گمنام

الأعراف ١١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۲٬۰۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link161 | آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link161 | آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۲#link162 | بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۲#link162 | بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون]]
خط ۳۶: خط ۳۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۳#link169 | بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۳#link169 | بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۸#link50 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۸#link50 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ «117»
و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن. (همين كه افكند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغين ساحران را بلعيد.
===نکته ها===
كلمه‌ى‌ «تَلْقَفُ» از «لقف»، به معناى بر گرفتن چيزى با قدرت و سرعت است و در اين جا به معناى بلعيدن است و كلمه‌ى‌ «يَأْفِكُونَ» از «افك»، به دروغى كه در قالب صدق و راستى مطرح شود يا باطلى كه ظاهرى حقّ‌نما داشته باشد، گفته مى‌شود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافته‌هاى جادويى ساحران را بى‌تأثير مى‌كند و آنها را نابود مى‌كند، استمداد از معجزه‌ى جاويد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يعنى قرآن و تلاوت آن نيز حتماً بافته‌ها و توطئه‌هاى پيروان باطل را نقش بر آب مى‌كند.
جلد 3 - صفحه 139
===پیام ها===
1- پيامبران الهى، در شرايط بحرانى مستقيماً از سوى غيب مدد مى‌شوند. «أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بين‌المللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد كرده و بر آنان غالب مى‌سازد.
2- باطل‌هايى كه در چشم و دل مردم تأثير گذارده و آنها را لرزان مى‌كنند، «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ» توسّط پيامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شكسته مى‌شود. «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117)
وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌: و وحى فرموديم به موسى عليه السّلام، أَنْ أَلْقِ عَصاكَ‌: آنكه بيانداز عصاى خود را، پس موسى آن را انداخت اژدهائى سياه شد از شتر بختى بزرگتر، با چهار پاى سطبر و كوتاه، و دنباله دراز، به هيچ چيز نمى‌گذشت مگر آن كه او را پست مى‌كرد، و پاى بر چيزى نمى‌گذاشت مگر آن كه آن را خرد مى‌نمود، چشمها بر گردن بسته، موها مانند نيزه، دندانها گراز، فراخى دهنش دوازده ذرع با صداى مهيب، فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ‌:
پس آن هنگام اژدها مى‌بلعيد آنچه تزوير كرده به دروغ به خلق نمودند تمام طنابها و عصاها را كه چهل خروار بود فرو برده، به طرف مردم حمله نمود، همه فرار كردند؛ از شدت ازدحام و اضطراب، دوازده هزار نفر هلاك شدند. فرعون محدث شده، بيهوش افتاد، و آن روز چهل مرتبه خود را از ترس ملوث نمود، پس موسى بال او را گرفت، همان عصا شد.
----
جلد 4 صفحه 165
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سوره الأعراف «7»: آيات 115 تا 118
قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (115) قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ (116) وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (118)
ترجمه‌
گفتند اى موسى يا آنكه مى‌اندازى و يا آنكه باشيم ما اندازندگان‌
گفت بيندازيد پس چون انداختند جادو كردند چشمهاى مردم را و ترساندند آنها را و آوردند سحرى بزرگ‌
و وحى كرديم بموسى كه بينداز عصاى خود را پس آنگاه آن بلع ميكرد آنچه را كه بدروغ آنها ارائه ميدادند
پس ثابت شد حق و باطل شد آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند.
تفسير
پس از اجتماع سحره و تعيين ميدان براى مبارزه آنها با حضرت موسى كه گفته‌اند در اسكندريّه و مصادف با نوروز بوده آنها بپاس ادب بحضرت موسى مفاد آيه اول را معروض داشتند و گفته‌اند باطنا مايل بودند خودشان سبقت نمايند و باين جهت جمله دالّه بر القاء خودشان را باسلوب ديگرى مؤكّد ادا كردند و حضرت موسى چون بى‌اعتناء بآنها و مستظهر بخدا بود فرمود بيندازيد و آنها عصاها و ريسمانهاى خودشان را كه مشحون و ممزوج بادويه كرده بودند كه در وقت وصول حرارت آفتاب بآنها حركت ميكرد و شبيه بمار و افعى و اژدها ساخته بودند بوضع عجيب و كيفيت مخصوص به تردستى انداختند و بقدرى زياد بود كه گفته‌اند چهل خروار جمعا وزن آنها بوده و روى هم واقع شده بود و ميدان را پر كرده بود و تماشاچيان را مضطرب و خائف و مبهوت نموده بود با آنكه حقيقتى نداشت و آنها حركت ارادى نداشتند و در نظر مردم اينطور جلوه ميكرد و از فنون شعبده و چشم بندى بوده كه يكى از اقسام سحر است و در سوره بقره شمه از آن ذكر شد با اين وصف در آن زمان كمّا و كيفا كار بزرگى بوده كه با آن ازدحام خلق كسى متوجه بمكر و حيله آنها
----
جلد 2 صفحه 461
نشد و به اين جهت حضرت موسى هم مختصر تحيّرى برايش روى داد كه خطاب رسيد بيند از عصايت را و انداخت اژدهاى مهيبى شد كه گفته‌اند رنگش سياه شكمش از شترهاى بزرگ بزرگتر داراى چهارپاى قطور كوتاه دنباله‌اش ساحت ميدان را گرفته بود و با دهانش كه فراخى آن سابقا ذكر شد بلع ميكرد آنچه را سحره ساخته بودند و بدروغ و مكر و تزوير مار واقعى و اژدها ارائه ميدادند و روايت شده پس از آنكه تمام مصنوعات سحره را خورد روى بحاضرين نمود و آنها فرار كردند و در اثر ازدحام جمع كثيرى تلف شدند و حضرت موسى گرفت آنرا و بصورت اوّل برگشت و سحره گفتند اگر اين سحر بود عصاها و رسنهاى ما باقى مى‌ماند پس حق حاصل و ثابت و ظاهر گشت و عمل آنها محو و نابود و باطل گرديد و فرعون كه جزء فراريان بود افتاد و بيهوش شد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَوحَينا إِلي‌ مُوسي‌ أَن‌ أَلق‌ِ عَصاك‌َ فَإِذا هِي‌َ تَلقَف‌ُ ما يَأفِكُون‌َ (117)
و وحي‌ فرستاديم‌ بسوي‌ موسي‌ اينكه‌ بينداز عصاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ چون‌ انداخت‌ بناگاه‌ بلعيد تمام‌ آنچه‌ سحره‌ دروغ‌ بسته‌ بودند ‌يعني‌ ‌بر‌ خلاف‌ واقع‌ بنظر مردم‌ جلوه‌ داده‌ بودند.
وَ أَوحَينا إِلي‌ مُوسي‌ وحي‌ القاء ‌در‌ قلب‌ ‌است‌ بتوسط ملائكه‌ ‌در‌ قلوب‌ انبياء و اما ‌در‌ قلوب‌ مؤمنين‌ الهام‌ ميگويند و طرق‌ وحي‌ مختلف‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ ما كان‌َ لِبَشَرٍ أَن‌ يُكَلِّمَه‌ُ اللّه‌ُ إِلّا وَحياً أَو مِن‌ وَراءِ حِجاب‌ٍ أَو يُرسِل‌َ رَسُولًا فَيُوحِي‌َ بِإِذنِه‌ِ ما يَشاءُ شوري‌ ‌آيه‌ 50 و 51.
أَن‌ أَلق‌ِ عَصاك‌َ امريّه‌ رسيد بموسي‌ ‌که‌ عصا ‌را‌ بينداز ‌پس‌ حضرت‌ موسي‌ انداخت‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌در‌ تقدير ‌است‌ بدلالت‌ جمله‌ قبل‌ ‌يعني‌ ‌پس‌ ‌از‌ انداختن‌
جلد 7 - صفحه 419
فَإِذا هِي‌َ ‌يعني‌ بمجرد القاء بناگاه‌ ‌آن‌ عصا ثعباني‌ شد ‌که‌ تمام‌ سحر سحره‌ ‌را‌ تلقف‌ بلعيد ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ معجزاتي‌ ظاهر شد: عصا ثعبان‌ شدن‌، بلعيدن‌ عصاها و ريسمانها و آنچه‌ سحره‌ آورده‌ بودند و برگشتن‌ بحال‌ عصائي‌ بدون‌ آنكه‌ بزرگ‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ و نابود شدن‌ دستگاه‌ سحره‌.
ما يَأفِكُون‌َ افك‌ دروغي‌ ‌است‌ ‌که‌ بصورت‌ صدق‌ ‌است‌ و ‌هر‌ باطلي‌ ‌که‌ بصورت‌ حق‌ درآيد افك‌ ‌است‌ چنانچه‌ عصاهاي‌ سحره‌ و ريسمانهاي‌ ‌آنها‌ بصورت‌ حيوانات‌ و ساكن‌ ‌را‌ متحرك‌ نمايد جلوه‌ داده‌ بودند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 117)- در این هنگام که همه مردم به جنب و جوش افتاده بودند و غریو شادی از هر سو بلند بود و فرعون و اطرافیانش تبسم رضایت بخشی بر لب داشتند و برق شادی از چشمانشان می‌درخشید، وحی الهی به سراغ موسی (ع) آمد و او را فرمان به انداختن عصا داد، ناگهان صحنه بکلی دگرگون شد و رنگ از چهره‌ها پرید و تزلزل بر ارکان فرعون و یارانش افتاد، چنانکه قرآن می‌گوید: «و ما وحی به موسی کردیم که عصایت را بیفکن ناگهان (به صورت اژدهایی درآمد و) با دقت و سرعت، مارهای دروغین و وسائل قلابی ساحران را جمع کرد» (وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس