گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۷}}
__TOC__
__TOC__




لَّقَدْ أَنزَلْنَا ءَايَتٍ مُّبَيِّنَتٍ وَ اللَّهُ يهْدِى مَن يَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِيمٍ
لَّقَدْ أَنزَلْنَا ءَايَتٍ مُّبَيِّنَتٍ وَ اللَّهُ يهْدِى مَن يَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِيمٍ
منظور از اين آيات مبينات همان آيه نور و آيات بعد از آن است ، كه صفت نور خداى تعالى را بيان مى كرد، و صراط مستقيم آن راهى است كه غضب خدا و ضلالت شامل راهروان آن نمى شود، همچنان كه فرمود: «'''اهدنا الصراط المستقيم صراط الاذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين '''»، كه سخن در تفسير آن در سوره حمد گذشت .
منظور از اين آيات مبينات همان آيه نور و آيات بعد از آن است ، كه صفت نور خداى تعالى را بيان مى كرد، و صراط مستقيم آن راهى است كه غضب خدا و ضلالت شامل راهروان آن نمى شود، همچنان كه فرمود: «'''اهدنا الصراط المستقيم صراط الاذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين '''»، كه سخن در تفسير آن در سوره حمد گذشت .
و اينكه در آخر آيه فرمود: «'''و اللّه يهدى من يشاء الى صراط مستقيم '''» سبب شد كه جمله «'''لقد انزلنا آيات مبينات '''» را مقيد به قيد «'''اليكم '''» نكرد، چون مى خواست دنبال آن
و اينكه در آخر آيه فرمود: «'''و اللّه يهدى من يشاء الى صراط مستقيم '''» سبب شد كه جمله «'''لقد انزلنا آيات مبينات '''» را مقيد به قيد «'''اليكم '''» نكرد، چون مى خواست دنبال آن
خط ۵۳: خط ۵۵:
<span id='link137'><span>
<span id='link137'><span>
==آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور ==
==آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور ==
وَ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسولِ وَ أَطعْنَا ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنهُم مِّن بَعْدِ ذَلِك وَ مَا أُولَئك بِالْمُؤْمِنِينَ(۴۷)
وَ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسولِ وَ أَطعْنَا ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنهُم مِّن بَعْدِ ذَلِك وَ مَا أُولَئك بِالْمُؤْمِنِينَ(۴۷)
وَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنهُم مُّعْرِضونَ(۴۸)
وَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنهُم مُّعْرِضونَ(۴۸)
وَ إِن يَكُن لهَُّمُ الحَْقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ(۴۹)
وَ إِن يَكُن لهَُّمُ الحَْقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ(۴۹)
أَ فى قُلُوبهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يخَافُونَ أَن يحِيف اللَّهُ عَلَيهِمْ وَ رَسولُهُ بَلْ أُولَئك هُمُ الظلِمُونَ(۵۰)
أَ فى قُلُوبهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يخَافُونَ أَن يحِيف اللَّهُ عَلَيهِمْ وَ رَسولُهُ بَلْ أُولَئك هُمُ الظلِمُونَ(۵۰)
إِنَّمَا كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا وَ أُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ(۵۱)
إِنَّمَا كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا وَ أُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ(۵۱)
وَ مَن يُطِع اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ يخْش اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولَئك هُمُ الْفَائزُونَ(۵۲)
وَ مَن يُطِع اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ يخْش اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولَئك هُمُ الْفَائزُونَ(۵۲)
* وَ أَقْسمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَنهِمْ لَئنْ أَمَرْتهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ(۵۳)
* وَ أَقْسمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَنهِمْ لَئنْ أَمَرْتهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ(۵۳)
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَ عَلَيْكم مَّا حُمِّلْتُمْ وَ إِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ مَا عَلى الرَّسولِ إِلا الْبَلَغُ الْمُبِينُ(۵۴)
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَ عَلَيْكم مَّا حُمِّلْتُمْ وَ إِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ مَا عَلى الرَّسولِ إِلا الْبَلَغُ الْمُبِينُ(۵۴)
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنكمْ وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لَيَستَخْلِفَنَّهُمْ فى الاَرْضِ كمَا استَخْلَف الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لهَُمْ دِينهُمُ الَّذِى ارْتَضى لهَُمْ وَ لَيُبَدِّلَنهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنى لا يُشرِكُونَ بى شيْئاً وَ مَن كفَرَ بَعْدَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْفَسِقُونَ(۵۵)
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنكمْ وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لَيَستَخْلِفَنَّهُمْ فى الاَرْضِ كمَا استَخْلَف الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لهَُمْ دِينهُمُ الَّذِى ارْتَضى لهَُمْ وَ لَيُبَدِّلَنهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنى لا يُشرِكُونَ بى شيْئاً وَ مَن كفَرَ بَعْدَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْفَسِقُونَ(۵۵)
وَ أَقِيمُوا الصلَوةَ وَ ءَاتُوا الزَّكَوةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ لَعَلَّكمْ تُرْحَمُونَ(۵۶)
وَ أَقِيمُوا الصلَوةَ وَ ءَاتُوا الزَّكَوةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ لَعَلَّكمْ تُرْحَمُونَ(۵۶)
لا تحْسبنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فى الاَرْضِ وَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْس الْمَصِيرُ(۵۷)
لا تحْسبنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فى الاَرْضِ وَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْس الْمَصِيرُ(۵۷)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۲۰۰ </center>
ترجمه آيات
ترجمه آيات
خط ۸۱: خط ۸۳:
ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند
ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند
اين آيات وجوب اطاعت خدا و رسولش (صلى اللّه عليه و آله ) را بيان مى كند و مى فهماند كه اطاعت رسول (صلى الله عليه و آله ) از اطاعت خدا جدا نيست و بر هر مسلمان واجب است كه به حكم و قضاى او تن در دهد، كه روگردانى از حكم و قضاى او نفاق است ، و در آخر صالحان از مؤ منين را وعده جميل و كفار را تهديد و بيم مى دهد.
اين آيات وجوب اطاعت خدا و رسولش (صلى اللّه عليه و آله ) را بيان مى كند و مى فهماند كه اطاعت رسول (صلى الله عليه و آله ) از اطاعت خدا جدا نيست و بر هر مسلمان واجب است كه به حكم و قضاى او تن در دهد، كه روگردانى از حكم و قضاى او نفاق است ، و در آخر صالحان از مؤ منين را وعده جميل و كفار را تهديد و بيم مى دهد.
وَ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسولِ وَ أَطعْنَا ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنهُم مِّن بَعْدِ ذَلِك ...
وَ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسولِ وَ أَطعْنَا ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنهُم مِّن بَعْدِ ذَلِك ...
اين آيه شريفه حال بعضى از منافقين را بيان مى كند كه به ظاهر دم از ايمان و اطاعت زدند ولى دوباره به كفر اول خود برگشتند، و مى فرمايد كه ايمان به خدا عبارت است از اعتقاد قلبى بر يگانگى او و بر آن دينى كه تشريع كرده ، و ايمان به رسول عبارت است از اعتقاد قلبى بر اينكه او فرستاده خدا است ، و امر او امر خدا و نهى او نهى خدا و حكم او حكم خدا است ، بدون اينكه خودش از پيش خود اختيارى داشته باشد، و اطاعت خدا عبارت است از اينكه عمل را مطابق شرع او انجام دهند، و اطاعت رسول عبارت است از اينكه فرمانبر به امر او باشند، و به نهى او باز ايستند: و آنچه او حكم مى كند و هر قضايى كه مى راند بپذيرند. پس ‍ ايمان به خدا و اطاعت او موردى جز دين و تدين به آن ندارد و ايمان به رسول و اطاعت او هم موردش همان خبرى است كه او از دين مى دهد، يعنى ايمان به اينكه خبر او از ناحيه خدا است ، و اطاعت از امر و نهى او و تن دادن به حكم او در منازعات ، و خلاصه منقاد او در همه امور بودن .
اين آيه شريفه حال بعضى از منافقين را بيان مى كند كه به ظاهر دم از ايمان و اطاعت زدند ولى دوباره به كفر اول خود برگشتند، و مى فرمايد كه ايمان به خدا عبارت است از اعتقاد قلبى بر يگانگى او و بر آن دينى كه تشريع كرده ، و ايمان به رسول عبارت است از اعتقاد قلبى بر اينكه او فرستاده خدا است ، و امر او امر خدا و نهى او نهى خدا و حكم او حكم خدا است ، بدون اينكه خودش از پيش خود اختيارى داشته باشد، و اطاعت خدا عبارت است از اينكه عمل را مطابق شرع او انجام دهند، و اطاعت رسول عبارت است از اينكه فرمانبر به امر او باشند، و به نهى او باز ايستند: و آنچه او حكم مى كند و هر قضايى كه مى راند بپذيرند. پس ‍ ايمان به خدا و اطاعت او موردى جز دين و تدين به آن ندارد و ايمان به رسول و اطاعت او هم موردش همان خبرى است كه او از دين مى دهد، يعنى ايمان به اينكه خبر او از ناحيه خدا است ، و اطاعت از امر و نهى او و تن دادن به حكم او در منازعات ، و خلاصه منقاد او در همه امور بودن .
و بنابراين ميان دو ايمان و دو اطاعت تنها فرقى كه هست از جهت سعه و ضيق مورد است ، و تفصيلى كه در آيه آمده كه مى فرمايد: «'''آمنا باللّه و بالرسول '''» كه حرف باء را تكرار كرده ، به همين سعه و ضيق اشاره دارد، توضيح اينكه نفرمود «'''آمنا باللّه و الرسول '''» تا تعدد دو ايمان و دو اطاعت را برساند، و در عين اينكه دوئيت ميان اين دو ايمان و دو اطاعت هست ، در عين حال هيچ يك از ديگرى جدا نيست ، همچنان كه خدا در مذمت كسانى كه اين دو را از هم جدا مى خواهند فرموده : «'''ويريدون ان يفرقوا بين اللّه و رسله '''»
و بنابراين ميان دو ايمان و دو اطاعت تنها فرقى كه هست از جهت سعه و ضيق مورد است ، و تفصيلى كه در آيه آمده كه مى فرمايد: «'''آمنا باللّه و بالرسول '''» كه حرف باء را تكرار كرده ، به همين سعه و ضيق اشاره دارد، توضيح اينكه نفرمود «'''آمنا باللّه و الرسول '''» تا تعدد دو ايمان و دو اطاعت را برساند، و در عين اينكه دوئيت ميان اين دو ايمان و دو اطاعت هست ، در عين حال هيچ يك از ديگرى جدا نيست ، همچنان كه خدا در مذمت كسانى كه اين دو را از هم جدا مى خواهند فرموده : «'''ويريدون ان يفرقوا بين اللّه و رسله '''»
خط ۸۹: خط ۹۱:
و اينكه فرمود: «'''ثم يتولى فريق منهم من بعد ذلك '''» معنايش اين است كه طايفه اى از اين گروه كه مى گفتند: «'''آمنا باللّه و بالرسول و اطعنا'''» بعد از گفتن اين حرف از مقتضا و لوازم گفتار خويش برگشته ، و اعراض كردند.
و اينكه فرمود: «'''ثم يتولى فريق منهم من بعد ذلك '''» معنايش اين است كه طايفه اى از اين گروه كه مى گفتند: «'''آمنا باللّه و بالرسول و اطعنا'''» بعد از گفتن اين حرف از مقتضا و لوازم گفتار خويش برگشته ، و اعراض كردند.
و معناى اينكه فرمود: «'''و ما اولئك بالمؤ منين '''» اين است كه اين گويندگان مؤ من نيستند، و مشاراليه به اشاره «'''اولئك - اينان '''» به شهادت سياق عموم گويندگان است ، نه خصوص طايفه اى كه اعراض ‍ كردند، چون سياق كلام براى مذمت همه است .
و معناى اينكه فرمود: «'''و ما اولئك بالمؤ منين '''» اين است كه اين گويندگان مؤ من نيستند، و مشاراليه به اشاره «'''اولئك - اينان '''» به شهادت سياق عموم گويندگان است ، نه خصوص طايفه اى كه اعراض ‍ كردند، چون سياق كلام براى مذمت همه است .
وَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنهُم مُّعْرِضونَ
وَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنهُم مُّعْرِضونَ
بيان اينكه نفاق انگيزه اعراض پاره اى از مؤ منان ظاهرى از حكم و حكميت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) بوده است
بيان اينكه نفاق انگيزه اعراض پاره اى از مؤ منان ظاهرى از حكم و حكميت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) بوده است
سياق آيه شهادت مى دهد بر اينكه آيات درباره بعضى از منافقين نازل شده كه باب عضى ديگر مرافعه اى داشته اند و آن طرف پيشنهاد كرده كه نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) روند و هر چه او در ميان آن دو حكم كرد قبول كنند، و منافق مزبور زير بار نرفته ، و اين آيات در اين خصوص نازل شده .
