نتایج جستجو

آمد و خداوند از آنها رفع فرمود و الّا ممكن است قبول توبه را حمل نمود بر عفو از ابراز بخل كه گناه اخلاقى است بعد از توبيخ و ملامت بر ترس از انفاق مختصرى

تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر((

امينم‌ پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان‌ آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم‌ و واميگذاريد

قطعاً از اخراج‌شدگان خواهى بود.» قوم در جواب گفتند: ای لوط، اگر از این پس دست از این نهی و منع بر نداری از شهر رانده خواهی شد. گفتند: ای لوط! اگر [از تبلیغ

را از آسمان بجانب آن اراضى پس بيرون ميآوريم بآن آب كه جارى يا نازل از آسمان است زراعت حبوبات و غيره را كه ميخورند از آن شتر و گاو و گوسفند آنها از كاه

خداوند بعد از ايندعا وسائل هجرت آنحضرت را از مكه بمدينه فراهم فرمود و آنها در جنگ بدر معذب بعذاب الهى شدند و مستفاد از چند روايت كه در اين مقام از طرق عامّه

واسعه ممتد بر بندگان از روى فضل و احسان. تنبيه: ذكر اين صفت بعد از «شديد العقاب» تنبيه است بر آنكه عصيان از جانب نفس عاصى است نه از قبل بارى، زيرا نعمت

|اين‌ها از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى‌كنيم. پيش از اين نه تو آن را مى‌دانستى و نه قوم تو. پس صبورى كن كه عاقبت [نيك‌] از آن پرهيزكاران است اين از خبرهاى

دلهاشان از لوث كفر پاك و بنور ايمان از جانب خدا منوّر نشده و برشد و هدايت نرسيدند و فسوق اگر چه ظاهرا بمعناى تمرّد و خروج از طاعت است ولى اينجا از امام باقر

آیه رخصت و اجازه نیز بعد از آن نازل گردید. صاحب تفسیر برهان از محمد بن العباس و او بعد از پنج واسطه از کلبى او از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کرده و گوید

روايات ندارد چون اراده بيش از يك معنى از لفظ جائز و در قرآن شايع است ولى چون مستظهر از روايات معناى اوّل بود در ترجمه و تفسير از آن تجاوز ننمودم و بعضى شهداء

سنن خود نیز از ابن عباس روایت کرده است و طبرى صاحب جامع البیان از طریق عوفى از ابن عباس روایت کند که طائفه اى از قریش به پیامبر گفتند: اگر از تو پیروى نمائیم

زودى خبرى از او براى شما خواهم خواند و از تو در باره «ذوالقرنين» مى‌پرسند. بگو: «به زودى چيزى از او براى شما خواهم خواند.» و از تو (ای رسول) سؤال از ذوالقرنین

مبتلا كرديم بعبادت گوساله بعد از بيرون آمدن تو از ميان آنها تا معلوم شود مخلص از منافق و مطيع از عاصى براى خلق و ممتاز گردند از يكديگر در خارج بعلم و معرفت

را كه مانع از ايمان من شد براى خود دوست قرار نداده بودم و اطاعت او را نمينمودم بتحقيق او منصرف نمود مرا از ياد خدا و متابعت قرآن و امام بعد از آنكه آمد آن

و سركشان از اطاعت خدا و پيغمبر سر از قبرها بيرون آورند و در صحراء محشر جمع گردند با چشمهاى كبود كه بدترين رنگهاى چشم است نزد عرب و كاشف است از شقاوت و شرارت

وقتى بود كه حاضر شد در پيشگاه احديّت براى عبادت و اطاعت با قلبى پاك از لوث معاصى و تزلزل و ريا و سالم از امراض و محبّت غير خدا چنانچه‌ جلد 4 صفحه 438 در

مقصود از ضلالت در سخن موسى عليه السّلام :((قال فعلتها اذا و اءنا من الضالين ...)) رد گفتار مفسرين در معناى ضلالت در آيه شريفه مراد از حكمى كه بعد از گريختن

اكتفا شود و اين حكم از شريعت او باقى ماند كه در بعضى از موارد كه از آن جمله مريض است در اسلام باين نحو حدّ جارى ميشود و خداوند از او تمجيد فرمود براى آنكه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه