گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۷: خط ۹:
==آيات ۱ - ۱۰، سوره طور ==
==آيات ۱ - ۱۰، سوره طور ==
سوره طور مكى است و چهل و نه آيه دارد
سوره طور مكى است و چهل و نه آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ الطورِ(۱)
وَ الطورِ(۱)
وَ كِتَبٍ مَّسطورٍ(۲)
وَ كِتَبٍ مَّسطورٍ(۲)
فى رَقٍّ مَّنشورٍ(۳)
فى رَقٍّ مَّنشورٍ(۳)
وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ(۴)
وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ(۴)
وَ السقْفِ الْمَرْفُوع (۵)
وَ السقْفِ الْمَرْفُوع (۵)
وَ الْبَحْرِ المَْسجُورِ(۶)
وَ الْبَحْرِ المَْسجُورِ(۶)
إِنَّ عَذَاب رَبِّك لَوَقِعٌ(۷)
إِنَّ عَذَاب رَبِّك لَوَقِعٌ(۷)
مَّا لَهُ مِن دَافِعٍ(۸)
مَّا لَهُ مِن دَافِعٍ(۸)
يَوْمَ تَمُورُ السمَاءُ مَوْراً(۹)
يَوْمَ تَمُورُ السمَاءُ مَوْراً(۹)
وَ تَسِيرُ الْجِبَالُ سيراً(۱۰)
وَ تَسِيرُ الْجِبَالُ سيراً(۱۰)
خط ۴۳: خط ۴۵:
بعضى هم گفته اند: «'''مراد مطلق كوهها است و خدا به همه كوهها سوگند ياد كرده از اين جهت كه در كوهها انواع نعمتها را قرار داده و درباره آنها فرموده : ((و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها - خداوند در زمين و بر بالاى آن كوههايى پا بر جا قرار داده و بركتها در آن نهاده .'''»
بعضى هم گفته اند: «'''مراد مطلق كوهها است و خدا به همه كوهها سوگند ياد كرده از اين جهت كه در كوهها انواع نعمتها را قرار داده و درباره آنها فرموده : ((و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها - خداوند در زمين و بر بالاى آن كوههايى پا بر جا قرار داده و بركتها در آن نهاده .'''»
اقوال مختلف در معناى «'''رق '''» و مراد از كتابى كه مسطور و در رقى منشور است
اقوال مختلف در معناى «'''رق '''» و مراد از كتابى كه مسطور و در رقى منشور است
وَ كِتَبٍ مَّسطورٍ فى رَقٍّ مَّنشورٍ
وَ كِتَبٍ مَّسطورٍ فى رَقٍّ مَّنشورٍ
بعضى گفته اند: كلمه «'''رقّ'''» به معناى مطلق چيزهايى است كه در آن چيزى نوشته شود، مانند كاغذ.
بعضى گفته اند: كلمه «'''رقّ'''» به معناى مطلق چيزهايى است كه در آن چيزى نوشته شود، مانند كاغذ.
بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است .
بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است .
خط ۶۱: خط ۶۳:
وَ السقْفِ الْمَرْفُوع
وَ السقْفِ الْمَرْفُوع
منظور از «'''سقف بر افراشته '''»، آسمان است .
منظور از «'''سقف بر افراشته '''»، آسمان است .
وَ الْبَحْرِ المَْسجُورِ
وَ الْبَحْرِ المَْسجُورِ
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «'''سجر'''» كه مسجور از آن گرفته شده معناى شعله ور كردن و تيز كردن آتش است .
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «'''سجر'''» كه مسجور از آن گرفته شده معناى شعله ور كردن و تيز كردن آتش است .
ولى صاحب مجمع البيان گفته : «'''مسجور به معناى مملو است ، مثلا وقتى گفته مى شود: ((سجرت التنور'''»، معنايش اين است كه من تنور را پر از آتش كردم )).
ولى صاحب مجمع البيان گفته : «'''مسجور به معناى مملو است ، مثلا وقتى گفته مى شود: ((سجرت التنور'''»، معنايش اين است كه من تنور را پر از آتش كردم )).
