قِبْلَة

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[بقره:144]. قبله در اصل براى نوع و حالتى است كه روكننده در آن است مثل جلسه و قعده و درعرب اسم مكانى است كه نمازگزار به آن رو مى‏كند(مفردات). [يونس:87]. قبله در آيه ظاهرا مصدر به معنى فاعل(متقابل)است يعنى به موسى و برادرش وحى كرديم كه براى قوم خويش در مصر خانه‏هائى آماده كنيد و آنها را مقابل هم قرار دهيد (تا براى تبليغ و واقف شدن از حال همديگر مناسب باشد) و نماز بخوانيد و مؤمنان را مژده ده كه خدا از فرعون نجاتشان خواهد داد. تغيير قبله قبله يهود بيت المقدس است و رو به آن نماز مى‏خوانند. قبله نصارى مشرق است و هر جا رو به طرف مشرق نماز مى‏خوانند. رسول اكرم «صلى اللَّه عليه و آله» مدت سيزده سال در مكه و مدتى در مدينه به طرف بيت المقدس نماز خواند سپس به طرف كعبه برگشت، تحويل قبله يكى از كارهاى بس مهم بود مخصوصا كه آن حضرت اكثر زمان رسالت را به قبله اول نماز خوانده بود يهود نيز كه آن را شكستى براى خود مى‏ديدند سر و صدا به راه انداختند تا آياتى چند از قرآن مجيد نازل شد، كعبه را تثبيت كرد و غوغا را پايان داد. در الميزان راجع به مدت و ماه تحويل قبله فرموده: اكثر و اصح روايات دلالت دارند كه تحويل قبله در مدينه سال دوم هجرت در ماه رجب كه هفدهمين ماه هجرت بود واقع شده است (تمام شد). على هذا آن حضرت جمعاً چهارده سال و پنج ماه به طرف بيت المقدس نماز خوانده است. طبرسى از ابن عباس نقل كرده: آنگاه كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» به مدينه آمد تا هفده ماه نماز به طرف بيت المقدس بود به نقل براء بن عازب شانزده يا هفده ماه، به نقل انس بن مالك نه يا ده ماه، به نقل معاذ بن جبل سيزده ماه و در روايت على بن ابراهيم از امام صادق «عليه السلام» هفت ماه. اينك آيات تحويل قبله: 1- [بقره:142]. اشكال ابلهان از يهود و غيره آن بود: چه علتى آنها را از قبله‏اى كه در آن بودند برگرداند؟ در جواب فرموده: بگو مشرق و مغرب و همه جا براى خداست، هر جا را كه خواست قبله مى‏كند بيت المقدس يا صخره مسجد اقصى خصوصيتى ندارد كه پيوسته قبله باشد و اگر محلى را به جاى محلى قبله كرد براى هدايت مردم و اقتضاء وقت است «يَهْدى مَنْ يَشاءُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ». در مجمع ضمن روايتى از على بن ابراهيم از حضرت صادق«عليه السلام»نقل كرده... رسول خدا«صلى الله عليه و آله» وقت ظهر در مسجد بنى سالم نماز مى‏خواند، دو ركعت از نماز ظهر خوانده بود جبرئيل نازل شد دو بازوى آن حضرت را گرفت و به سوى كعبه برگردانيد. چون بيت المقدس در شمال مدينه و كعبه در جنوب آن واقع شده لذا مى‏بايست آن حضرت پشت به بيت المقدس كند بدين جهت در فقيه نقل شده:«فَجاءَ جَبْرَئيلُ...ثُمَ اَخَذَ بِيَدِالنَّبِىِ فَحَّوَلَ وَجْهَهُ اِلَى الْكَعبَةِ وَ حَوَلَ مَنْ خَلْفَهُ وُجوُهُمْ حَتَّى قامَ‏الرِجالُ مَقامَ النِساء وَ النِساءُ مَقامَ‏الرِجالِ». 2- [بقره:144]. از اين آيه روشن مى‏شود كه آن حضرت رو به آسمان دوخته انتظار تحويل قبله را مى‏كشيده است. نمى‏شود گفت: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» قبله اولى را دوست نمى‏داشت ولى ظاهرا روكردن به آسمان و انتظار تحويل قبله و رضايت از قبله جديد براى آن بود كه از شماتت و عيبجويى يهود برهد كه در ضمن روايت گذشته نقل شده: يهود بر آن حضرت عيب و نقص گرفته و مى‏گفتند: تو پيرو مايى و بر قبله ما نماز مى‏خوانى. آن حضرت از اين سخن غمگين مى‏شد و يا براى اثبات هرچه بيشتر دين خود بود كه اهل كتاب در كتابهاى خويش خوانده بودند: پيامبر جديد قبله را عوض خواهد كرد. 3- [بقره:143]. اين آيه روشن مى‏كند اولا: قبله مى‏بايست حتما كعبه باشد و علت بيت المقدس بودن آن بود كه مردم امتحان شوند و در وقت تحويل قبله روشن شود كدام كسان بى چون و چرا از آن حضرت پيروى خواهندكرد. ثانيا تحويل قبله بس گران و ناگوار بود مگر به آنانكه خدا هدايتشان كرده بود. ثالثا نمازهائيكه مدت چهارده سال و پنج ماه به طرف بيت المقدس خوانده‏اند قبول است «وَ ماكانَ اللهُ لِيُضعَ ايمانَكُمْ». 4- [بقره:150]. از اين آيه روشن مى‏شود كه يهود در كتابهاى خود خوانده بودند كه رسول جديد قبله را عوض خواهد كرد چنانكه فرموده: [بقره:144]. و اگر آن حضرت قبله را عوض نمى‏كرد، در دست يهود مستمسكى مى‏شد بر عدم قبول نبوت آن جناب. قبله مسجد الحرام است يا كعبه؟ قرآن مجيد در قبله بودن كعبه صريح نيست در قبله بودن مسجدالحرام صراحت دارد و مى‏فرمايد: [بقره:144]. تو اى پيغمبر رو به طرف مسجدالحرام كن و شما اى اهل اسلام هر جا كه باشيد رو به سوى مسجدالحرام كنيد. ايضااً [بقره:149-150]. كه خطاب به آن حضرت و عموم مسلمين است و درباره كعبه آمده [مائده:95-97]. لفظ كعبه بيش از دوبار در قرآن مجيد نيامده است. اين مطلب راجع به آنانكه خارج از مسجدالحرام نماز مى‏خوانند تفاوتى ندارد زيرا توجه به مسجد الحرام توجه به كعبه است كه كعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد و جزء آن است ولى كسى كه در مسجد الحرام يا در كنار مسجدالحرام نماز مى‏خواند نسبت به او فرق مى‏كند و توجه به مسجد الحرام از توجه به كعبه جدا مى‏شود. الميزان مى‏خواهد از آيه اول قبله بودن كعبه استفاده كند بدين بيان: شطر به معنى بعض است و بعض مسجدالحرام همان كعبه است و اينكه خدا به جاى «فَوَلِّ وَجْهَكَ الْكَعْبَةَ - فَوَلِّ وَجْهَكَ الْبَيْتَ الْحَرامَ» فرموده «شَطْرَ الْمَسْجِدِالْحَرامِ» براى برابرى نسبت به حكم قبله ثابت است چون آن هم بعض مسجداقصى بود كه عبارت باشد از صخره معروف آنجا...(تمام شد). اين مطلب صحيح است ولى آيه در آن صريح نيست اما در اينكه قبله اصلى كعبه است شكى نيست، توجه به مسجد همان توجه به كعبه است و آنكه در مسجد الحرام نماز مى‏خواند بايد رو به كعبه كند صدوق رحمه‏اللَّه در فقيه از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده: خدا تعالى كعبه را براى اهل مسجد، مسجد را براى اهل حرم، حرم را براى اهل دنيا قبله قرار داده است «اِنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِاَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِاَهْلِ الْحَرَمِ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِاَهْلِ الدُّنْيا». اين روايت در كتب ديگر نيز نقل شده است.