الأعراف ٩٣: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link144 | آيات ۸۵ - ۹۳، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link144 | آيات ۸۵ - ۹۳، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link145 | بيان آيات مربوط به رسالت شعيب (عليه السلام )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link145 | بيان آيات مربوط به رسالت شعيب (عليه السلام )]] | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link149 | اشتباه يك مفسر كه جمله : (( ان عدنا فى ملتكم (( رادليل بر مشرك بودن شعيب (ع ) قبل از نبوتش گرفته است .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link149 | اشتباه يك مفسر كه جمله : (( ان عدنا فى ملتكم (( رادليل بر مشرك بودن شعيب (ع ) قبل از نبوتش گرفته است .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۶#link44 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۶#link44 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ «93» | |||
پس شعيب از آنان روى گرداند و گفت: اى قوم من! پيامهاى پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهى كردم، پس چگونه بر (سرنوشت) قوم كافر تأسّف بخورم؟ | |||
جلد 3 - صفحه 120 | |||
===پیام ها=== | |||
1- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ ... أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي | |||
2- موعظه، مدارا و توجّه به مردم حدّى دارد، گاهى هم بايد از آنان اعراض نمود. | |||
«فَتَوَلَّى عَنْهُمْ» | |||
3- تبليغ، بايد همراه با مهربانى و سوز باشد. أَبْلَغْتُكُمْ ... نَصَحْتُ | |||
4- نصايح و خيرخواهى را با منافع شخصى آميخته نكنيم. «نَصَحْتُ لَكُمْ» | |||
5- وقتى به وظيفهى خود عمل كرديم، نگران نباشيم كه چه خواهد شد. | |||
أَبْلَغْتُكُمْ ... فَكَيْفَ آسى | |||
6- تأسّف نابجا و عاطفهى بىمورد، ممنوع است. «فَكَيْفَ آسى» | |||
(در موارد ديگرى هم به پيامبراكرم صلى الله عليه و آله خطاب شده كه «لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» «1»، غصّهى آنان را نخور.) | |||
7- آنجا كه روحيّهى كفر، لجاجت و عناد حاكم باشد، موعظهى پيامبران هم اثر نمىكند. «فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ (93) | |||
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ: پس روى بگردانيد از ايشان و برگشت، وَ قالَ يا قَوْمِ: و فرمود اى قوم من، لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ: هر آينه بتحقيق رسانيدم به شما، رِسالاتِ | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 143 | |||
رَبِّي: پيغامهاى پروردگار خود را، وَ نَصَحْتُ لَكُمْ: و نصيحت نمودم شما را از روى شعف و مهربانى. بعد از آن تسليه خود داده، از تأسف و تحسر اعراض نمود و گفت: فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ: پس چگونه غمناك شوم بر هلاك گروهى كه كافر بودند. و يا صدور اين قول بر وجه اعتذار بود از عدم شدت حزن بر ايشان. | |||
در اكثر تفاسير مذكور است كه شعيب عليه السّلام مبادى عذاب را مشاهده كرد، اعراض، و از آن بلد عزم خروج نمود و در حين خروج با قوم فرمود: من مبالغه كردم در ابلاغ و انذار شما و بذل سعى و جهد نمودم در نصح و اشفاق شما، لكن تصديق نكرديد و بر كفر خود ثابت و راسخ شديد، لا جرم مستوجب اين عذاب شديد؛ پس چگونه من تأسف خورم بر هلاك شما، و حال آنكه از روى عناد تصديق مرا ننموديد و بر كفر باقى مانديد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ (93) | |||
ترجمه | |||
پس روى گردانيد از ايشان و گفت اى قوم من هر آينه بتحقيق ابلاغ نمودم بشما پيامهاى پروردگارم را و نصيحت كردم مر شما را پس چگونه غمناك شوم بر گروهى كافران. | |||
تفسير | |||
حضرت شعيب (ع) بعد از آنكه مقدمات عذاب الهى را مشاهده نمود از بلد خارج شد و در وقت خروج اين خطاب را بقوم خود فرمود يا مانند حضرت صالح بعد از نزول عذاب از شدت حزن و اندوه كه نمىتوانست آنها را بآن حال مشاهده نمايد از قوم خود روى گرداند و اين خطاب را بآنها فرمود تا كلمه لكم و بعد براى تسليت خاطر خود فرمود و چگونه ميتوان غمناك و محزون شد براى كسانيكه مخالفت با خدا نمودند و بپاداش خود رسيدند يعنى جاى تأسف و اندوه نيست. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَتَوَلّي عَنهُم وَ قالَ يا قَومِ لَقَد أَبلَغتُكُم رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحتُ لَكُم فَكَيفَ آسي عَلي قَومٍ كافِرِينَ (93) | |||
پس اعراض فرمود شعيب از كفار و مشركين و فرمود اي قوم من هرآينه بتحقيق من ابلاغ كردم بشما دستورات پروردگار خود را و نصيحت كردم شما را که بپذيريد فرمان الهي را و شما نپذيرفتيد پس براي چه و چگونه محزون باشم از نزول بلا بر قومي که كافر هستند. | |||
فَتَوَلّي عَنهُم اينکه در موقعي بوده که خبر داده از نزول بلاء و چون بايد پيغمبر با مؤمنين از ميان قوم بيرون روند که از بلاء نجات يابند موقعي که حضرت شعيب خواست خارج شود و از قوم بيرون رود بآنها فرمود قالَ يا قَومِ خطاب بكفار قوم لَقَد أَبلَغتُكُم رِسالاتِ رَبِّي من بوسيله رسالتم عمل كردم و آنچه بايد و شايد بشما از دستورات الهي رساندم بعلاوه وَ نَصَحتُ لَكُم شما را هم پند و اندرز دادم و آنچه صلاح شما بود گفتم نپذيرفتيد ديگر براي چه و چگونه که مفاد فكيف است آسي متكلم وحده است محزون و غصهدار باشم که شما گرفتار بلاء و هلاكت شويد يعني نبايد كسي محزون باشد عَلي قَومٍ كافِرِينَ از اينکه جمله و آيات بسياري در قرآن استفاده ميشود که مؤمن نبايد براي كفار که گرفتار هر گونه عذابي در دنيا و آخرت شوند دلسوزي كند و محزون باشد بلكه مخالف و معاند و غير مؤمن هر که هست و هر چه هست بايد لعن كرد و از خداوند طلب كرد شدت عذاب آنها را و از آنها بيزاري جست چنانچه خطاب بپيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم | |||
جلد 7 - صفحه 394 | |||
ميفرمايد وَ لا تَحزَن عَلَيهِم حجر آيه 88- بني اسرائيل آيه 128- نمل آيه 72 و اخبار در مورد لعن و طرد اعداء دين بسيار است حتي گفتيم که لعن آنها بدو درجه ثوابش از صلوات بالاتر است زيرا محبت با اهل ايمان بالاخص انبياء و اوصياء ويژه محمّد و آل محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم سه درجه دارد: اول فقط آنها را دوست دارد که مفاد صلوات است، دوم دوستداران آنها را هم دوست دارد دوست دوست باشد، سوم دشمنان آنها را دشمن دارد که مفاد لعن و طرد باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 93)- در این آیه آخرین گفتار شعیب را میخوانیم که: «او از قوم گنهکار | |||
ج2، ص71 | |||
روی برگردانید و گفت: من رسالات پروردگارم را ابلاغ کردم، و به مقدار کافی نصیحت نمودم و از هیچ گونه خیرخواهی فروگذار نکردم» (فَتَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ). | |||
«با این حال چگونه به حال این جمعیت کافر تأسف بخورم» (فَکَیْفَ آسی عَلی قَوْمٍ کافِرِینَ). | |||
زیرا آخرین تلاش و کوشش برای هدایت آنها به عمل آمد ولی در برابر حق سر تسلیم فرود نیاوردند، و میبایست چنین سرنوشت شومی را داشته باشند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||