نتایج جستجو

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. الْحَمِير أَ الْأَصْوَات أَنْکَر لَم تَرَوْا

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. وَ مِنْهُم اسْتَطَعْت أَجْلِب عَلَيْهِم

شرايع گذشته است ولى پيروى از هدايتشان همان هدايت خدائى است در مجمع فرموده: در صبر بر ايذاء قومت از آنها پيروى كن. ولى بهتر است آن را اعم بگيريم. [زخرف:23].

كَذَّبُونِ «26» او نيست جز مردى كه در او نوعى جنون است، پس تا مدّتى درباره‌ى او صبر كنيد. (تا از جنون نجات يابد يا بميرد يا ما تكليف خود را با او روشن كنيم).

زیانکارى: عوامل زیانکارى ۷ سختیها: راههاى تسهیل سختیها ۱۵ ; سختیها جنگ ۱۲ صبر: اهمیّت صبر ۷ علم:۶ عمل:۱۱ غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۸ گمراهى: زمینه‌هاى گمراهى

در جنگ ۳ سختى:۱، ۲، ۱۱، ۱۷ آثار سختى ۱، ۲، ۱۱، ۱۷ ۲۰ شکست: در جنگ ۳ صبر: ارزش صبر ۱۸ على (ع): احسان على (ع) ۲۱ ; تقواى على (ع) ۲۱ عمل:۹ ارزش عمل ۹ ۲۰ ;

دشمنان ۷، ۱۹ ۲، ۴، ۸ دین: دشمنان دین ۷، ۱۰ سختى: روش تسهیل سختى ۹، ۱۰ صبر: آثار صبر ۱۳ غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۸، ۱۹ غزوه حمراءالاسد:۱۵، ۱۶ مجاهدان: صدر اسلام

شرايع گذشته است ولى پيروى از هدايتشان همان هدايت خدائى است در مجمع فرموده: در صبر بر ايذاء قومت از آنها پيروى كن. ولى بهتر است آن را اعم بگيريم. [زخرف:23].

يا آنچه بتو دستور داده ميشود از جانب خداوند از دعوت بتوحيد و عبادت خدا و صبر بر ناملائمات وارده از قوم همانستكه بانبياء گذشته دستور داده شده بود يا دستور

دروغ ميپنداشتيد آيا پس جادو است اين يا شما نمى‌بينيد فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل

کلل خمر يتم کما سقى وحد اول بين حبر سوف نکر سوى غصب ورى ها رشد رضو س ثنى صبر سرر بشر خلو الله طغى

الذين کبر نور کم بئس قول ما ها الله اله وله خلد نا ليس کفر انن ان ا صدق ى وقى صبر جىء من ب قد الذى ربب ظلم ک اکل امن لا نزل کون حسن سوق على کرم قلب نعم اهل

فوق تكرار شده است. ه وله جند اله الله قول ل ب نا برز داود اتى قتل لما يوم صبر مع الذين طوق ربب ظنن هم لا انن ملک حکم فرغ اذن علم على لقى هزم

ارض شىء جعل خسر نصر صلو قد دعو دون مثل ذکر نفس بعد حکم سمع حسب س نظر کلل صبر جىء نجو شهد دين ضعف

فى ف ه من ما عدد قول ک لبث الف علم ل يوم الله ب فعل ثم ربب اله انن قدر ربع صبر شىء بضع حسب على عمر کون رئى خمس وله نا کهف ارض سبع اهل ان جىء بلغ غلب فتن

استعانت به صبر و صلوة وجه استعمال كلمه ((ظن )) در ((الذين يظنون انهم ملاقوار بهم )) بحث روايتى (شامل رواياتى درباره استعانت از صبر و صلوة و مراد از صبر و...)

رئى اتى ثم ربب مثل فعل قلل عذب ضرع صلى نفس انس او يوم بعد عمل اهل ذوق لکن صبر کبر بيت سوء اکل سحت قدم اخذ ردد عدو حتى بين لو بعض لعن امر رفد س قرر حين ذلک

كرم ابريشم به دست مى‏آيد . فى ها هم قول من هدى الى لبس ذهب وکء لولو حمد جنن صبر الله طيب ما على اله ارک ل ب وله لا رئى سور سرر جزى الذى نضر صرط

آنانكه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام داده و يكديگر را امر به حق و امر به صبر مى‏كنند. وَ مَا بِالصّلاَة کُنْت الزّکَاة أَيْن مُبَارَکا دُمْت حَيّا جَعَلَنِي

عن دعو انس هل عمل اتى ذلک لما بلد ذکر قضى صلح وجد شىء دخل امر ى نقب اوى س صبر ظنن جهنم الله قبل ايى کون خير ام متع بطش حيى ان جنن جزع ائى اله ا اول