گمنام

الأحزاب ١٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۶٬۶۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link268 | آيات ۹ - ۲۷، سوره احزاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link268 | آيات ۹ - ۲۷، سوره احزاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link269 | بيان آيات مربوط به داستان جن احزاب (خندق )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link269 | بيان آيات مربوط به داستان جن احزاب (خندق )]]
خط ۴۹: خط ۵۰:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۶#link285 | سرانجام حق ستيزى كعب بن اسيد يهودى و شاءن نزول (و انزل الذين ظاهروهم ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۶#link285 | سرانجام حق ستيزى كعب بن اسيد يهودى و شاءن نزول (و انزل الذين ظاهروهم ...)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۶۰#link87 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۶۰#link87 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا «16»
بگو: اگر از مرگ يا كشته شدن فرار كنيد، اين فرار هرگز براى شما سودى ندارد و (بر فرض كه سودتان دهد) در آن صورت جز بهره اندكى نخواهيد برد.
===پیام ها===
1- از مقدّرات حتمى خداوند، نظير مرگ نمى‌توان فرار كرد. لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ ... مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ‌
2- به خاطر كاميابى زودگذر، سعادت ابدى را از دست ندهيد. «لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا»
تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 340
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً «16»
بعد از آن در عدم فايده فرار مى‌فرمايد:
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ: بگو اى پيغمبر منافقان و ضعيفان اهل اسلام را كه هرگز فايده ندهد شما را فرار كردن، إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ‌: اگر فرار كنيد از مرگ، أَوِ الْقَتْلِ‌: يا از كشته شدن، يعنى خواه از مرگ گريزيد يا از كشته شدن، فايده‌اى بر آن مترتب نخواهد شد، زيرا هر كسى را لابد است كه عاقبت كار او مرگ باشد يا كشتن در وقتى معين كه حكم قضاى الهى بدان نافذ گرديده؛ و فرق بين مرگ و كشتن آنست كه مرگ انتفاى حيات است و هيچكس بر آن قادر نيست مگر حق تعالى، و كشتن نقص بنيه حيوانيه است كه غير خدا بر آن قدرت دارد لكن به اراده خداى تعالى. وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا: و در آن هنگام كه بگريزيد، بهره‌ور نخواهيد شد مگر بهره كمى يا زمان اندكى، يعنى اگر مثلا فرار، نفع به شما رساند و مهم شما تأخير افتد به جهت ترسيدن زمان اجل، برخوردار نخواهيد شد مگر زمان كمى، چه آخر شربت مرگ را خواهيد چشيد. مراد به كمى وقت، اجل است، چه آن در زمان كوتاهى خواهد رسيد و اين بديهى است كه امتداد دنيا نسبت به آخرت در نهايت قلّت است چه جاى امتداد عمر هر يك از اهل دنيا.
----
«1» بحار الانوار، ج 75 ص 92 باب لزوم الوفاء بالوعد و العهد، بنقل از خصال شيخ صدوق ج 1 ص 55.
جلد 10 - صفحه 421
تتمه: آورده‌اند در شهر عبد الملك مروان، و با واقع شد، او برخاست و از شهر بيرون رفت، او را گفتند حق تعالى فرمايد: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا» گفت: آن قليل را طلب كنيم، يعنى تا وقت اجل مسمّى. مراد حيات باشد و به چنگال اجل گرفتار نشوم.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً «16» قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «17» قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَلِيلاً «18» أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى‌ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً «19» يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلاَّ قَلِيلاً «20»
ترجمه‌
بگو فايده نميدهد شما را گريختن اگر بگريزيد از مرگ يا كشته شدن و آنگاه بر خوردار نميشويد مگر اندكى‌
بگو كيست آنگه نگاه ميدارد شما را از خدا اگر بخواهد براى شما بدى يا بخواهد برايتان رحمتى و نيابند براى‌شان غير از خدا دوستى و نه ياورى‌
بتحقيق ميداند خدا تا خير اندازندگان از شما را و گويندگان به برادرانشان كه بيائيد بسوى ما و نميآيند بكار زار مگر اندكى‌
بخيلانند بر شما پس چون آيد ترس مى‌بينى آنها را كه مينگرند بسوى تو ميگردد چشمهاشان چون كسيكه بيهوش شده باشد از مرگ پس چون برود ترس آزار نمايند شما را بزبانهائى تند و تيز در حاليكه بخيلانند بر مال آنها ايمان نياوردند پس باطل گردانيد خدا كردارهاشانرا و باشد اين بر خدا آسان‌
مى‌پندارند دسته‌هاى دشمن را كه نرفته‌اند و اگر آيند دسته‌هاى دشمن دوست دارند كه كاش آنها صحرانشينان بودند در ميان عربان بيابانى كه ميپرسيدند از خبرهاى شما و اگر بودند در ميان شما كار زار نميكردند مگر اندكى‌
تفسير
خداوند سبحان در اين آيات به پيغمبر خود دستور فرموده كه بمنافقين مذكور در آيات سابقه بفرمايد فرار براى شما فايده‌اى ندارد اگر مقصود شما فرار از مردن بمرگ طبيعى يا كشته شدن بدست مردم باشد هر دو بتقدير الهى است اجل هر كس رسيده باشد هر جا باشد ميميرد يا كشته ميشود و تقديم و تأخيرى در آن روى نخواهد داد و بر فرض بگمان شما تأخير بيفتد چند روزى بيش از زندگى بهره‌مند نخواهيد شد و بعدا بعذاب اليم فرار از جنگ گرفتار خواهيد بود كيست آنكه بتواند شما را از تحت اراده و قدرت خدا خارج نمايد اگر بخواهد بشما بدى يا خوبى برساند و نخواهند يافت براى خودشان جز خدا صاحب اختيار و ياورى كه بتواند دفع نمايد از آنها مقدّر خدا را او ميداند و ميشناسد كسانيرا
----
جلد 4 صفحه 313
كه باز ميدارند سايرين را از جهاد در بين شما و مشغول مينمايند ايشانرا به اراجيفى از قبيل آنكه لشگر محمّد لقمه‌اى براى ابو سفيان و احزاب بيش نيست و كسانيرا كه ميگويند برفقا و دوستان خودشان از منافقين بيائيد پيغمبر را تسليم بدشمن نمائيم و برويم پى كارمان مانند آن اوّل منافق از مهاجرين كه برفيق و برادر خود گفت بيا محمّد را در مقابل عمرو بن عبد ود بياوريم كه او را بكشد و ما بقوم خود ملحق شويم چون كسى حريف ميدان اين مرد نيست و در تاريخ واقعه اشاره بآن شد كه يكمرتبه ديگر هم در ايّام عسرت اين اظهار را بهم مسلك خود عبد الرّحمن ابن عوف نمود و آنكه از ميدان ضرار فرار كرد و معلوم است اين قبيل اشخاص در جنگ حاضر نميشوند مگر ناچار شوند آنهم بقدريكه بگويند ما هم بوديم و در غنيمت شريكيم و كلمه هلمّ در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينها از صرف مال و بذل جان در راه خدا و نصرت مسلمانان بخيلانند و مضايقه مينمايند از ايشان و چون ترس از دشمن پديدار گردد مى‌بينى اى پيغمبر آنها را كه نگاه ميكنند بتو در حاليكه چشمهاشان در حدقه گردش ميكند مانند كسيكه در شرف مرگ است و بحال احتضار افتاده از ترس ولى چون ترس بر طرف شد و ظفر براى مسلمانان حاصل گشت و غنيمتى بدست آمد حمله ميكنند بمسلمانان و آزار ميرسانند بايشان با زبانهاى تند و تيزشان كه زود سهم ما را بدهيد يك قيراط شما بيشتر برديد سهم ما كم شد و از اين قبيل زبان درازى و نظر تنگيها ميكنند در مال دنيا اينها واقعا ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نياورده‌اند و با اغراض دنيوى حاضر در ميدان جنگ شده‌اند و الّا اين احوال از آنها بروز نمينمود لذا اگر احيانا مبارزه و جنگى هم نموده باشند چون بقصد قربت نبوده ثواب ندارد و عمل غير مؤمن مخلص مقبول درگاه احديّت نيست و اين نفاقها و اعمال ناشايسته براى خدا چيزى نيست و آسان بوده و هست و اينها از بس مرعوب شده بودند پس از فرار احزاب باز خيال ميكردند آنها فرار نكردند و از بس باطنا با مسلمانان بدند اگر دو مرتبه احزاب كه همان قبائل مختلفه از كفار قريش و غيرها باشند بر گردند براى جنگ با مسلمانان دوست دارند بروند از مدينه بيرون و محلق باعراب باديه‌نشين شوند و از راهگذران جوياى حال مسلمانان گردند و اگر در اين دفعه دوم هم در مدينه باشند مانند
----
جلد 4 صفحه 314
دفعه اوّل جنگ نميكنند مگر بهمان اندازه كم كه بيان شد براى رضاى خدا نيست بلكه براى شركت در غنيمت است‌
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُل‌ لَن‌ يَنفَعَكُم‌ُ الفِرارُ إِن‌ فَرَرتُم‌ مِن‌َ المَوت‌ِ أَوِ القَتل‌ِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُون‌َ إِلاّ قَلِيلاً «16»
بفرما ‌به‌ ‌اينکه‌ كساني‌ ‌که‌ استيذان‌ ميكردند ‌به‌ اينكه‌ بيوت‌ ‌ما ‌در‌ خطر ‌است‌ و غرض‌
جلد 14 - صفحه 485
‌آنها‌ فرار ‌بود‌ هرگز ‌به‌ ‌شما‌ نفع‌ نمي‌بخشد فرار ‌اگر‌ فرار ميكنيد ‌از‌ مرگ‌ ‌ يا ‌ قتل‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ صورت‌ زندگاني‌ نميكنيد مگر مدت‌ كمي‌.
توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ انسان‌ ‌اگر‌ اجلش‌ و مدت‌ حياتش‌ بسر رسيده‌ البته‌ آني‌ مهلت‌ ندارد.
أَينَما تَكُونُوا يُدرِككُم‌ُ المَوت‌ُ وَ لَو كُنتُم‌ فِي‌ بُرُوج‌ٍ مُشَيَّدَةٍ (نساء ‌آيه‌ 78) وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ أَجَل‌ٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ لا يَستَأخِرُون‌َ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُون‌َ (اعراف‌ ‌آيه‌ 34).
قُل‌ لَن‌ يَنفَعَكُم‌ُ الفِرارُ لن‌ ‌براي‌ نفي‌ تأييد ‌است‌ ‌يعني‌ هرگز.
إِن‌ فَرَرتُم‌ مِن‌َ المَوت‌ِ أَوِ القَتل‌ِ فرق‌ ‌بين‌ موت‌ و قتل‌ اينست‌ ‌که‌ موت‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌ اللّه‌ُ يَتَوَفَّي‌ الأَنفُس‌َ حِين‌َ مَوتِها (زمر ‌آيه‌ 42) ولي‌ قتل‌ فعل‌ بشر ‌است‌ و اينهم‌ ‌در‌ تقدير معين‌ ‌شده‌ كساني‌ ‌که‌ بموت‌ فاني‌ ميشوند و كساني‌ ‌که‌ بقتل‌ ميميرند ‌اينکه‌ نسبت‌ ‌به‌ آجال‌ حتمي‌ ‌است‌ و اما اجل‌ معلقي‌ ‌که‌ مشروط ‌به‌ شرطي‌ ‌است‌ مثلا ‌اگر‌ ‌اينکه‌ زهر ‌را‌ خورد ميميرد و الا ‌فلا‌ ‌اگر‌ ‌در‌ ميدان‌ جنگ‌ ‌باشد‌ كشته‌ ميشود ‌اگر‌ نباشد نميشود.
وَ إِذاً لا تُمَتَّعُون‌َ إِلّا قَلِيلًا چهار صباحي‌ بيش‌ نيست‌ و چه‌ بهتر ‌که‌ انسان‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ كشته‌ شود يكي‌ ‌از‌ دعاهاي‌ ماه‌ رمضان‌
«و قتلا ‌في‌ سبيلك‌ فوفق‌ لنا»
و ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد وَ لا تَحسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ قُتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ اللّه‌ِ أَمواتاً بَل‌ أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم‌ يُرزَقُون‌َ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌‌-‌ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ لا يُضِيع‌ُ أَجرَ المُؤمِنِين‌َ (آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 169 ‌الي‌ 171).
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 16)- بعد از آنکه خداوند نیّت منافقان را افشا کرد که منظورشان حفظ خانه‌هایشان نیست، بلکه فرار از صحنه جنگ است، با دو دلیل به آنها پاسخ می‌گوید.
نخست به پیامبر می‌فرماید: «بگو: اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید این فرار سودی به حال شما نخواهد داشت و در آن هنگام جز بهره کمی از زندگانی نخواهید گرفت» (قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس