البقرة ١٤٨
ترجمه
البقرة ١٤٧ | آیه ١٤٨ | البقرة ١٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وِجْهَةٌ»: جهت. سو. مکانی که بدان روی میشود. قبله. «هُوَ»: آن گروه نمازگزار. «مُوَلِّیهَا»: رو بدان جهتکننده. «إسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ»: در نیکیها با هم مسابقه بدهید و بر همدیگر پیشی بگیرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره
- تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود
- فائده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين ، و پاسخ آنها
- در جمله ((لله المشرق و المغرب )) چرا شمال و جنوب ذكر نشده است ؟
- ((امت وسط)) يعنى چه ؟
- مراد از ((شهداء على الناس ))
- ((شهادت )) در آيه ، از حقائق قرآنى است و در موارد متعددى از قرآن ذكر شده
- معناى صحيح ((شهادت )) در آيات قرآنى ،تحمل (ديدن ) حقائق اعمال مردم است
- معناى صحيح ((وسط)) بودن امت واسطه بودن امت بينرسول و مردم است
- غرض خداوند از تغيير قبله
- در برابر سرزنش تفاخر يهود، پيامبر (ص ) منتظر رسيدن حكم تغيير قبله بود
- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه (شطر المسجدالحرام )
- كتاب اهل كتاب مشتمل بر اين حكم تحويل قبله بوده است
- وجه التفات از حضور به عيبت در آيه شريفه
- سه فائده براى حكم قبله
- توضيح اينكه (و لاتمّ نعمتى عليكم ) در آيهتحويل قبله بشارتى است بر فتح مكه
- رد گفتار فوق الذكر و اينكه آيه اشاره اى بر فتح مكه ندارد
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره تغيير قبله و معنى شهدا و...)
- بحث علمى (درباره يافتن جهت قبله و تاريخچه آن )
- بحث اجتماعى (پيرامون فوايد تشريع قبله از نظر فردى و اجتماعى )
- روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است
نکات آیه
۱ - هر امتى از امتهاى دینى داراى قبله اى خاص است. (و لکل وجهة) «وجهة» به چیزى گفته مى شود که آدمى رو به سوى آن مى کند و مقصود از آن - به قرینه آیات قبل و بعد - قبله است. مضاف الیه «کل» کلمه اى همانند «أمة» مى باشد و مراد از آن به قرینه «هو مولیها» امتهاى دینى هستند.
۲ - خداوند تعیین کننده قبله براى امتهاست. (و لکل وجهة هو مولّیها) ضمیر «هو» به «ربک» در آیه قبل بر مى گردد. «مولّى» به معناى برگرداننده است و مفعول اول آن «کل أمة» مى باشد که به خاطر وضوحش در کلام آورده نشده است. بنابراین «هو مولّیها»; یعنى، خداوند امتها را به سوى قبله اى خاص بر مى گرداند (فرمان مى دهد که چه سمتى را قبله خویش سازند).
۳ - گفتگو درباره تغییر قبله و تعیین آن، امرى نابجاست. (و لکل وجهة هو مولّیها) هدف از تذکر این حقیقت که خداوند تعیین کننده قبله است - پس از بیان مخالفت اهل کتاب و تبلیغات آنان علیه تغییر قبله که طبعاً مشاجراتى را با مسلمانان در پى داشت - رساندن این معناست که: براى معتقدان به خدا شایسته نیست درباره تغییر و تعیین قبله به مشاجره بپردازند; زیرا خداوند تعیین کننده قبله است.
۴ - توجّه به الهى بودن تغییر قبله و تعیین آن، موجب رفع مشاجره درباره آن است. (و لکل وجهة هو مولّیها)
۵ - لزوم انجام کارهاى خیر و پیشى گرفتن در آنها (فاستبقوا الخیرت)
۶ - ملاک برترى امتها، پیشى گرفتن در انجام کارهاى نیک است نه داشتن قبله اى خاص (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت) جمله «فاستبقوا الخیرت» پس از «هو مولّیها» حقیقتى دیگر را درباره نابجایى بحث و مشاجره درباره تغییر و تعیین قبله گوشزد مى کند و آن این است که: مجرد رو به سوى قبله داشتن کارساز نیست; آنچه تعیین کننده مى باشد انجام کارهاى نیک است. پس در آنها پیشى بگیرید.
۷ - لزوم پرهیز از مشاجره و مجادله با پیروان دیگر ادیان بر سر احکام فرعى دین * (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت)
۸ - مشاجره و مجادله بر سر قبله و احکام فرعى دین، از مصداقهاى خیر نیست. (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت)
۹ - خداوند همه انسانها را - هر کجا که باشند - در صحنه قیامت حاضر خواهد ساخت. (أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً)
۱۰ - حضور یکپارچه انسانها در صحنه قیامت (أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً)
۱۱ - قیامت زمان برداشت و پاداش اعمال نیک است. (فاستبقوا الخیرت أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً) جمله «أین ما تکونوا ...» تعلیل جمله قبل است; یعنى، چون قیامتى بر شما هست باید در دنیا به انجام کارهاى نیک بپردازید. این تعلیل بیانگر آن است که: سعادت انسان در آخرت، به اعمال نیک او در دنیا بستگى دارد.
۱۲ - خداوند داراى قدرت مطلق است. (إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۳ - برپا کردن قیامت و آوردن همه انسانها در آن، مظهر قدرت همه جانبه خداوند است. (یأت بکم اللّه جمیعاً إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۴ - برپا کردن صحنه قیامت و آوردن انسانها به آن صحنه، درخور قادرى مطلق است. (یأت بکم اللّه جمیعاً إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۵ - باور به قیامت و حضور انسانها در آن، زمینه ساز گرایش آدمى به انجام کارهاى نیک است. (فاستبقوا الخیرت أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً) یادآورى قیامت پس از فرمان به انجام کارهاى نیک، گویاى این معناست که: انسان در صورت باور به قیامت و توجّه به آن، در انجام کارهاى خیر سستى نخواهد ورزید.
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۶
- اسماء و صفات: قدیر ۱۲
- امتها: ملاکهاى برترى امتها ۶
- انسان: انسان ها در قیامت ۹، ۱۰; حشر اخروى انسان ها ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۴
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۵
- ایمان: آثار ایمان به حشر ۱۵; آثار ایمان به قیامت ۱۵
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۵
- خدا: افعال خدا ۲، ۹; قدرت خدا ۱۲; مظاهر قدرت خدا ۱۳، ۱۴
- خیر: سبقت در خیر ۵، ۶
- دین: مجادله در فروع دین ۷، ۸
- رفتار: پایه هاى رفتار ۱۵
- سخن: سخن بیجا ۳
- عمل: اهمیّت عمل پسندیده ۵، ۶; پاداش اخروى عمل ۱۱; پاداش عمل پسندیده ۱۱; زمینه عمل پسندیده ۱۵; عمل ناپسند ۸; وقت پاداش عمل ۱۱
- قبله: سخن درباره قبله ۳; امّتها قبله ۱، ۲; مجادله در قبله ۸; منشأ تعیین قبله ۲، ۴; منشأ تغییر قبله ۴
- قیامت: برپایى قیامت ۱۳، ۱۴; ویژگیهاى قیامت ۱۱
- مجادله: مجادله ناپسند ۴، ۷