نتایج جستجو

»ولّى زن است ولى پس از نكاح كه شوهر طلاق مى‏دهد ديگر عقده نكاح در دست ولّى نيست بلكه در دست شوهر است كه مى‏تواند طلاق بدهد و ندهد. ولى در روايات كثيرى ازائمه

معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در

»ولّى زن است ولى پس از نكاح كه شوهر طلاق مى‏دهد ديگر عقده نكاح در دست ولّى نيست بلكه در دست شوهر است كه مى‏تواند طلاق بدهد و ندهد. ولى در روايات كثيرى ازائمه

[احزاب:4]. روشن مى‏شود كه عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خويش مى‏دانست و آن طلاق بود، آيه مى‏گويد با گفتن اين كلمه زن مادر نمى‏شود. تفصيل قضيّه ظهار در سوره

روايتى (در ذيل آيات طلاق ) حكمت تحريم رجوع بعد از طلاق سوم درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى

[احزاب:4]. روشن مى‏شود كه عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خويش مى‏دانست و آن طلاق بود، آيه مى‏گويد با گفتن اين كلمه زن مادر نمى‏شود. تفصيل قضيّه ظهار در سوره

خدا ندارند. [طه:115]. گاهى مراد از آن تمكن است مثل [توبه:5]. [بقره:283]. * [طلاق:6]. وُجْد (بر وزن قفل) به معنى تمكن است زنان مطلقه را در بعضى از آنچه قادر

العالمين» جلد 10 - صفحه 94 سوره طلاق‌ سوره طلاق دوازده آيه دارد و در مدينه نازل شده است. هفت آيه نخستين اين سوره، پيرامون موضوع طلاق و احكام و مسائل مربوط به

[توبه:52]. بگو آيا براى ما جز يكى از دو نيكى انتظار مى‏كشيد؟ [بقره:228]. زنان طلاق داده شده سه قرء (حيض) منتظر مى‏مانند و آنگاه عده آنها تمام مى‏شود. [طور:31]

گناهى بر آن دو نيست در آنچه زن آن را عوض داده مقصود آن است كه زن چيزى در عوض طلاق گرفتن بدهد. [بقره:184]. و بر آنان كه به مشقت زياد روزه مى‏گيرند عوضى است

واربه». على هذا مراد از «قَضى زَيْدٌمِنْهاوَ طَراً» آن است كه زيد زينب را طلاق داد و نظرش را از او بريد و ديگر حاجتى نسبت به او برايش نماند يعنى پس از آن

روايتى (در ذيل آيات طلاق ) حكمت تحريم رجوع بعد از طلاق سوم درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات معناى

[فرقان:21]. پيش خود خويش را بزرگ ديده و تجاوز (نافرمانى) كردند تجاور بزرگ. [طلاق:8]. ارباب لغت گفته‏اند: [ملك:21]. بلكه در طغيان و كناره‏گيرى از حق پيوسته

محترمات خدا را تعظيم كند و بزرگ و محترم بدارد آن براى او پيش خدايش بهتر است. [طلاق:5]. «يُعظم» از باب افعال است يعنى مزد او را بزرگ مى‏گرداند. عظيم: بزرگ. خواه

عمل است و پس از آن مى فرمايد«وَاللّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حساب». [طلاق:8] مراد از «حاسَبْناها» عذاب است و چون عذاب روى حساب عصيان و لجاجتشان بوده

هان ای پیامبر برجسته! چون زنان را طلاق گویید، پس از (زمان‌بندی) عدّه‌ی آنان طلاقشان گویید و حساب عدّه را نگه دارید. و خدا - پروردگارتان - را پروا بدارید

البيان ذيل آيه 7 ذاريات و آيه 12 سوره طلاق و در تفسير صافى در سوره ذاريات و در الميزان نيز ذيل آيه 12 سوره طلاق از تفسير قمى نقل شده است طالبين به اين

حال آنكه او را نمى‏شناختند. * نُكْر (بروزن قفل) كار دشواريكه غيرمعروف است. [طلاق:8]. از آن شهر حساب گرفتيم حسابى شديد و عذابش كرديم عذابى سخت، عذابى كه غيرمعروف

حال آنكه او را نمى‏شناختند. * نُكْر (بروزن قفل) كار دشواريكه غيرمعروف است. [طلاق:8]. از آن شهر حساب گرفتيم حسابى شديد و عذابش كرديم عذابى سخت، عذابى كه غيرمعروف

عمل است و پس از آن مى فرمايد«وَاللّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حساب». [طلاق:8] مراد از «حاسَبْناها» عذاب است و چون عذاب روى حساب عصيان و لجاجتشان بوده