خط ۶۷: خط ۶۹:
بعضى هم گفته اند: مراد از «'''بحر مسجور'''» دريايى است كه آبش ‍ خشك شده و در بسترش آتش افروخته مى شود.
بعضى هم گفته اند: مراد از «'''بحر مسجور'''» دريايى است كه آبش ‍ خشك شده و در بسترش آتش افروخته مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۷ </center>
إِنَّ عَذَاب رَبِّك لَوَقِعٌ مَّا لَهُ مِن دَافِعٍ
إِنَّ عَذَاب رَبِّك لَوَقِعٌ مَّا لَهُ مِن دَافِعٍ
اين آيه ، جواب سوگند سابق است ، و مراد از عذابى كه از واقع شدنش ‍ خبر مى دهد عذاب روز قيامت است ، همان عذابى كه كفار تكذيب كننده آيات خداى را، به آن تهديد مى كرد، همچنان كه آيه بعدى هم به آن اشاره مى كند و مى فرمايد: روزى كه آسمان به سرعت به حركت در مى آيد، و جمله «'''ما له من دافع '''» دلالت دارد بر اين كه اين عذاب از امورى است كه قضايش رانده شده و گريزى از وقوعش نيست ، همچنان كه در جاى ديگر، همين معنا آمده مى فرمايد: «'''و ان الساعة اتية لا ريب فيها و انّ اللّه يبعث من فى القبور'''».
اين آيه ، جواب سوگند سابق است ، و مراد از عذابى كه از واقع شدنش ‍ خبر مى دهد عذاب روز قيامت است ، همان عذابى كه كفار تكذيب كننده آيات خداى را، به آن تهديد مى كرد، همچنان كه آيه بعدى هم به آن اشاره مى كند و مى فرمايد: روزى كه آسمان به سرعت به حركت در مى آيد، و جمله «'''ما له من دافع '''» دلالت دارد بر اين كه اين عذاب از امورى است كه قضايش رانده شده و گريزى از وقوعش نيست ، همچنان كه در جاى ديگر، همين معنا آمده مى فرمايد: «'''و ان الساعة اتية لا ريب فيها و انّ اللّه يبعث من فى القبور'''».
«'''عذاب ربّك '''» - اگر عذاب را به رب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) نسبت داده و فرموده است «'''عذاب پروردگارت '''»، با اين مى توانست بفرمايد: «'''عذاب اللّه - عذاب خدا'''» براى است رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را عليه آنهايى كه دعوتش را تكذيب كردند تاءييد نمايد و آن جناب را دلگرم كند كه پروردگارش در چنين روزى خوارش نمى سازد، و بى ياورش نمى گذارد. همچنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده مى فرمايد: «'''يوم لا يخزى اللّه النبى و الذين امنوا معه '''».
«'''عذاب ربّك '''» - اگر عذاب را به رب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) نسبت داده و فرموده است «'''عذاب پروردگارت '''»، با اين مى توانست بفرمايد: «'''عذاب اللّه - عذاب خدا'''» براى است رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را عليه آنهايى كه دعوتش را تكذيب كردند تاءييد نمايد و آن جناب را دلگرم كند كه پروردگارش در چنين روزى خوارش نمى سازد، و بى ياورش نمى گذارد. همچنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده مى فرمايد: «'''يوم لا يخزى اللّه النبى و الذين امنوا معه '''».
خط ۹۲: خط ۹۴:
<span id='link7'><span>
<span id='link7'><span>
==آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور ==
==آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور ==
فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۱)
فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۱)
الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ(۱۲)
الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ(۱۲)
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ(۱۳)
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ(۱۳)
هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ(۱۴)
هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ(۱۴)
أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ(۱۵)
أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ(۱۵)
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۶)
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۶)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّتٍ وَ نَعِيمٍ(۱۷)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّتٍ وَ نَعِيمٍ(۱۷)
فَكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ(۱۸)
فَكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ(۱۸)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۹)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۹)
مُتَّكِئِينَ عَلى سرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَهُم بحُورٍ عِينٍ(۲۰)
مُتَّكِئِينَ عَلى سرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَهُم بحُورٍ عِينٍ(۲۰)
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَنٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ كلُّ امْرِى بمَا كَسب رَهِينٌ(۲۱)
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَنٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ كلُّ امْرِى بمَا كَسب رَهِينٌ(۲۱)
وَ أَمْدَدْنَهُم بِفَكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۲)
وَ أَمْدَدْنَهُم بِفَكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۲)
يَتَنَزَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ(۲۳)
يَتَنَزَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ(۲۳)
وَ يَطوف عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ(۲۴)
وَ يَطوف عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ(۲۴)
وَ أَقْبَلَ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ(۲۵)
وَ أَقْبَلَ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ(۲۵)
قَالُوا إِنَّا كنَّا قَبْلُ فى أَهْلِنَا مُشفِقِينَ(۲۶)
قَالُوا إِنَّا كنَّا قَبْلُ فى أَهْلِنَا مُشفِقِينَ(۲۶)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَ وَقَانَا عَذَاب السمُومِ(۲۷)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَ وَقَانَا عَذَاب السمُومِ(۲۷)
إِنَّا كنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
إِنَّا كنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۱۳۳: خط ۱۳۵:
بيان آيات  
بيان آيات  
اين آيات نشانه كسانى را كه اين عذاب بر سرشان مى آيد بيان مى كند، عذابى كه در آن و در وقوعش هيچ شكى نمى توان كرد، و حال آن اشخاص را در آن روز بيان مى كند، و غرض اصلى اين سوره همين است - همچنان كه قبلا هم خاطر نشان كرديم - اما اين كه در اين ميان نامى هم از متقين مى برد و شرح حالى از آنان بيان مى كند از باب تطفل است ، و مى خواهد انذار و تهديد كفار را تاءكيد كند.
اين آيات نشانه كسانى را كه اين عذاب بر سرشان مى آيد بيان مى كند، عذابى كه در آن و در وقوعش هيچ شكى نمى توان كرد، و حال آن اشخاص را در آن روز بيان مى كند، و غرض اصلى اين سوره همين است - همچنان كه قبلا هم خاطر نشان كرديم - اما اين كه در اين ميان نامى هم از متقين مى برد و شرح حالى از آنان بيان مى كند از باب تطفل است ، و مى خواهد انذار و تهديد كفار را تاءكيد كند.
فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ
فَوَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ
اين جمله تفريع و نتيجه گيرى از آيات قبل است كه از وقوع حتمى عذاب قيامت سخن مى گفت ، مى فرمايد: وقتى مطلب از اين قرار بود، و هيچ مفرى از وقوع عذاب نبود، پس واى به حال كسى كه اين عذاب برسرش آيد مسلم آنها دروغگويانند يعنى واى به حال كسى كه آيات خداى را تكذيب مى كند، كه قدر متيقن از جهنميان ، همين ها هستند. پس ، اين جمله به دلالت التزامى دلالت دارد بر اين كه معذب هاى روز قيامت مكذبين در دنيا هستند، و به دلالت مطابقى دلالت دارد بر اين كه حال آن روزشان وا ويلاست . (به عبارت ساده تر اين كه آيه شريفه صريحا نمى فرمايد مكذبين داخل آتش مى شوند، ليكن چيزى درباره آنان مى گويد كه لازمه اش دخول در آتش است ، و آن اين است كه واى به حال مكذبين ).
اين جمله تفريع و نتيجه گيرى از آيات قبل است كه از وقوع حتمى عذاب قيامت سخن مى گفت ، مى فرمايد: وقتى مطلب از اين قرار بود، و هيچ مفرى از وقوع عذاب نبود، پس واى به حال كسى كه اين عذاب برسرش آيد مسلم آنها دروغگويانند يعنى واى به حال كسى كه آيات خداى را تكذيب مى كند، كه قدر متيقن از جهنميان ، همين ها هستند. پس ، اين جمله به دلالت التزامى دلالت دارد بر اين كه معذب هاى روز قيامت مكذبين در دنيا هستند، و به دلالت مطابقى دلالت دارد بر اين كه حال آن روزشان وا ويلاست . (به عبارت ساده تر اين كه آيه شريفه صريحا نمى فرمايد مكذبين داخل آتش مى شوند، ليكن چيزى درباره آنان مى گويد كه لازمه اش دخول در آتش است ، و آن اين است كه واى به حال مكذبين ).
