الأنفال ٢٢
ترجمه
الأنفال ٢١ | آیه ٢٢ | الأنفال ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الدَّوَابِ»: جمع دَابَّة، جنبندگان (نگا: نور / ). در اینجا مراد انسانها است. «الصُّمُّ»: جمع اصمّ، اشخاص کر. مراد کسانی است که برای شناخت حق و پندگرفتن از مواعظ حسنه گوش فرا نمیدهند. «الْبُکْمُ»: جمع ابکم، اشخاص لال. مراد کسانی است که حق و حقیقت را نمیگویند. «لا یَعْقِلُونَ»: مراد کسانی است که از عقل برای تشخیص حق از باطل، و خیر از شر، سود نمیجویند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال
- بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ
- پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است (...و ما رميت اذا رمين...)
- معناى (( الذين قالوا سمعنا و هم لا يسمعون )) و اينكه مراد از آن در آيه شريفه چه كسانى است
- بدترين جنبندگان ، كر و لالهايى هستند كه تعقل نمى كنند
- شرحى در مورد (( حيات )) و اقسام آن از نظر قرآن ، در ذيل آيه شريفه : (( استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم و لما يحييكم ))
- آيه شريفه ناظر به زندگى حقيقى انسان است كه اشرف واكمل از حيات دنيوى است و با علم و عمل درك مى شود
- وجوهى كه درباره مراد از آنچه رسول الله (ص ) بدان دعوت مى كند و موجب احياء است گفته شده است
- معناى (( قلب )) در قرآن كريم و توضيح درباره جمله : (( ان اللهيحول بين المرء و قبله ))
- از آنجا كه خدا مالك حقيقى تمام موجودات است و انسان به تمليك او مالك مى شود، پس خداوند ميان انسان و متعلقات او حائل و رابط است
- براى ترك اجابت دعوت پيامبر (ص ) هيچ عذرى مقبولنيست
- از آنجا كه دلها مسخر خداوند است ، غرور به خاطر تمايل قلب به صلاح و تقوا، و ياءس و نوميدى از عدم اقبال قلب به خيرات و صالحات بى مورد است
- اشاره به اينكه آيه شريفه : (( ان الله يحول بين المرء و قبله )) از جامع ترين آيات قرآنى است
- فتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين وفتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين و غير ظالمين )فرا مى گيرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بين امت
- معناى آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه )) بنابر قرائت مشهورو بنابر قرائت (( لتصيبن ))
- روزگار استضعاف و نگرانى خود و تاءييد و يارى خدا را بياد آوريد
- معناى : (( و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند
- نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى را به دشمن اطلاع مى داده اند
- (در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر)
- عدم اختصاص نهى از فرار از جنگ به جنگ بدر و سخن صاحب المنار در اين باره
- اشكال سخن صاحب المنار
- رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( و ما رميت اذ رميت و لكن اله رمى ))
- چند روايت در معناى : (( واعملوا ان الله يحول بين المرء و قبله ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه ))
- چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... ))
نکات آیه
۱- انسانهاى حق ناشنوا و خاموش از بیان معارف حق و فاقدان فهم حقایق دینى، بدترین جنبندگان در پیشگاه خداوند (إن شر الدواب عند اللّه الصم البکم الذین لایعقلون) کلمات «الصم» و «البکم» به ترتیب جمع «الاصم = کر» و «الابکم = لال» است. «الذین لایعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذکر است که صفت بودن آن براى «الصم» و «البکم» نیز محتمل است.
۲- آنان که حقایق دینى را ناشنیده گیرند، کرند و آنان که حقایق دینى را بازگو نکنند، لالند و آنان که معارف الهى را درک نکنند، فاقد عقلند. (إن شر الدواب عند اللّه الصم البکم الذین لایعقلون)
۳- حق شنوایى و بیان حقایق و معارف دین و درک آنها، از ملاکهاى ارزش و کرامت آدمى در پیشگاه خداوند (إن شر الدواب عند اللّه الصم البکم الذین لایعقلون) کلمه «دواب»، به معناى بهائم و یا جنبندگان، براى اشاره به این است که توصیف شدگان به منزله حیوانات هستند و ارزش نام انسان را ندارند.
۴- مدعیان ایمان در صورتى که ملتزم به اطاعت از خدا و رسول نبوده و از فرمانهاى آن حضرت گریزان باشند، بدترین جنبندگانند. (یأیها الذین ءامنوا أطیعوا اللّه ... إن شر الدواب عند اللّه الصم البکم)
۵- انسانهایى که حقایق دینى را نپذیرند، فاقد ارزش انسانى هستند. (إن شر الدواب عند اللّه الصم البکم الذین لایعقلون)
روایات و احادیث
۶- عن على(ع) فى قوله: «إن شر الدواب عند اللّه» قال: هم الکفار.[۱] از على(ع) روایت شده است: مراد از «شر الدواب» (بدترین جنبنده ها) در آیه «إن شر الدواب عند اللّه»، کافران هستند.
موضوعات مرتبط
- ارزش: ملاک ارزش ۳
- انسان: بدترین انسان ۱ ; کرامت انسان ۳
- انسانیت: فاقدان ارزش انسانیت ۵
- ایمان: مدعیان ایمان ۴
- تبلیغ: لالى معرضان از تبلیغ ۲
- جنبندگان: بدترین جنبندگان ۱، ۴
- حق: فاقدان درک حق ۱ ; کتمان حق ۱
- حق پذیرى: ارزش حق پذیرى ۳
- حق ناپذیران: بی ارزشى حق ناپذیران ۵ ; کرى حق ناپذیران ۲
- حق ناپذیرى: آثار حق ناپذیرى ۱
- خدا: عصیان از خدا ۴
- دین: اعراض از تبلیغ دین ۲ ; تبلیغ دین ۳ ; درک تعالیم دین ۲، ۳
- عقل: فاقدان عقل ۲
- محمد(ص): عصیان از محمد(ص) ۴
منابع
- ↑ الدر المنثور، ج ۴، ص ۴۳.