ریشه ثوب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::ثوب‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


در اصل به معناى «بازگشت نمودن» و «نیکى کردن» و «سودى به کسى رسانیدن» است.
در اصل به معناى «بازگشت نمودن» و «نیکى کردن» و «سودى به کسى رسانیدن» است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۸

تکرار در قرآن: ۲۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


در اصل به معناى «بازگشت نمودن» و «نیکى کردن» و «سودى به کسى رسانیدن» است.

قاموس قرآن

رجوع شى‏ء به محل خود. راغب در مفردات گويد: ثوب در اصل رجوع شى‏ء است به حالت اوّلى و يا به حالتيكه ابتدا براى آن در نظر گرفته شده است مثال اوّلى «نحو ثاب فلان الى داره» (فلانى به خانه خود برگشت) و مثال دوّمى ثوب به معنى لباس است، لباس را بدان جهت ثوب گويند كه بافته شده و به حالتيكه در نظر بود رجوع كرده است زيرا در ابتدا از بافتن پارچه، لباس در نظر بود. على هذا جزاى عمل را ثواب گوئيم كه به خود عامل برمى گردد [كهف:46] [آل عمران:195] ثواب به جزاى اعمال نيك و بد هر دو اطلاق شده است مثل [مطفّفين:36] [مائده:85] فعل «اَثابَهم» براى آنست كه «جنّات» همان برگشت اعمال است. به كار رفتن كلمه ثواب درباره جزاى درباره جزاى عمل بهترين دليل تجسّم عمل است زيرا اگر عمل مجسّم شده و به عامل باز گردد مصداق واقعى برگشت و رجوع شى‏ء خواهد بود و گرنه برگردنده چيز ديگر مى‏شود. [بقره:125] در مجمع البيان مثابّه را اسم مكان گفته يعنى محلى كه مردم به آن رجوع مى‏كنند مى‏روند و بر ميگردند راغب از بعضى: محل كسب ثواب است نحو [بقره:103]. ثوب به معنى لباس و جمع آن ثياب است [انسان:21]. ثور: زير و رو شدن. پراكنده شدن. [روم:9] از آنها قويتر بودند زمين را زير و رو (شخم) و آباد كردند مجمع البيان آن را زيرو رو كردن و راغب پراكنده كردن گفته است و هر دو نزديك به هم اند و شخم زدن توأم با پراكنده كردن است. [روم:48] اِثاره: به حركت آوردن و پراكنده ساختن است: خدا كسى است كه بادها را مى‏فرستند و آنها ابرها را به حركت در مياورند و در آسمانها پخش مى‏كنند. [عاديات:4] به واسطه دويدن غبار مخصوصى بلند كردند.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
لَمَثُوبَةٌ ۱
مَثَابَةً ۱
ثَوَابَ‌ ۴
ثَوَابِ‌ ۱
فَأَثَابَکُمْ‌ ۱
ثَوَاباً ۴
الثَّوَابِ‌ ۱
ثَوَابُ‌ ۲
مَثُوبَةً ۱
فَأَثَابَهُمُ‌ ۱
ثِيَابَهُمْ‌ ۲
ثِيَاباً ۱
الثَّوَابُ‌ ۱
ثِيَابٌ‌ ۱
ثِيَابَکُمْ‌ ۱
ثِيَابَهُنَ‌ ۱
أَثَابَهُمْ‌ ۱
ثِيَابَکَ‌ ۱
ثِيَابُ‌ ۱
ثُوِّبَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط