گمنام

الأعراف ١٥٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و هنگامیکه برگشت موسی بسوی قوم خود خشمگین اسفناک گفت چه زشت است آنچه جانشینم ساختید (بجای آوردید) پس از من آیا شتاب گرفتید امر پروردگار خود را و افکند الواح را و بگرفت سر برادر خویش را می‌کشیدش بسوی خود گفت ای فرزند مادر همانا قومم ناتوانم گرفتند و نزدیک شد بکشندم پس شادکام نگردان به من دشمنان را و نگردانم با گروه ستمکاران‌
|-|معزی=و هنگامیکه برگشت موسی بسوی قوم خود خشمگین اسفناک گفت چه زشت است آنچه جانشینم ساختید (بجای آوردید) پس از من آیا شتاب گرفتید امر پروردگار خود را و افکند الواح را و بگرفت سر برادر خویش را می‌کشیدش بسوی خود گفت ای فرزند مادر همانا قومم ناتوانم گرفتند و نزدیک شد بکشندم پس شادکام نگردان به من دشمنان را و نگردانم با گروه ستمکاران‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::150|١٥٠]] | قبلی = الأعراف ١٤٩ | بعدی = الأعراف ١٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::45|٤٥]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::150|١٥٠]] | قبلی = الأعراف ١٤٩ | بعدی = الأعراف ١٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::45|٤٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«غَضْبَانَ»: خشمگین. حال اوّل است. «أَسِفاً»: اندوهگین. حال دوم است. «إبْنَ اُمَّ»: پسر مادر. ادای سخن بدین شیوه، برای بر سر مهرآوردن و عطوفت است. منادا است و هر دو واژه به منزله یک واژه مرکّب همچون (خَمْسَه عَشَرَ) بشمار آمده است. «لا تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَآءَ»: دشمنان را به من شاد مکن. از مصدر (إِشْمات) به معنی مسرور کردن. ثلاثی مجرّد آن (شَمَاتَة) است، به معنی: از گرفتاری دشمن و مصیبت او شاد شدن.
«غَضْبَانَ»: خشمگین. حال اوّل است. «أَسِفاً»: اندوهگین. حال دوم است. «إبْنَ اُمَّ»: پسر مادر. ادای سخن بدین شیوه، برای بر سر مهرآوردن و عطوفت است. منادا است و هر دو واژه به منزله یک واژه مرکّب همچون (خَمْسَه عَشَرَ) بشمار آمده است. «لا تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَآءَ»: دشمنان را به من شاد مکن. از مصدر (إِشْمات) به معنی مسرور کردن. ثلاثی مجرّد آن (شَمَاتَة) است، به معنی: از گرفتاری دشمن و مصیبت او شاد شدن.
کاربر ناشناس