نتایج جستجو

تَعْقِلُونَ). هر کس آیات این کتاب را که مایه تذکر و بیداری دل و حرکت اندیشه و پاکی جامعه‌هاست بررسی کند به خوبی می‌داند یک معجزه روشن و جاویدان است، با وجود

با تناسب اجزاء و صورت باتمام رساندم و دميدم در آن بافاضه از عالم قدس روان پاكى را كه براى شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت

به سوی خداست، در آنجا نامه اعمالشان را به دست راستشان می‌دهند که این نشانه پاکی عمل و صحّت ایمان و نجات در قیامت است، و مایه سر افرازی و سر بلندی در برابر

و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهی بر حذر می‌دارم، و در برابر اطاعت و پاکی و تقوا شما را بشارت به سرنوشتی سعادتبخش می‌دهم. تفسیر آیات ۱- لزوم پرستش

روى بر تافت. از اينكه نابينايى به سراغ او آمد. و تو چه دانى، شايد او در پى پاكى و پارسايى باشد. يا پند گيرد و آن پند سودش بخشد. امّا كسى كه خود را بى‌نياز

فرمود: (اذا مات‌ ‌إبن‌ آدم‌ قامت‌ قيامته‌) يكي‌ ‌از‌ رفقاي‌ حقير بسيار آدم‌ پاكي‌ ‌بود‌ ‌براي‌ حقير نقل‌ كرد ‌که‌ ‌من‌ مريض‌ بودم‌ حال‌ احتضار ‌به‌ ‌من‌ دست‌

ولى در اين آيه حرف «سين» «فَسَيُدْخِلُهُمْ» كه نشانه‌ى آينده نزديك است) 3- پاكى همسران بهشتى هم جسمى است و هم روحى. ( «مُطَهَّرَةٌ» به كسى گفته‌ «1». من‌لايحضره‌الفقيه،

را در سركشى و كفر پس خواستيم كه عوض دهد آن دو را پروردگارشان بهتر از او در پاكى و نزديكتر در مهربانى‌ و امّا ديوار پس بود مال دو پسر يتيم در آن شهر و بود

به دو طبقه بالا و پايين و مبارزه نوح(ع ) با اين اعتقاد باطل ملاك فضيلت ، پاكى نفس و صفاى باطن است نه امتيازات و برتريهاى مادى و ظاهرى سخن آخر قوم نوح (ع

گناه، مقدّمه كفر و تكذيب است. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها» ( «تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى

گناه، مقدّمه كفر و تكذيب است. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها» ( «تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى

استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای بنده این است که او را به راه راست، راه پاکی و نیکی، راه عدل و داد، و راه ایمان و عمل صالح هدایت فرماید، در اینجا این

من او را دنبال كرده بودم ، اما دست از عفت خود برنداشت ، و خواستار عصمت و پاكى بود، و اگر چنين بى پروا دل خود را براى آنان سفره نموده و رازى را كه همواره

و اما سخن كسى كه گفته است معناى جمله «انهم ملاقوا ربهم » اين است كه : نوح مؤ منين فقير را طرد نميكند براى اينكه مؤ منين پروردگارشان را ديدار مى كنند، و

آگاهى از حقايق و رسيدن به حقّ دانسته‌اند كه خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاكى و تقوا و تلاش عطا مى‌كند، تا آنان وسوسه‌هاى شيطانى را از الهامات الهى باز

حقانيّت نيست. «كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ» 5- از نسل و ذريّه پاكان بودن، دليل پاكى نيست. «كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ» «1». بقره، 124. تفسير نور(10جلدى)، ج‌9،

کسانی که ایمان آوردید! خدا را یاد کنید، یادی بسیار. و صبح و شام او را به پاکی تنزیه کنید. اوست کسی که بر شما رحمت می‌فرستد و (نیز) فرشتگانش (برای شما از

روى بر تافت. از اينكه نابينايى به سراغ او آمد. و تو چه دانى، شايد او در پى پاكى و پارسايى باشد. يا پند گيرد و آن پند سودش بخشد. امّا كسى كه خود را بى‌نياز

گناه، مقدّمه كفر و تكذيب است. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها» ( «تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى

آنها هوسها را زینت می‌دهند، مردم را تشویق به گناه می‌نمایند، و از درستی و پاکی می‌ترسانند. و با تمام قوا می‌کوشند دیگران را همرنگ خود سازند و با افزودن