البقرة ٣٢
ترجمه
البقرة ٣١ | آیه ٣٢ | البقرة ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُبْحَانَکَ»: تو پاک و منزّهی. سُبْحانَ مصدر یا اسم مصدر است و مفعول مطلق است. «حَکِیم»: کسی که کارها را جز از روی حکمت نکند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۰ ۳۳ بقره
- سؤ ال ملائكه از خداوند درباره استخلاف انسان
- عموميت خلافت انسان و اينكه منظور از خلافت در آيه جانشينى خدا در زمين است
- نداشتن ملائكه شايستگى خلافت را
- مراد از علم به اسماء و اينكه مسميات ، حقائق و موجودات خارجى و داراى حيات و علم بوده اند
- نكات قابل توجه در كلمه اسماء در آيه شريفه (و علم آدم الاسماء كلها)
- ابليس قبل از بوجود آمدن صحنه خلقت آدم كافر بوده
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره قصه آدم ((ع )))
- مقصود از اسماء در (و علم آدم الاسماء كلها) از لسان روايات
- بيان يك نمونه از اخبار طينت بنقل از علامه مجلسى در بحارالانوار
نکات آیه
۱ - فرشتگان، ناآگاه به حقایق عرضه شده بر آنان و ناتوان از بیان اسامى آنها (ثم عرضهم على الملئکة ... قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علمتنا)
۲ - خداوند، منزه از هر عیب و نقص (قالوا سبحنک)
۳ - خداوند، منزه از آن است که به اسرار و نهان موجودات آگاه نباشد. (أنبئونى بأسماء هؤلاء ... قالوا سبحنک) در مقامى که سخن متکلم موجب توهم نقصى براى خدا شود، کلمه «سبحانک» و مانند آن به کار مى رود. گویا فرشتگان چون در مقام پاسخگویى هستند، از سخنشان این توهم به وجود مى آید که خداوند از پیش به پاسخ آنان آگاهى ندارد. هدف ایشان از گفتن «سبحانک» ابراز منزّه دانستن خداوند از چنین منقصتى است.
۴ - دانش فرشتگان از جانب خداوند است. (لاعلم لنا إلا ما علّمتنا)
۵ - خداوند، علیم (بسیار دانا) و حکیم (کاردانى که امور را استوار و متقن بنا مى کند) است. (إنک أنت العلیم الحکیم) «حکیم» به معناى قاضى، داراى حکمت و نیز به معناى اتقان دهنده امور آمده است. گویا معناى دوم و سوم تناسب بیشترى با حقایق بیان شده در این بخش از آیات داشته باشد.
۶ - خداوند، تنها حقیقتى که داراى علم و حکمت مطلق است. (إنک أنت العلیم الحکیم) مقرون بودن خبر (العلیم الحکیم) به «ال» و نیز وجود ضمیر فصل «أنت» در جمله، دلالت بر حصر دارد.
۷ - علم خداوند ذاتى و دانش دیگران عطایى است از جانب او (لاعلم لنا إلا ما علّمتنا إنک أنت العلیم الحکیم) چون جمله «إنک أنت ...» پس از بیان ذاتى نبودن علم فرشتگان و موهبتى بودن آن آمده، اشاره به این حقیقت دارد که علم الهى ذاتى است.
۸ - آدم(ع)، برتر از فرشتگان و عالمتر از ایشان بود. (و علّم ءادم الأسماء کلها ... قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علّمتنا)
۹ - هدف از فرمان خدا به فرشتگان (در بیان نامهاى حقایق)، یادآورى عالمانه و حکیمانه بودن افعال الهى و آگاه ساختن آنان به برترى علمى آدم (ع) بود. (أنبئونى بأسماء هؤلاء ... قالوا سبحنک ... إنک أنت العلیم الحکیم)
۱۰ - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او براى خلافت (إنّک أنت العلیم الحکیم) از هدفهاى فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگى انسان براى خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والاى انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): برترى آدم(ع) بر ملائکه ۸، ۹; علم آدم(ع) ۸، ۹
- اسماء و صفات: حکیم ۵; صفات جلال ۲، ۳; علیم ۵
- انسان: خلافت انسان ۱۰; خلقت انسان ۱۰
- خدا: اختصاصات خدا ۶; افعال خدا ۹; تنزیه خدا ۲، ۳; حکمت خدا ۶، ۹; خدا و جهل ۳; عطایاى خدا ۷; علم خدا ۶، ۹; علم ذاتى خدا ۷
- علم: منشأ علم ۷
- ملائکه: اقرار ملائکه ۱۰; تنبه به ملائکه ۹; جهل ملائکه ۱; عجز ملائکه ۱; عرضه موجودات بر ملائکه ۱، ۹; ملائکه و خلافت انسان ۱۰; ملائکه و خلقت انسان ۱۰; منشأ علم ملائکه ۴