مُخْضَرّة

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

سبز بودن [حج:63] آيا نديدى كه خدا از آسمان آب مى‏باراند و زمين سبز مى‏شود. خضر (بر وزن كتف) به معنى الخضر و سبز است و مراد از آن در آيه [انعام:99] كشت است يعنى: از آن آب زرع رويانديم و از زرع دانه‏هاى روى هم سوار شده بيرون آورديم. خضر (بر وزن قفل) جمع اخضر است مثل [يوسف:46] و مثل [انسان:21] و مثل [رحمن:76]. * [يس:80] خدائيكه از درخت سبز براى شما آتشى پديد آورد كه از آن مى‏افروزيد. نا گفته نماند: در هر درخت سبز آتش نهفته است بطوريكه اگر دو چوب‏تر به هم سائيده شوند مى‏سوزند و آتش مى‏گيرند. آتش سوزى جنگلها كه در «عصر» خواهد آمد بواسطه به هم سائيده شدن درختان جنگلى در اثر گردبادهاست. ولى چون الف و لام «الشجر» در آيه شريفه براى عهد ذهنى است لذا از آن درخت معلومى در نظر است. نقل كرده‏اند: درخت مرخ (بر وزن فلس) و درخت عفار (بر وزن مدار)دو درخت اند كه با سائيدن به يكديگر آتش مى‏گيرند و مشتعل مى‏گردند. و از كلمه «فَاِذا اَنْتُم مِنْهُ تُوقِدونَ» روشن مى‏شود كه عربها با سائيدن آن دو به يكديگر مى‏افروخته‏اند. لذا بايد گفت مراد از«الشجر» همان دو درخت است. در آيه شريفه از اين مطلب، تقويت معاد در نظر است يعنى: خدائى كه از درخت سبز وتر آتش سوزان خارج مى‏كند، مى‏تواند از استخوان پوسيده آدم زنده بيرون آورد. در قاموس مى‏گويد: مرخ درختى است كه زود مشتعل مى‏شود و عفار درختى است كه باآن آتش مى‏افروزند.