نتایج جستجو

همين‌ باب‌ ‌است‌ زيرا خطور قلبي‌ اختيار بشر نيست‌ بغتة ميآيد و البته‌ منشأ دارد و منشأ ‌آن‌ ‌ يا ‌ إلهام‌ ملك‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه‌ شيطان‌ (و ثانيا) ‌در‌ مواقع‌

گرفتارى‌ها رو به سوى خدا مى‌آورند و عهد و پيمان مى‌بندند؛ امّا پس از فرونشستن حوادث، باز پيمان‌شكنى مى‌كنند، خداوند آنان را «خَتّار» ناميده است. ايمان گروهى

لذا خالق عالم را شريكى نيست اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم سخن عجيب مفسرين در ذيل آيه (ظهر الفساد فى البر و البحر...) دو دسته شدن

به تاريخ مراجعه كنيد. «كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» 7- تاريخ و حوادث تاريخى داراى قانون و سنت است. كما كبتوا كبت ... 8- حق، هميشه دشمن داشته است

و ديگر صفات‌ رذيله‌ شبيه‌ بهم‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود منشأ ‌اينکه‌ نوع‌ توقعات‌ و سؤالات‌ عناد و عصبيت‌ و فساد اخلاق‌ و زير بار حق‌

امکان معاد و حیات بعد از مرگ بر می‌شمرد. 5- بار دیگر به شرح قسمتی دیگر از حوادث وحشتناک آن روز بزرگ و سرنوشت طغیانگران و پاداش نیکوکاران می‌پردازد. 6- سر

قرآن در داستان يوسف عليه السلام بيشتر به شخصيّت خود او در گذر از كوران حوادث مى‌پردازد، در حالى كه در داستان پيامبران ديگر، بيشتر به سرنوشت مخالفان و

الهی» و اعطای وسائل فراگیری علم و دانش می‌باشد. 4- بعد از آن از رستاخیز و حوادث قبل از آن یعنی مرگ سخن می‌گوید. 5 و 6- بحثهای مؤثر و تکان دهنده‌ای از بشارت

پرداخته است، مطلب فوق به دست مى آید. ۵ - هلاکت امتهاى کفرپیشه گذشته تاریخ، از حوادث مهم و اخبار سازنده و پرفایده است. (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح

هرگونه باطل (فتعلى اللّه الملک الحقّ) ارتباط این آیه با آیات پیشین - که از حوادث نزدیک به قیامت و رخدادهاى آن روز سخن گفته بود - گویاى نکته یاد شده است. ۹

عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن دليل چهارم قائلين به تحريف : تكرار حوادث مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم

کاری و ایثار نمایند که حتی پس از اجازه باز عمل آنها ترک اولی است، مبادا حوادث جزئی را بهانه ترک گفتن این برنامه‌های مهم قرار دهند. البته این دستور انضباطی

يونس، 17. جلد 10 - صفحه 500 با خاك يكسان شدند. يك فرد تزكيه شده مى‌تواند منشأ تحول در جامعه شود و به جامعه رشد و شجاعت و شخصيّت و معرفت و وحدت دهد، چنانكه

«بِغُلامٍ حَلِيمٍ» «1» و درباره‌ى اسحاق‌ «بِغُلامٍ عَلِيمٍ» فرموده است. 1- از حوادث تلخ وشيرين تاريخ، درس بگيريم. «نَبِّئْهُمْ» (بهترين تاريخ‌ها زندگى انبيا

انسان و تمام كارهاى او تحت حفاظت فرشتگان الهى است. (هم ثبت اعمال و هم حفظ از حوادث) «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ» 2- چگونگى تولّد فرزند، از انعقاد

ميان ما پيدا شد و ما اين را بفال بد گرفتيم و از شومى تو و اتباعت ميدانيم كه حوادث و ناملائمات پى در پى بر ما وارد شده و ميشود و حضرت فرمود اشتباه فرموديد اين

معجزه بر آمده اند، در چند فصل ۱ قرآن قانون عليت عمومى را مى پذيرد ۲ قرآن حوادث خارق عادت را مى پذيرد دو فرق بين وقايع عادى و معجزه خارق عادت كارهاى خارق

نبات، و از نبات به حيوان و از مرتبه‌ى حيوانيّت به انسانيّت سوق داده و اين حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده‌ «1». مريم، 67. «2». انسان، 1. جلد 1 -

از آن، عنادى با پيامبر نداشتند، بلكه حوادث به وجود آمده بعد از هجرت بوده است. و آن عنادى كه ايشان را واداشت آن حوادث شوم را به بار بياورند، همه بعد از هجرت

نمى‌دارد. آنان نيز در جامعه اسلامى هر چند گاهى چند قدمى پيش مى‌روند، ولى در اثر حوادث يا اتّفاقاتى از حركت باز مى‌ايستند. آنان چراغ فطرت درونى خويش را خاموش كرده