نتایج جستجو

بارگیری... من هم استبرق ه ب فى سندس بصر خوف کم کود ف رئى طمع ثوب قمر خضر ها رعد جنن ايى وکء ذهب ک على لبس سمو جعل کفر ذلک سور الله جنى خطف شىء قبل عين حلى

مجيد بيشتر در معنوى بكار رفته است [نحل:91]. عهدها را بعد از تأكيد نشكنيد. [رعد:20]. آنانكه بعهد خدا وفا مى‏كنند و پيمان محكم را نمى‏شكنند. رجوع شودبه «عهد»

آیات شامل این کلمه غير (۱۵۴ بار) تغيير به معنى تبديل و تحويل است. [رعد:11]. تقدير آيه چنين است: «مابِقَوْمٍ مِنَ النِّعْمَةِ ما بِاَنْفُسِهِمْ مِنَ الطَّاعَةِ

گفت درنگ كنيد من آتش ديدم... معنى انتظار در «اُمْكُثُوا» كاملاً روشن است. [رعد:17]. امّا آنچه به مردم مفيد است در زمين مى‏ماند اين ظاهراً از آن جهت است كه

آیات شامل این کلمه غير (۱۵۴ بار) تغيير به معنى تبديل و تحويل است. [رعد:11]. تقدير آيه چنين است: «مابِقَوْمٍ مِنَ النِّعْمَةِ ما بِاَنْفُسِهِمْ مِنَ الطَّاعَةِ

نزديك است جار خوانده شده مثل [احزاب:60] در آنجا جز اندكى همسايه تو نباشد. [رعد:4] قطعه‏هاى نزديك هم . * [توبه:6] اگر كسى از مشركان از تو امان خواست به او

نااميد شدند كه برادرشان را آزاد كند كنار رفتند و با هم نجوى مى‏كردند. * [رعد:31]. يأس را در آيه علم معنى كرده‏اند در جوامع الجامع مى‏گويد: علت اين امر

اوست پس جنس حمد و هر حمد براى خداى سبحان است (به اختصار) . * [بقره:30]، [رعد:13]، [اسراء:44] باء در «بِحَمْدِهِ» در اين آيات و غيره چه بائى است و چه معنى

معنى مى‏كردند ولى علم نشان داد كه قرآن چه مسئله عجيبى را مطرح مى‏كند در آيه [رعد:3]. گرچه نسبت زوجيت به خود ثمره داده شده ولى ظاهراً منظور توليد شدن آنها در

گفت درنگ كنيد من آتش ديدم... معنى انتظار در «اُمْكُثُوا» كاملاً روشن است. [رعد:17]. امّا آنچه به مردم مفيد است در زمين مى‏ماند اين ظاهراً از آن جهت است كه

كردن جمع كردن «وَصَلَ الشَّىْ‏ءَ» بِالشَّىْ‏ءِ وَصْلاً وصِلَةً: جَمَعَهُ» [رعد:21]. و كسانيكه خدا آنچه را به پيوستن آن فرمان داده پيوسته مى‏دارند و از خدايشان

راه خويش را سرازيز به دريا پيش گرفت (به طور سرازيرى رفت). سارب: راه رونده [رعد:10] در علم خدا مساوى است آنكه پنهانى سخن گويد و آنكه آشمار و آنكه در شب پنهان

«درء» (بر وزن زرع) به معناى دفع کردن است. دفع كردن. «درأه درءاً: دفعه» [رعد:22] بد را با خوب دفع مى‏كنند، [آل عمران:168] بگو مرگ را از خويش دفع كنيد.

معنى ستون جمعش عمد (بروزن فرس و عنق) است ولى در قرآن بروزن فرس آمده است [رعد:2]. ايضاً [لقمان:10]. ممكن است «تَرَوْنَها»جمله مستقل باشد يعنى:آسمانهارا

گويد: حديثى كه در نفس مكتوم است [فرقان:6]، [نحل:75]. اسرار: نهان كردن است [رعد:10]، [نوح:9]. يعنى دعوت خود را هم آشكار و هم نهان بر ايشان رساندم. [محمّد:26]

پيوسته در تنگى نگاه مى‏كنند و درياد خدا هستند اين طور نمى‏باشند زيرا كه: [رعد:28]. اين لفظ در قرآن عظيم يك بار يافته است. وَ مَعِيشَة لَه نَحْشُرُه فَإِن

پيوسته در تنگى نگاه مى‏كنند و درياد خدا هستند اين طور نمى‏باشند زيرا كه: [رعد:28]. اين لفظ در قرآن عظيم يك بار يافته است. ه ل حشر عيش يوم قوم ف انن عمى

خورشيد در نورانيّت خويش مى‏ماند شب از روز و روز از شب تميز داده نمى‏شد... * [رعد:39]. راجع به اين آيه در «أمّ» سخن گفته‏ايم. * [شورى:24]. محو باطل بی‏اثر شدن

گويد: حديثى كه در نفس مكتوم است [فرقان:6]، [نحل:75]. اسرار: نهان كردن است [رعد:10]، [نوح:9]. يعنى دعوت خود را هم آشكار و هم نهان بر ايشان رساندم. [محمّد:26]

آیات شامل این کلمه جعل‌ (۳۴۶ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) قراردادن. [رعد:3] در زمين كوههاى ثابت و نهرهائى قرار داد. به نظر راغب: آن لفظى است شامل تمام افعال و از