | |||
در مبارزه ميان كفر وايمان، لبه تيز حملههاى كافران، روى مراكز وشخصيتهاى معنوى و فرهنگى متمركز است، آنان گاهى مراكز عبادت را هدف قرار مىدهند كه در آيهى 40 همين سوره خوانديم: «لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ» وگاهى بدنبال حمله به مبلّغان ومروّجان دين يا مستمعين آنان هستند. «يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- كافران هميشه حالت انكار دارند. إِذا تُتْلى ... تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ | |||
2- خداوند با كافران اتمام حجّت مىكند. «تُتْلى عَلَيْهِمْ» | |||
3- حجّت و استدلال بايد روشن باشد. «بَيِّناتٍ» | |||
4- بغض و كينهى كافران پوشيده نمىماند. «تَعْرِفُ- يَسْطُونَ» | |||
5- انكار قلبى و روحى در جسم اثر مىگذارد. «فِي وُجُوهِ» | |||
6- كسى كه برهان ندارد، به حمله و يورش تمسّك مىجويد. «يَسْطُونَ» (توسّل به زور نشانهى عجز در منطق است) | |||
7- مبلّغان يا گروندگان به دين، خود را براى حملهى مخالفان آماده كنند. «يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ» | |||
8- تبليغات روشنگر دينى، آتش تندى است به جان كافران. «بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ» | |||
9- در انذار و تهديد افراد لجوج، از دوزخ ياد كنيد. «النَّارُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (72) | |||
بعد از آن وصف منكرين قرآن را فرمايد: | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ: و هرگاه خوانده شود بر ايشان آيات ما در حالى كه آشكارا باشد از جهت دلالت و رشد و هدايت. تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ: بشناسى تو اى پيغمبر در روى كافران انكار را، يعنى روى ترش كنند و اظهار كراهت كنند. يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا: نزديك باشد كه حمله آرند بر آن كس كه اين آيات مىخواند بر ايشان از شدت انكار. | |||
قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ: بگو اى پيغمبر آيا پس خبر دهم شما را به بدتر از اين، و آن آتش جهنم است، يعنى چون كافران به شنيدن قرآن اين همه كراهت و انكار ظاهر كنند، آنگاه كه جهنم و عذاب آن بينند چه خواهند كرد. يا آنچه مىرسد شما را از آتشى كه نزديك است فرا گيرد شما را به سبب بدى افعال خود اعظم از آنچه مىرسد شما را از غيظ و غضب نزد تلاوت آيات. | |||
وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا: وعده فرموده است آن را كسانى را كه كافر شدهاند. | |||
وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ: و بد جايگاه و بازگشتى است جهنم. | |||
نكته: استعمال وعده در «شر» از باب توبيخ و تقريع و اهانت باشد. | |||
تبصره: مردم در شنيدن آيات قرآنيه چند طبقه مىباشند: | |||
طبقه 1: مؤمنين، كه به شنيدن آيات الهيه بشاش و خرم و شادان، و تلاوت قرآن بر آنها موجب زيادتى ايمان ايشان گردد، چنانچه در وصف ايشان فرموده: | |||
جلد 9 - صفحه 96 | |||
«وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً». «1» طبقه 2: معرضين، كه اصلا حاضر براى شنيدن كلمات قرآنى نيستند، بلكه نهايت تنفر را دارند و به محض شنيدن فرار بر قرار اختيار نمايند، و در وصف اين جماعت فرموده: «وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ». «2» طبقه 3: منكرين، كه مىشنوند آيات قرآنى را به حسب ظاهر، لكن چون طبعا مشمئزند، لذا آثار كراهت در بشره آنها هويدا شده بقدرى دژم و پيچيده و گرفته و بخود پيچند كه نزديك است حمله آورند به آنكه تلاوت نمايد. اين جماعت مشمولين آيه شريفه فوق مىباشند و اين نهايت شقاوت و بدبختى است كه آدمى نسبت به كلمات حقه بىاعتنائى نموده و به سبب غرور و غفلت، خود را در ورطه هلاك اندازد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (71) وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (72) يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ (73) ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ (74) | |||
ترجمه | |||
- و ميپرستند غير از خدا آنچه فرستاده نشد بآن حجّتى و آنچه نيست براى آنها بآن دانشى و نيست براى ستمكاران هيچ ياورى | |||
و چون خوانده شود | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 622 | |||
بر آنها آيتهاى ما كه واضحات است ميشناسى در روى آنان كه كافر شدند اثر انكار را نزديك باشند كه حمله كنند بآنان كه ميخوانند بر آنها آيتهاى ما را بگو آيا پس خبر دهم شما را ببدتر از آنتان، آتش، وعده داده است آنرا خدا بآنان كه كافر شدند و بد جاى بازگشتى است | |||
آن اى مردمان زده شد مثلى پس گوش دهيد مر آن را همانا آنان كه ميخوانيد غير از خدا هرگز نتوانند آفريد مگسى را و اگر چه اجتماع نمايند بر آن و اگر بر بايد از آنها مگس چيزيرا نميتوانند استرداد كنند آنرا از او ناتوان باشد عابد و معبود | |||
نشناختند خدا را حقّ شناسائى او همانا خدا هر آينه تواناى ارجمند است. | |||
تفسير | |||
- خداوند متعال به بيان لطيف ديگرى ابطال فرموده عمل اهل شرك را و آن آنستكه اينها ميپرستند اشيائى را كه دليلى بر جواز پرستش آنها نيست و خودشان هم نميدانند بالفطره و بدون دليل مانند بديهيّات استحقاق عبادت آنها را خلاصه آنكه نه دليلى بر اثبات خدائى آنها اقامه شده و نه كشفى حاصل گشته براى كسيكه بگويد من يقين دارم اينها مستحق عبادتند بلكه مدرك عملشان فقط تقليد و تبعيّت از رويّه پيشينيانشان است و البته چنين كسانى ستمكار بخود و خلقند چون ممكن است جمعى هم تقليد از آنها نمايند و گمراه شوند و روز قيامت كسى نميتواند يارى نمايد آنها را و مانع از دخولشان در جهنّم گردد و اينها بقدرى عنود و حسود و شرورند كه وقتى خوانده شود بر آنها آيات ما كه دلالت بر فضل تو و اهل بيت اطهارت دارد با آنكه حقّ بودن آن واضح است آثار انكار و عناد در رخسار آنها ظاهر و آشكار ميگردد بطوريكه نزديك ميشود بآنكه بپرند و حمله كنند بكسانيكه ميخوانند براى آنها آن آياترا پس بگو آيا خبر دهم شما را بعقوبتى بدتر و ناگوارتر از اين كدورت و ملالتى كه براى شما از شنيدن آيات الهى پيدا ميشود آن آتش است كه خدا وعده داده بكفّار و باز گشتگاه بدى است آتش جهنّم و خداوند اخيرا براى مصوّر و ممثّل نمودن عجز بتان و ضعف عقل بتپرستان بيان بديعى فرموده كه از آن تعبير بمثل شده بمناسبت آنكه مقصود از مثل تصوير و حسّى نمودن مطلب است و امر باستماع آن فرموده باين تقريب كه آنانكه شما بتپرستان ميپرستيد كه غير از خداوند يكتايند قادر بر خلق مگسى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 623 | |||
كه حيوان ضعيف كوچكى است نيستند و اگر با يكديگر متفق و متّحد شوند و كمك كنند نميتوانند مانند آن و كمتر از آنرا وجود دهند و اگر فرضا مگسى بر بايد از دست و بدن آنها چيزيرا نميتوانند استنقاذ و استرداد نمايند آن چيز را از آن مگس با كمال ضعفش و چنين اشياء بىجان ناتوانى نميشود خداى توانا باشند و قابل ستايش و پرستش نيستند پس كسانيكه مانند آنانرا مستحق ستايش و پرستش دانند ضعيف العقل ميباشند كه طالب و عابد آنهايند و آنان هم ضعيفند كه قادر بر خلق مگسى و گرفتن چيزيكه از آنها ربوده نيستند كه معبود و مطلوب اينانند و بعضى طالب و مطلوب را بمعناى سالب و مسلوب گرفتهاند و بنابراين مراد ضعيف بودن مگس و بتها است و در هر حال همه ضعيفند و ممكن است هر دو معنى مراد باشد كه مكرّر بيان و اثبات جواز آن شده است و اين عقائد باطله و اعمال فاسده ناشى است از عدم معرفت بخدا آنطور كه سزاوار و حقّ معرفت او است و بايد و شايد كه بندگان پروردگار خود را بشناسند كه قادر و قاهر و قوى و عزيز و توانا و ارجمند است و كسى نميتواند در برابر او عرض اندام نمايد و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قريش بتها را بمشك و عنبر آلوده مينمودند و از براى هر يك محل خاصى از كعبه تعيين كرده بودند و نسبت بآنها تعظيم و تعبّد مخصوصى داشتند پس خداوند مگس سبزى را كه چهار پر داشت فرستاد و تمام آنمشك و عنبرها را خورد و نازل شد يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ تا آخر و بنابراين ممكن است مراد از مثل تمثّل خارجى باشد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتلي عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ تَعرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا المُنكَرَ يَكادُونَ يَسطُونَ بِالَّذِينَ يَتلُونَ عَلَيهِم آياتِنا قُل أَ فَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِن ذلِكُمُ النّارُ وَعَدَهَا اللّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئسَ المَصِيرُ (72) | |||
و زماني که تلاوت بشود بر اينکه كفار آيات بينات ما مشاهده ميكني در صورت كفار منكر را که عبوس ميشوند و غيظ و غضب ميكنند که نزديك است حمله كنند بشتم و ضرب بر كساني که بر آنها تلاوت آيات ما را كردند بفرما باين كفار که آيا پس خبر بدهم شما را به بدتر از اينکه که غيظ و غضب و عبوسيت شما بيشتر و سختتر از اينکه باشد!- و آن آتش جهنم است که خداوند وعده داده او را كساني را که كافر شدند، و بد بازگشتي است براي آنها. | |||
(وَ إِذا تُتلي عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ): شامل ميشود آيات شريفه قرآن مخصوصا بشاراتي که براي مؤمنين، و عقوبت و مذمتهايي که براي كفار بيان فرموده، و بياناتي که پيغمبر اكرم در فضائل و مناقب اهل بيت و مثالب مخالفين و منافقين و معاندين فرموده و شاهد بر اينکه عموم حديث مروي از حضرت صادق است که ذيلا اشاره ميشود. | |||
جلد 13 - صفحه 343 | |||
(تَعرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا المُنكَرَ): صورتهاي آنها سياه ميشود چشم آنها قرمز ميشود صورت درهم كشيده ميشود عبوسا قمطريرا ميگردد، غيظ و غضب ميكنند. | |||
(يَكادُونَ يَسطُونَ): حمله كنند، و بر آنهايي که. | |||
(بِالَّذِينَ يَتلُونَ عَلَيهِم آياتِنا) که مؤمنين باشند که اينکه آيات را بر آنها تلاوت ميكنند. | |||
(قُل أَ فَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِن ذلِكُمُ): که بيشتر غيظ و غضب كنيد، او (النّارُ) آتش دوزخ که ابد الآباد در آن مخلد هستيد. | |||
(وَعَدَهَا اللّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا) در بسياري از آيات. | |||
(وَ بِئسَ المَصِيرُ): حديث مسند از موسي بن جعفر از پدر بزرگوارش در تفسير اينکه آيه فرمود: | |||
«کان القوم اذا نزلت في أمير المؤمنين عليه السلام آية في كتاب اللّه فيها فرض طاعته أو فضيلة فيه أو في أهله سخطوا و كرهوا حتي همّوا به و أرادوا به العزم، و أرادوا برسول اللّه صلّي اللّه عليه و سلّم ايضا ليلة العقبة غيظا و غضبا و حنقا و حسدا». | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 72)- سپس به عکس العمل بت پرستان در برابر آیات خدا، و شدت لجاجت و تعصب آنها در یک جمله کوتاه اشاره کرده، میگوید: «و هنگامی که آیات روشن ما (که بهره گیری از آن برای هر صاحب عقلی آسان است) بر آنها خوانده میشود، در چهره کافران آثار انکار را به خوبی مشاهده میکنی» (وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنْکَرَ). | |||
در حقیقت هنگام شنیدن این آیات بینات، تضادی در میان منطق زنده قرآن و تعصبات جاهلانه آنها پیدا میشود، و چون حاضر به تسلیم در برابر حق نیستند، بیاختیار آثار آن در چهرههاشان به صورت علامت انکار نقش میبندد. | |||
ج3، ص234 | |||
نه تنها اثر انکار و ناراحتی در چهرههاشان نماینان میشود، بلکه بر اثر شدت تعصب و لجاج «نزدیک است برخیزند و با مشتهای گره کرده خود به کسانی که آیات ما را بر آنها میخوانند حمله کنند»! (یَکادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آیاتِنا). | |||
قرآن در برابر این بیمنطقان به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد: «به آنها بگو: آیا (میخواهید) من شما را به بدتر از این خبر دهم! (بدتر از این) همان آتش سوزنده [دوزخ] است»! (قُلْ أَ فَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکُمُ النَّارُ). | |||
یعنی اگر به زعم شما این آیات بینات الهی شر است، چون با افکار منحرف و نادرستتان هماهنگ نیست، من، بدتر از این را به شما معرفی میکنم، که همان مجازات دردناک الهی است که در برابر این لجاج و عناد سر انجام دامانتان را خواهد گرفت. | |||
همان آتش سوزانی «که خداوند به کافران وعده داده، و بد سر انجامی است» (وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ). | |||
در حقیقت در برابر این آتش مزاجان پرخاشگر که شعلههای عصبیت و لجاج، همواره در درونشان افروخته است، پاسخی جز آتش دوزخ نیست! چرا که همیشه مجازات الهی تناسب نزدیکی با چگونگی گناه و عصیان دارد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||