الأنعام ١٢٩
ترجمه
الأنعام ١٢٨ | آیه ١٢٩ | الأنعام ١٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُوَلِّی»: دوست و یاور میسازیم. سرپرست و پیشوا میکنیم. «نُوَلِّی بَعْضَ»: ستمگران را همدم و همنشین یکدیگر میسازیم. در این جهان، ستمگرانی را بر ستمگران دیگری مسلّط مینمائیم و امارت میبخشیم (نگا: اسراء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳۵ - ۱۲۸، سوره انعام
- بين قضاى الهى و اختيار انسان ، مزاحمتى نيست .
- سلطه و ولايت شياطين بر انسان ، قهرى نيست ، بلكه به اعتراف كفار در قيامت ، نتيجه معامله طرفينى است .
- بعثت پيامبران حجت را بر كافرين تمام كرده است .
- سه نكته كه از معناى آيه استفاده مى شود.
- سنت الهى چنان نيست كه مردم بى خبر را (قبل از اتمام حجت ) هلاك سازد.
- نفى جميع انحاء ظلم از خداى متعال در جمله : (( و ربك الغنى ذوالرحمة )) .
- (چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز).
نکات آیه
۱- خداوند، همان گونه که شیطانهاى جن را بر آدمیان مسلط مى کند، برخى از ظالمان را بر برخى دیگر مسلط مى سازد. (یمعشر الجن قد استکثرتم ... و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا) «کذلک» تشبیه تسلط ظالمان بر ظالمان به سلطه جنیان بر آدمیان است. یعنى همان گونه که جنیان را بر آدمیان مسلط مى سازیم، مردم ظالم را بر گروه ظالم دیگر ولایت مى دهیم.
۲- انسانهایى ظالم در صدد گمراه کردن و منحرف ساختن انسانهاى دیگرند. (یمعشر الجن قد استکثرتم ... و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا) در آیه پیشین سخن از اغواگرى جنیان در مورد آدمیان بود. مقتضاى تشبیه «کذلک» شباهت روابط متقابل آدمیان و جنیان با روابط میان ظالمان است. یعنى همان گونه که جنیان به اغواى مردم مى پردازند، ظالمان نیز در صدد اغواى ظالمان دیگرند.
۳- گمراه کنندگان و گمراه شوندگان هر دو ظالمند. (و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا) مراد از «بعض» گمراه کنندگان و مراد از «بعضا» گمراه شوندگانند که هر دو متصف به ظلم شده اند. گفتنى است تنوین «بعضا» عوض مضاف الیه است، یعنى: «نولى بعض الظالمین بعضهم».
۴- جنیان اغواگر و آدمیان اغواشده، هر دو از ظالمانند. (یمعشر الجن قد استکثرتم من الإنس ... و کذلک نولى بعض الظلمین بعضها)
۵- ظلم انسانها عامل تسلط حکومتهاى ظالمانه بر آنان مى گردد. (و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا) تعلیق حکم بر وصف اشعار به علیت دارد. در آیه شریفه تعلیق حکم «نولى» بر وصف «الظالمین» اشاره به نقش و تأثیر وصف ظلم در جریان یافتن فعل دارد.
۶- حاکمیت یافتن ستمگران بر مردم ستم پیشه از سنتهاى خداوند در جوامع انسانى است. (و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا)
۷- حاکمیت و ولایت یافتن ظالمان معلول کردار ظالمانه مردم جامعه است. (و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا بما کانوا یکسبون)
۸- جریان سنتهاى خداوند در جوامع پیوندى متقابل با عملکرد افراد جامعه دارد. (و کذلک نولى بعض الظلمین بعضا بما کانوا یکسبون) «نولى» فعل مضارع و دال بر استمرار و حکایت از قانون و سنت بودن مقتضاى آن دارد. همچنین جمله «بما کانوا یکسبون» بیان علت جریان یافتن «نولى» است. لذا حاکمیت یافتن ظالمان از یکسو سنت خداوند و از سوى دیگر مرتبط با اعمال آدمیان است.
۹- قرار گرفتن در پرتوى ولایت خداوند و یا ولایت ظالمان، در ارتباط با عملکرد انسان است. (و هو ولیهم بما کانوا یعملون ... نولى بعض الظلمین بعضا بما کانوا یکسبون)
۱۰- انسانها خود رقم زننده سرنوشت خویش هستند. (و کذلک نولى ... بما کانوا یکسبون)
موضوعات مرتبط
- انسان: سلطه بر انسان ۱
- جبر و اختیار:۱۰
- جنیان: سلطه جنیان ۱ ; ظلم جنیان اغواگر ۴
- حکومت: عوامل سلطه حکومت هاى ظالم ۵
- خدا: افعال خدا ۱ ; برخوردارى از ولایت خدا ۹ ; تحقق سنتهاى خدا ۸ ; سنتهاى خدا ۶
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۰
- طبقات اجتماعى:۲
- ظالمان:۳، ۴ حاکمیت بر ظالمان ۳، ۴ ۶ ; حاکمیت ظالمان ۳، ۴ ۶ ; زمینه ولایت ظالمان ۳، ۴ ۹ ; سلطه ظالمان ۳، ۴ ۱ ; ظالمان ۳، ۴ گمراهگر ۲ ; عوامل حاکمیت ظالمان ۳، ۴ ۷ ; عوامل ولایت ظالمان ۳، ۴ ۷ ; عوامل سلطه ظالمان ۳، ۴ ۵
- ظلم: آثار ظلم ۵، ۷ ; آثار ظلم اجتماعى ۷
- عمل: آثار عمل ۹
- گمراهان: ظلم گمراهان ۳، ۴
- گمراهگران: ظلم گمراهگران ۳
- گمراهى: عوامل گمراهى ۲