أَتَوَکّأ

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تَوَكُّؤ به معنى تكيه كردن است [طه:18]. گفت: آن عصاى من است به آن تكيه مى‏كنم و با آن به گوسفندانم برگ مى‏تكانم. اِتِكاء: نشستن به حالت اطمينان و آرامش در مصباح و اقرب الموارد گويد: «اِتِكأَ اِتِكاءٍ: جَلَسَ مُتَمَكِنّاً» [زخرف:34]. مراد چنانكه در مصاح گفته نشستن به اطمينان است يعنى: سريرهايى كه به اطمينان و آرامش روى آنها مى‏نشينند. پس اتكاء به معنى نشستن با اطمينان و آرامش است گرچه به معنى تكيه كردن نيز آمده است [يس:56]. آنها و ازواجشان در سايه‏هايى بر تختها به اطمينان و آرامش خاطر نشسته‏اند در مجمع ذيل [كهف:31]. متكّئين را متنّعمان فرموده و اضافه مى‏كند: چرا به جاى متنعمين متكئين فرموده؟ چون اتكاء مفيد آن است كه آنها در امن و راحت منعم‏اند كه انسان تكيه نمى‏كند مگر در حال امن و سلامت. * [يوسف:31]. مُتَّكِئاً اسم مفعول است از اتكاء و آن چيزى است كه به آن تكيه مى‏كنند پشتى باشد يا سرير. در قرائت نادره آنرا «مُتْكاً» بر وزن قفل خوانده‏اند كه به معنى ترنج است وبعضى آن را «مُتَّكاً» بدون همزه و مشدد خوانده‏اند. يعنى طعاميكه بريده مى‏شود. به نظر نگارنده: مراد از «مُتَكَئاً» پشتى و بالش نيست بلكه منظور مجلسى است كه با اطمينان و آرامش در آن مى‏نشينند در مصباح آن را مجلس معنى كرده است معنى آيه چنين مى‏شود: چون از مكر و گفتگوى زنان آگاه شد آنها را دعوت كرد و مجلسى براى آنهابياراست و به هريك چاقويى داد - تا در خوردن ميوه وطعام از آن استفاده كنند. ولى اين طبيعى نخواهد بود كه بگوييم: آنها را دعوت كرد وبر ايشان پشتى آماده نمود و اگر قرائت «مُتْكاً» به معنى ترنج مشهور بود آن كاملا مناسب به نظر ميرسد.