ممكن هم هست تقدير كلام را اينطور بگيريم كه وقتى مسلم شد كه عذاب واقع شدنى است ، و مسلم نخست شامل حال مكذبين مى شود، چون آنها هستند كه به خدا كفر مى ورزند و روز قيامت را تكذيب مى كنند، پس واى به حال ايشان از آن روز، در نتيجه جمله اى كه دلالت مى كند بر عذاب مكذبين جمله «'''عذاب ربك '''» است ، براى اينكه عذاب خدا كسى را مى گيرد كه خدا او را دعوت كند، و او اجابت ننمايد و دعوتش را تكذيب كند.
ممكن هم هست تقدير كلام را اينطور بگيريم كه وقتى مسلم شد كه عذاب واقع شدنى است ، و مسلم نخست شامل حال مكذبين مى شود، چون آنها هستند كه به خدا كفر مى ورزند و روز قيامت را تكذيب مى كنند، پس واى به حال ايشان از آن روز، در نتيجه جمله اى كه دلالت مى كند بر عذاب مكذبين جمله «'''عذاب ربك '''» است ، براى اينكه عذاب خدا كسى را مى گيرد كه خدا او را دعوت كند، و او اجابت ننمايد و دعوتش را تكذيب كند.
الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ
الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ
كلمه «'''خوض '''» به معناى دخول در سخن باطل است . راغب مى گويد: خوض عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن ، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
كلمه «'''خوض '''» به معناى دخول در سخن باطل است . راغب مى گويد: خوض عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن ، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۳ </center>
خط ۱۴۲: خط ۱۴۴:
و از آنجايى كه اشتغال به سخن باطل نتيجه حق نمى دهد،و به جز نتايج خيالى كه قوه و هم آن را براى خوض كننده زينت مى دهد و مى آرايد فايده اى ندارد. لذا چنين خوضى را لعب و بازيچه خواند، چون عملى بازيچه باشد آن عملى است كه غير از آثار خيالى اثرى ندارد.
و از آنجايى كه اشتغال به سخن باطل نتيجه حق نمى دهد،و به جز نتايج خيالى كه قوه و هم آن را براى خوض كننده زينت مى دهد و مى آرايد فايده اى ندارد. لذا چنين خوضى را لعب و بازيچه خواند، چون عملى بازيچه باشد آن عملى است كه غير از آثار خيالى اثرى ندارد.
و معناى جمله اين است كه : «'''آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد'''».
و معناى جمله اين است كه : «'''آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد'''».
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ
كلمه «'''دع '''» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدت است ، و ظاهرا كلمه «'''يوم '''» بيان باشد براى كلمه «'''يومئذ'''».
كلمه «'''دع '''» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدت است ، و ظاهرا كلمه «'''يوم '''» بيان باشد براى كلمه «'''يومئذ'''».
هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش ، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده : به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى شوند.
يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش ، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده : به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى شوند.
و خلاصه ، معناى آيه اين است كه : مى بينيد مصداق همان آتشى است انبياء از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيبشان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).
و خلاصه ، معناى آيه اين است كه : مى بينيد مصداق همان آتشى است انبياء از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيبشان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).
خط ۱۵۴: خط ۱۵۶:
<span id='link8'><span>
<span id='link8'><span>
==عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست ==
==عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست ==
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
اصلَوْهَا فَاصبرُوا أَوْ لا تَصبرُوا سوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ماده «'''صلى '''» - به فتحه صاد و سكون لام - كه مصدر «'''اصلوا'''» وامر از آن است ، به معناى چشيدن و تحمل كردن حرارت آتش است ، و در نتيجه معناى جمله «'''اصلوها'''» اين است كه : «'''بچشيد آن را'''»بچشيد و تحمل كنيد حرارت آتش دوزخ را.
ماده «'''صلى '''» - به فتحه صاد و سكون لام - كه مصدر «'''اصلوا'''» وامر از آن است ، به معناى چشيدن و تحمل كردن حرارت آتش است ، و در نتيجه معناى جمله «'''اصلوها'''» اين است كه : «'''بچشيد آن را'''»بچشيد و تحمل كنيد حرارت آتش دوزخ را.
و جمله «'''فاصبروا اولا تصبروا'''» به خاطر اين كه فاى تفريع بر سرش ‍ در آمده نتيجه اى است كه از دستور «'''بچشيد حرارت آتش '''» را گرفته ، و اگر اين نتيجه را با ترديد بين امر و نهى بيان كرده ، و فرموده : «'''صبر بكنيد و يا نكنيد'''» خواسته است به طور كنايه بفهماند صبر كردن و نكردن شما يكسان است . و به همين جهت دنبال اين جمله به طور صريح فرموده : «'''سواء عليكم '''»، يعنى اين چشيدن آتش برايتان حتمى است و از شما جدا شدنى نيست ، چه صبر بكنيد و چه نكنيد، نه اين كه صبر كردن ، عذاب را از شما بر مى دارد و يا حداقل آن را تخفيف مى دهد، و نه اين كه بى صبرى و جزع و فزع سودى به حالتان دارد.
و جمله «'''فاصبروا اولا تصبروا'''» به خاطر اين كه فاى تفريع بر سرش ‍ در آمده نتيجه اى است كه از دستور «'''بچشيد حرارت آتش '''» را گرفته ، و اگر اين نتيجه را با ترديد بين امر و نهى بيان كرده ، و فرموده : «'''صبر بكنيد و يا نكنيد'''» خواسته است به طور كنايه بفهماند صبر كردن و نكردن شما يكسان است . و به همين جهت دنبال اين جمله به طور صريح فرموده : «'''سواء عليكم '''»، يعنى اين چشيدن آتش برايتان حتمى است و از شما جدا شدنى نيست ، چه صبر بكنيد و چه نكنيد، نه اين كه صبر كردن ، عذاب را از شما بر مى دارد و يا حداقل آن را تخفيف مى دهد، و نه اين كه بى صبرى و جزع و فزع سودى به حالتان دارد.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۵ </center>
عمل آن عامل است ، پس به همين جهت اگر در ظرف قيامت عمل صورت آتش جلوه كند، تا اءبد به جان عامل خود مى افتد، و اگر هم بگوييم تقدير كلام «'''انما تجزون جزاء ما كنتم تعملون '''» است ، باز هم اين ملازمه صحيح است ، و معنايش اين است كه ما از جايى ديگر آتش نياورده ايم ، و اين آتش جزاى اعمال شما و آثار همان كارهايى است كه مى كرديد.
عمل آن عامل است ، پس به همين جهت اگر در ظرف قيامت عمل صورت آتش جلوه كند، تا اءبد به جان عامل خود مى افتد، و اگر هم بگوييم تقدير كلام «'''انما تجزون جزاء ما كنتم تعملون '''» است ، باز هم اين ملازمه صحيح است ، و معنايش اين است كه ما از جايى ديگر آتش نياورده ايم ، و اين آتش جزاى اعمال شما و آثار همان كارهايى است كه مى كرديد.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّتٍ وَ نَعِيمٍ
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى جَنَّتٍ وَ نَعِيمٍ
كلمه «'''جنت '''» به معناى بستانى است كه درختان ، آن را پوشانده باشد، (چون از ماده «'''جن '''» گرفته شده كه به معناى ستر است )، و كلمه نعيم معناى نعمت بسيار است .
كلمه «'''جنت '''» به معناى بستانى است كه درختان ، آن را پوشانده باشد، (چون از ماده «'''جن '''» گرفته شده كه به معناى ستر است )، و كلمه نعيم معناى نعمت بسيار است .
و معناى آيه اين است كه : مر دم با تقوا و آنها كه در زندگى از خدا پروا دارند در روز قيامت در بستان ها سكونت مى كنند، و نعمتى فراوان بر آنان احاطه دارد.
و معناى آيه اين است كه : مر دم با تقوا و آنها كه در زندگى از خدا پروا دارند در روز قيامت در بستان ها سكونت مى كنند، و نعمتى فراوان بر آنان احاطه دارد.
معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود: «'''فاكهين بما آتيهم ربهم ...'''»
معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود: «'''فاكهين بما آتيهم ربهم ...'''»
فَكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ
فَكِهِينَ بِمَا ءَاتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبهُمْ عَذَاب الجَْحِيمِ
كلمه «'''فاكهه '''» كه «'''فاكهين '''» از آن گرفته شده ، به معناى مطلق ميوه است .
كلمه «'''فاكهه '''» كه «'''فاكهين '''» از آن گرفته شده ، به معناى مطلق ميوه است .
و بعضى گفته اند: به معناى همه ميوه ها، به جز انگور و انار است ، وقتى گفته مى شود «'''فلان تفكه و يا فلان فكه '''» هم معنايش اين است كه ميوه را به يكديگر دادند، و هم اين است كه آن را تناول كرد، و در آيه شريفه به هر دو معنا تفسير شده .
و بعضى گفته اند: به معناى همه ميوه ها، به جز انگور و انار است ، وقتى گفته مى شود «'''فلان تفكه و يا فلان فكه '''» هم معنايش اين است كه ميوه را به يكديگر دادند، و هم اين است كه آن را تناول كرد، و در آيه شريفه به هر دو معنا تفسير شده .
خط ۱۷۶: خط ۱۷۸:
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
يعنى به ايشان گفته مى شود بخوريد و بنوشيد، خوردنى و نوشيدنى گوارا، كه در حقيقت كلمه «'''هنيئا'''» صفت است كه در جاى مفعول مطلق نشسته ، و يا مفعول به است . و جمله «'''بما كنتم تعملون '''» يا متعلق به جمله «'''كلوا و اشربوا'''»، و يا به كلمه «'''هنيئا'''».
يعنى به ايشان گفته مى شود بخوريد و بنوشيد، خوردنى و نوشيدنى گوارا، كه در حقيقت كلمه «'''هنيئا'''» صفت است كه در جاى مفعول مطلق نشسته ، و يا مفعول به است . و جمله «'''بما كنتم تعملون '''» يا متعلق به جمله «'''كلوا و اشربوا'''»، و يا به كلمه «'''هنيئا'''».
مُتَّكِئِينَ عَلى سرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَهُم بحُورٍ عِينٍ
مُتَّكِئِينَ عَلى سرُرٍ مَّصفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَهُم بحُورٍ عِينٍ
كلمه «'''متكئين '''» جمع اسم فاعل از باب افتعال است كه مصدر آن اتكاء مى باشد، و «'''اتكاء'''» به معناى تكيه دادن به پشتى و يا مثل آن است . و كلمه «'''سرر'''» جمع سرير است ، (كه به معناى تخت و به اصطلاح امروز مبل است ). و كلمه «'''مصفوفة '''» از ماده «'''صف '''» است ، كه به معناى رديف قرار گرفتن چند نفر در يك خط است ، (مانند صف لشكر و يا صف نماز)؛ پس معناى مصفوفه اين است كه : اهل بهشت به يكديگر وصلند و اتصال دارند.
كلمه «'''متكئين '''» جمع اسم فاعل از باب افتعال است كه مصدر آن اتكاء مى باشد، و «'''اتكاء'''» به معناى تكيه دادن به پشتى و يا مثل آن است . و كلمه «'''سرر'''» جمع سرير است ، (كه به معناى تخت و به اصطلاح امروز مبل است ). و كلمه «'''مصفوفة '''» از ماده «'''صف '''» است ، كه به معناى رديف قرار گرفتن چند نفر در يك خط است ، (مانند صف لشكر و يا صف نماز)؛ پس معناى مصفوفه اين است كه : اهل بهشت به يكديگر وصلند و اتصال دارند.
و معناى آيه اين است كه : ايشان بر پشتى ها و بالش ها تكيه دارند، در حالى كه بر روى مبلهاى رديف هم ، قرار گرفته باشند.
و معناى آيه اين است كه : ايشان بر پشتى ها و بالش ها تكيه دارند، در حالى كه بر روى مبلهاى رديف هم ، قرار گرفته باشند.
«'''و زوجناهم بحور عين '''» - منظور از «'''تزويج '''» قرين شدن دو نفر باهمند.
«'''و زوجناهم بحور عين '''» - منظور از «'''تزويج '''» قرين شدن دو نفر باهمند.
و معناى جمله اين است كه : ما ايشان را قرين حورالعين كرديم ، نه اين ميان آنان عقد زناشويى برقرار ساختيم ، به دليل اين كه فرموده : «'''بحور عين '''» و تزويج را با حرف «'''باء'''» متعدى كرده و اگر منظور از تزويج نكاح به عقد بود احتياج به حرف باء نبود، همچنان كه در جاى ديگر قرآن بدون حرف مذكور مفعول خود را گرفته از آن جمله آيه «'''زوجناكها'''» است ، كه - به طورى كه گفته اند - معنايش اين است كه ما زينب را ازدواج تو در آورديم .
و معناى جمله اين است كه : ما ايشان را قرين حورالعين كرديم ، نه اين ميان آنان عقد زناشويى برقرار ساختيم ، به دليل اين كه فرموده : «'''بحور عين '''» و تزويج را با حرف «'''باء'''» متعدى كرده و اگر منظور از تزويج نكاح به عقد بود احتياج به حرف باء نبود، همچنان كه در جاى ديگر قرآن بدون حرف مذكور مفعول خود را گرفته از آن جمله آيه «'''زوجناكها'''» است ، كه - به طورى كه گفته اند - معنايش اين است كه ما زينب را ازدواج تو در آورديم .
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَنٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ ...
وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ اتَّبَعَتهُمْ ذُرِّيَّتهُم بِإِيمَنٍ أَلحَْقْنَا بهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ مَا أَلَتْنَهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىْءٍ ...
بعضى گفته اند: فرق ميان «'''اتباع '''» و «'''لحوق '''» با اين كه در هر دو تقدم و تاخر هست ، - اين است كه در اتباع بايد تابع و متبوع هر دو در مورد اتباع مشترك باشند، هر جا كه متبوع مى رود و هر كارى كه او مى كند تابع هم برود و بكند، آن وقت است كه مى گوييم فلانى از فلان كس تبعيت كرد، به خلاف لحوق كه لازم نيست در كار و راه ملحوق ، شركت داشته باشد.
بعضى گفته اند: فرق ميان «'''اتباع '''» و «'''لحوق '''» با اين كه در هر دو تقدم و تاخر هست ، - اين است كه در اتباع بايد تابع و متبوع هر دو در مورد اتباع مشترك باشند، هر جا كه متبوع مى رود و هر كارى كه او مى كند تابع هم برود و بكند، آن وقت است كه مى گوييم فلانى از فلان كس تبعيت كرد، به خلاف لحوق كه لازم نيست در كار و راه ملحوق ، شركت داشته باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷ </center>
خط ۱۹۹: خط ۲۰۱:
و بعضى گفته اند: ضمير در جمله «'''ما التناهم '''» و در «'''من عملهم '''»ذريه بر مى گردد، و معنايش اين است كه : ما با ملحق كردن ذريه پدران چيزى از عمل ذريه كم نمى كنيم ، بلكه اعمال ذريه را تمام و كامل به او مى دهيم ، چه خير باشد و چه شر، آنگاه ملحق به پدرش ‍ مى كنيم .
و بعضى گفته اند: ضمير در جمله «'''ما التناهم '''» و در «'''من عملهم '''»ذريه بر مى گردد، و معنايش اين است كه : ما با ملحق كردن ذريه پدران چيزى از عمل ذريه كم نمى كنيم ، بلكه اعمال ذريه را تمام و كامل به او مى دهيم ، چه خير باشد و چه شر، آنگاه ملحق به پدرش ‍ مى كنيم .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش