الْخُرُوج

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

بيرون شدن. آشكار شدن. [توبه:46] اگر بيرون رفتن از براى جهاد مايل مى‏بودند وسيله آن را فراهم مى‏كردند . اخراج و خروج كردن معمولى مثل خارج شدن از منزل و در ظاهر شدن مثل خروج ميوه از درخت و نظائر آن به كار رفته است ولى معنى اوّلى كه همان آشكار شدن باشد در همه جا ملحوظ است و در آيات [اعراف:18]، [حجر:34]، [اعراف:13] شايد منظور، خروج از مقام و مرتبه باشد. خرج در آيه [كهف:94] به معنى مزد و اجرت است و چون آيات بعدى حكايت مى‏كند كه ذوالقرنين از آنها كارگر و تكّه‏هاى آهن و سرب خواست و در جواب آيه فوق گفت: «ما مَكَّنّى فيهِ رَبّى خَيْرٌ...» لذا پيداست كه غرض آنها از خرج مزد و اجزت بوده است نه وسائل سدّ. و چون مزد از مال اجرت دهنده خارج مى‏شود يا به صورت مزد آشكار و جدا مى‏شود به آن خرج گفته‏اند. همچنين است خراج ولى راغب گويد: خرج اعمّ از خراج است و خراج اغلب به حق الارض گفته مى‏شود. * [مؤمنون:72]. در مجمع گويد: اصل خراج و خرج هر دو يكى است و آن غلّه‏اى است كه بر سبيل وظيفه‏اى اخراج مى‏شود و از آن است خراج ارض. منظور از خراج در آيه به قرينه «خَيْرُ الرّازقينْ» رزق است معنى چنين مى‏شود: يا از اين جهت قبول رسالت بر ايشان گران برايشان گران است رازق تو خداست روزى پروردگارت بهتر روزى دهندگان مى‏باشد. در آيات قرآن درباره پيامبران و مخصوصاً حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم تكرار شده كه آنهابر رسالت مزدى نمى‏خواهند [انعام:90] - شورى:23.