الجاثية ٢٠
کپی متن آیه |
---|
هٰذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ |
ترجمه
الجاثية ١٩ | آیه ٢٠ | الجاثية ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هذا بَصَآئِرُ ...»: (نگا: انعام / اعراف / قصص / ).
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- رحمت خاص خداوند، نسبت به برخی از مؤمنان
- بدكاران، در حيات و ممات، با مؤمنان برابر نيستند
- ابطال پندار كفّار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- معناى «إله» گرفتن هواى نفس
- آنان که در قیامت دچار خسران می شوند
- توضیحی پیرامون کتابت اعمال و معنای آيه: «هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون»
- اقوال ديگر مفسران در تفسير اين آيه
- بحث روایتی
- رواياتى درباره كتابت و استنساخ اعمال
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»
اين (كتاب) براى مردم، وسيلهى بصيرت و هدايت و براى اهل يقين، مايهى رحمت است.
نکته ها
خداوند بصير است. «كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً» «1»* رسول خدا نيز بصير است. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ» «2» قرآن نيز كتاب بصيرت است. «هذا بَصائِرُ»
شايد معناى آيه با توجّه به آيهى قبل چنين باشد: اى پيامبر! پيرو شريعتى باش كه از طرف خداست و از هوسهاى جاهلان پيروى نكن. زيرا در برابر شريعت و قانون و وحى الهى، جاهلان طرح و برنامهاى كه بتواند تو را از قانون و راه خدا بىنياز كند ندارند.
پیام ها
1- پيروى از مردم ناآگاه هيچ خطرى را به هنگام قهر خداوند دور نخواهد كرد.
(انگيزهى پيروى از خواستههاى مردم، چشم داشتن به حمايت آنان در مشكلات است كه قرآن اين خيال را از ريشه مىخشكاند.) «إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً»
2- سنخيّت افراد نسبت به يكديگر، وسيلهى جذب آنان به يكديگر است.
«الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»
3- پيروى از هوسهاى جاهلان به منزلهى پذيرش ولايت آنان و در مدار ظالمان
«1». احزاب، 9.
«2». يوسف، 108.
جلد 8 - صفحه 528
قرار گرفتن است. لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ ... وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ
4- از هوسهاى مردم دورى كن و نگران تنهايى نباش. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»
5- تقوا سبب دريافت امدادها و حمايتهاى الهى است. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»
6- از نشانههاى تقوا دورى از هوسهاى مردم است. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»
7- اهل تقوا، از ظلم و ظلمپذيرى دورند. «وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»
8- ديندارى بايد بر اساس بصيرت باشد. «هذا بَصائِرُ»
9- قرآن در تمام زمينههاى فكرى، اخلاقى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى، خانوادگى و ... وسيله بصيرت است. ( «بَصائِرُ» به صورت جمع آمده است)
10- بسيارى از مطالب را فقط از راه وحى مىتوان شناخت و عقل و تجربه به آن راه ندارد. «هذا بَصائِرُ»
11- بصيرت آفرينى قرآن براى همهى مردم است. «بَصائِرُ لِلنَّاسِ» گرچه بهرهگيرى از آن بصيرت فقط براى اهل يقين است. «هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ»
12- قرآن يك كتاب جامع است. (هم راه حقّ را نشان مىدهد، «بَصائِرُ» هم انسان را به سوى آن مىبرد، «هُدىً» و هم انسان را با آن كامياب مىكند. «رَحْمَةٌ»)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»
هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ: اين قرآن يا اتباع شريعت اسلام، بينائيهائى است براى مردمان، يعنى بينا كننده وجه صلاح و راه فلاح و نجات و مبين امور دينيه است. وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ: و راه نمايندهاى است از گمراهى و بخششى است از جانب سبحانى، لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ: براى گروهى كه يقين كنند و از شك بيرون آيند تا از عذاب نجات يافته به ثواب ابدى نائل شوند.
«شأن نزول»: جماعتى از مشركان به مؤمنان گفتند: اگر بعث و حشر واقعى است چنانچه شما گوئيد ما آنجا از شما به مال و جاه پيش خواهيم بود مانند
جلد 12 - صفحه 51
امروز، آيه نازل شد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «16» وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «17» ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ «18» إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ «19» هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»
ترجمه
و هر آينه بتحقيق داديم به بنى اسرائيل كتاب تورية و حكم فرمائى
جلد 4 صفحه 636
و پيغمبرى را و روزى داديم آنان را از پاكيزهها و برترى داديمشان بر جهانيان
و داديم بآنان دليلهاى روشنى از امر دين پس اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه آمد آنها را دانش بجهت ستم و دشمنى كه ميانشان بود همانا پروردگار تو حكم ميكند ميان آنها روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند
پس قرار داديم تو را بر طريقه مستقيمهئى از امر دين پس پيروى كن آنرا و پيروى مكن خواهشهاى آنان را كه نميدانند
همانا آنها هرگز دفع نميكنند از تو چيزى از اراده خدا را و همانا ستمكارانند بعضيشان دوستان بعضى و خدا دوست پرهيزكاران است
اين موجبات بينائى و بصيرت براى مردم است و هدايت و رحمت براى گروهى كه يقين ميكنند.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان نعم بىپايان خود نسبت بعموم بندگان شمهئى از آن نسبت بخصوص اولاد حضرت يعقوب پيغمبر ملقّب باسرائيل را ذكر فرموده كه ما بآنها كتاب تورية و حكومت در مخاصمات و رسالت در احكام عطا فرموديم و روزى داديم ايشان را از اشياء حلال پاكيزه مانند منّ و سلوى و غيره و برترى داديمشان بر جهانيان زمانشان يا بر ساير قبائل بزيادى انبياء عظام در ميان آنان چون گفتهاند هزار نفر از آنها بمقام نبوّت رسيدند و برترى پيغمبر ما و ائمه اطهار بر انبياء سلف مسلّم است و نيز عطا فرموديم بايشان دلائل و اماراتى از امر نبوت پيغمبر خاتم و صدق او يا امر نبوّت خودشان يا احكام دين پس اختلاف ننمودند و فرقه فرقه نشدند مگر بعد از آنكه عالم شدند بحق و حقيقت براى طلب رياست و اعمال عداوت بين خودشان و ساير اغراض فاسده و خدا حكم ميكند ميان آنها بتميز حق از باطل و مجازات ناحق گويان و منكرين علائم صدق پيغمبر آخر الزّمان و آنان كه ستم نمودند بر خود و خلق بأغراض فاسده خودشان در روز قيامت كه روز دادستانى حقّ از خلق و رفع اختلافات است آنچه تا كنون ذكر شد به تبع مفسّرين بود ولى بنظر حقير وجهى براى اختصاص كتاب بتورية نيست چون زبور و انجيل هم به بنى اسرائيل داده شده و ظاهرا مراد از حكم حكومت مطلقه و سلطنت حقّه است كه خداوند بحضرت داود و سليمان عليهما السلام عطا فرمود و اختصاص بقضاوت ندارد و آيات راجع به بنى اسرائيل
جلد 4 صفحه 637
است نه خصوص حضرت موسى تا آنكه كتاب مخصوص بتورية و حكم منحصر بمرافعات گردد و مؤيّد اين معنى است كه خداوند به پيغمبر خاتم ميفرمايد پس قرار داديم تو را بر طريقه حقّه از امر دين پس پيروى كن از آن و متابعت خواهش نفسانى جهّال را منما كه ميخواهند تو را وادار بدين خودشان نمايند چون آن حضرت بعد از تمام انبياء بنى اسرائيل مبعوث برسالت شد نه خصوص حضرت موسى تا آيات راجع باو باشد و نيز ميفرمايد همانا مشركين مكّه و اهل كتاب از فرق يهود و نصارى دفع نميكنند هرگز از تو چيزى از عذاب و قهر خدا را و ستمكاران بخويش و خلق از هر فرقه و ملّتى باشند ياران و ياوران يكديگرند در مخالفت و معاندت با تو چون با هم سنخيّت دارند و همه پيرو شيطانند ولى نبايد تو از معاضدت آنها با يكديگر باك داشته باشى چون خدا نگهدار و ياور اهل تقوى است كه تو پيشرو آنانى و او شرّ آنها را از شما كفايت خواهد فرمود و قمّى ره فرموده اين تأديب است براى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد امّتند و در هر حال اين قرآن و آيات آن موجبات بصيرت و بينائى مردم است در امور دين و دنياى خودشان و راهنما و دليل واضح و رحمت و نعمت است براى كسانيكه در مقام تحصيل يقين برآيند و بخواهند بوسيله عمل بقرآن بسعادت دنيا و آخرت برسند نه كسانيكه از آن اعراض و بقوانين كفّار اعتماد نمودهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا بَصائِرُ لِلنّاسِ وَ هُديً وَ رَحمَةٌ لِقَومٍ يُوقِنُونَ «20»
اينکه بيانات و آيات شريفه قرآن بينايي ناس است چه در قسمت مواعظش و چه در بيان قصصش از انبياء سلف و امم سالفه، و چه در قسمت احكامش باعث بصيرت ناس است و لكن انتفاع از آن:
وَ هُديً وَ رَحمَةٌ لِقَومٍ يُوقِنُونَ يقين بامر آخرت و ثواب و عقاب و رحمت و غضب الهي داشته باشند البته كاري که موجب غضب الهي شود از آنها سر نميزند و براه مستقيم الهي هدايت شدند و مشمول رحمتهاي غير متناهي او گرديدند ببركت قرآن مجيد.
هذا بَصائِرُ لِلنّاسِ بصيرت در هر امري آن است که بداند طريق وصول به آنرا و قرآن مجيد بهترين طريق وصول بسعادت را نشان ميدهد و از هر جهت حجت را تمام ميكند: إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِينَ
جلد 16 - صفحه 120
اسراء، آيه 9. لكن بهره برداري از آن خاصّ اهل يقين است: هُديً وَ رَحمَةٌ لِقَومٍ يُوقِنُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- در این آیه به عنوان تأکید بر آنچه گذشت و دعوت به پیروی از این آیین الهی میگوید: «این قرآن و شریعت وسیله بینائیها برای مردم و مایه هدایت و رحمت برای گروهی است که اهل یقین هستند» (هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ).
این تعبیر زیبائی است که از عظمت و تأثیر و عمق این کتاب آسمانی حکایت میکند برای آنها که رهرو راهند و جستجوگر حق.
نکات آیه
۱ - قرآن و دین، مظهر بصیرت و بینش براى خلق (هذا بصائر للناس) «هذا» اشاره به قرآن و یا اشاره به دین است که از «الأمر» در دو آیه قبل استفاده مى شود. اطلاق «بصائر» بر قرآن و دین - از قبیل «زید عدل» - مبالغه را افاده مى کند.
۲ - روشنگرى و معرفت بخشى دین، داراى ابعاد گسترده (هذا بصائر للناس) تعبیر به «بصائر» و نه «بصیرة»، نمایانگر این حقیقت است که دین نه در یک بُعد; بلکه در همه ابعاد زندگى به انسان بینش صحیح مى دهد.
۳ - انسان، بدون روشنگرى هاى وحى، ناتوان از درک عمیق بسیارى از حقایق هستى (هذا بصائر للناس)
۴ - روشنگرى هاى قرآن، بى نیاز کننده مؤمنان از طرح ها و ایده هاى جاهلانه و هواپرستانه ظالمان (و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون ... هذا بصائر للناس)
۵ - پیام هاى قرآن، بصیرت آفرین براى تمامى انسان ها و نه صرفاً براى گروهى خاص (هذا بصائر للناس )
۶ - روشنگرى هاى قرآن، مایه هدایت و رحمت براى جویندگان یقین (بصائر ... و هدًى و رحمة لقوم یوقنون)
۷ - سست باوران در حقانیت وحى و معارف دینى، محروم از هدایت و رحمت قرآن (و هدًى و رحمة لقوم یوقنون) در صورتى که «قوم یوقنون» نظر به کسانى داشته باشد که داراى یقین بالفعل هستند; از مفهوم آیه شریفه مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۸ - پیام قرآن براى همگان است; ولى بهرهورى از آن، مخصوص حق باوران و حق جویان مى باشد. (هذا بصائر للناس و هدًى و رحمة لقوم یوقنون)
۹ - تسلیم نشدن در برابر القائات هواپرستان، لازمه بصیرت دینى است. (و لاتتّبع أهواء الذین ... هذا بصائر للناس)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: عجز از حقایق آفرینش ۳
- انسان: عجز انسان ۳
- بصیرت: عوامل بصیرت ۱; نشانه هاى بصیرت ۹
- حق طلبان: ویژگیهاى حق طلبان ۸
- دین: بُعد هدایتگرى دین ۲; حقانیت تعالیم دینى ۷; نقش دین ۱
- سست ایمانان: محرومیت سست ایمانان ۷
- قرآن: آثار روشنگرى قرآن ۴، ۵، ۶; استفاده از تعالیم قرآن ۸; رحمت قرآن ۷; عمومیت تعالیم قرآن ۵، ۸; محرومان از رحمت قرآن ۷; نقش قرآن ۱، ۶; هدایتگرى قرآن ۷
- مؤمنان: بى نیازى مؤمنان ۴; مؤمنان و ظالمان ۴
- وحى: حقانیت وحى ۷; روشنگرى وحى ۳; نقش وحى ۳
- هدایت: محرومان از هدایت ۷
- هواپرستان: اعراض از هواپرستان ۹
- یقین: عوامل رحمت بر اهل یقین ۶; عوامل هدایت اهل یقین ۶
منابع