گمنام

البقرة ٢٧٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=برای بینوایانی که در راه خدا دچار تنگی شدند نتوانند گشتن را در زمین از پی روزی پنداردشان نادان توانگرانی از عفت‌نمائی بشناسیشان به چهره‌های ایشان دریوزگی نکنند از مردم به سماجت و آنچه انفاق کنید از مال همانا خداوند است بدان دانا
|-|معزی=برای بینوایانی که در راه خدا دچار تنگی شدند نتوانند گشتن را در زمین از پی روزی پنداردشان نادان توانگرانی از عفت‌نمائی بشناسیشان به چهره‌های ایشان دریوزگی نکنند از مردم به سماجت و آنچه انفاق کنید از مال همانا خداوند است بدان دانا
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::273|٢٧٣]] | قبلی = البقرة ٢٧٢ | بعدی = البقرة ٢٧٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::273|٢٧٣]] | قبلی = البقرة ٢٧٢ | بعدی = البقرة ٢٧٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لِلْفُقَرَآءِ»: به مستمندان. جار و مجرور متعلّق است به (وَ مَا تُنفِقُوا) در آیه قبلی، یا به فعل محذوفی همچون (إِعْمَدُوا؛ إِجْعَلُوا.) یعنی: إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ؛ صَدَقَاتُکُمْ لِلْفُقَرَآءِ. «أُحْصِرُوا»: بازداشته شده‌اند. جلو آنان گرفته شده است. همه اوقاتشان وقف جهاد یا کسب علم شده است. «ضَرْب»: راه رفتن. مسافرت کردن. مراد جستجو و تکاپوی در کار تجارت و کسب و تلاشِ در پی معاش است. «تَعَفُّف»: قناعت. شرم و حیا. «سِیمَا»: رخساره. دیدار. «إِلْحَافاً»: الحاح. اصرار. مفعول مطلق است؛ زیرا الحاف خود نوعی از سؤال یعنی درخواست است؛ و یا این که به معنی مُلْحِفینَ و حال بشمار است. «لا یَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً»: پافشارانه چیزی از مردم نمی‌خواهند. از مردم اصلاً چیزی نمی‌خواهند. «خَیْر»: مراد مال و دارائی است.
«لِلْفُقَرَآءِ»: به مستمندان. جار و مجرور متعلّق است به (وَ مَا تُنفِقُوا) در آیه قبلی، یا به فعل محذوفی همچون (إِعْمَدُوا؛ إِجْعَلُوا.) یعنی: إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ؛ صَدَقَاتُکُمْ لِلْفُقَرَآءِ. «أُحْصِرُوا»: بازداشته شده‌اند. جلو آنان گرفته شده است. همه اوقاتشان وقف جهاد یا کسب علم شده است. «ضَرْب»: راه رفتن. مسافرت کردن. مراد جستجو و تکاپوی در کار تجارت و کسب و تلاشِ در پی معاش است. «تَعَفُّف»: قناعت. شرم و حیا. «سِیمَا»: رخساره. دیدار. «إِلْحَافاً»: الحاح. اصرار. مفعول مطلق است؛ زیرا الحاف خود نوعی از سؤال یعنی درخواست است؛ و یا این که به معنی مُلْحِفینَ و حال بشمار است. «لا یَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً»: پافشارانه چیزی از مردم نمی‌خواهند. از مردم اصلاً چیزی نمی‌خواهند. «خَیْر»: مراد مال و دارائی است.
کاربر ناشناس