سياق آيه شهادت مى دهد بر اينكه آيات درباره بعضى از منافقين نازل شده كه باب عضى ديگر مرافعه اى داشته اند و آن طرف پيشنهاد كرده كه نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) روند و هر چه او در ميان آن دو حكم كرد قبول كنند، و منافق مزبور زير بار نرفته ، و اين آيات در اين خصوص نازل شده .
خط ۹۸: خط ۱۰۰:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۰۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۰۳ </center>
رسول حكم خدا است . اين آيه نسبت به آيه سابقش از قبيل خاص ‍ نسبت به عام است ، چون در اين آيه اعراض مخصوصى از ايشان را بازگو مى كند، و در آيه قبلى مطلق اعراض ايشان را بيان كرد.
رسول حكم خدا است . اين آيه نسبت به آيه سابقش از قبيل خاص ‍ نسبت به عام است ، چون در اين آيه اعراض مخصوصى از ايشان را بازگو مى كند، و در آيه قبلى مطلق اعراض ايشان را بيان كرد.
وَ إِن يَكُن لهَُّمُ الحَْقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ
وَ إِن يَكُن لهَُّمُ الحَْقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ
«'''اذعان '''» به معناى انقياد و اطاعت است و ظاهر سياق آيه مخصوصا جمله «'''ياتوا اليه '''» اين است كه مراد از «'''حق '''» حكم پيغمبر است . زيرا حكم حقى است كه از پيامبر جدا نمى شود و معنى آيه چنين مى شود. و اگر حق كه همان حكم پيامبر است به نفع آنان «'''منافقين '''» باشد نه به ضررشان مى آيند به سوى اين حكم در حالى كه منقاد و مطيع مى باشند پس برگشت نمى كنند از او مگر وقتى كه عليه آنان باشد. و لازمه اين معنى اين است كه آنان تبعيت مى كنند هواى خود را و قصد ندارند كه اطاعت حق كنند.
«'''اذعان '''» به معناى انقياد و اطاعت است و ظاهر سياق آيه مخصوصا جمله «'''ياتوا اليه '''» اين است كه مراد از «'''حق '''» حكم پيغمبر است . زيرا حكم حقى است كه از پيامبر جدا نمى شود و معنى آيه چنين مى شود. و اگر حق كه همان حكم پيامبر است به نفع آنان «'''منافقين '''» باشد نه به ضررشان مى آيند به سوى اين حكم در حالى كه منقاد و مطيع مى باشند پس برگشت نمى كنند از او مگر وقتى كه عليه آنان باشد. و لازمه اين معنى اين است كه آنان تبعيت مى كنند هواى خود را و قصد ندارند كه اطاعت حق كنند.
أَ فى قُلُوبهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يخَافُونَ أَن يحِيف اللَّهُ عَلَيهِمْ وَ رَسولُهُ...
أَ فى قُلُوبهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يخَافُونَ أَن يحِيف اللَّهُ عَلَيهِمْ وَ رَسولُهُ...
كلمه «'''حيف '''» به معناى جور است .
كلمه «'''حيف '''» به معناى جور است .
و ظاهر سياق آيات اين است كه مراد از مرض قلوب ضعف ايمان مى باشد، همچنان كه در آيه «'''فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض '''» و آيه «'''لئن لم ينته المنافقون و الّذين فى قلوبهم مرض ، و المرجفون فى المدينه لنغرينك بهم '''» و آياتى ديگر كه به همين معنا است .
و ظاهر سياق آيات اين است كه مراد از مرض قلوب ضعف ايمان مى باشد، همچنان كه در آيه «'''فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض '''» و آيه «'''لئن لم ينته المنافقون و الّذين فى قلوبهم مرض ، و المرجفون فى المدينه لنغرينك بهم '''» و آياتى ديگر كه به همين معنا است .
خط ۱۱۲: خط ۱۱۴:
پس از آنچه گذشت ، روشن شد كه ترديد در اسباب اعراض بين امور سه گانه به تقديرى كه نفاق نداشته باشند، ترديدى است ، حاصر، و اقسام سه گانه هم متغاير، چون حاصل معنا اين مى شود كه اينان منافق و غير مؤ منند، براى اينكه اگر اين طور نباشند اعراضشان يا از ضعف ايمان است ، و يا از زايل شدن آن به علت ارتياب و شك است ، و يا از ترس بدون جهت است ، چون ترسيدن از مراجعه به حكم حاكم وقتى است كه آدمى احتمال جور در حكم و انحراف از حق به باطل بدهد، و چنين احتمالى در حكم خدا و رسول او نيست .
پس از آنچه گذشت ، روشن شد كه ترديد در اسباب اعراض بين امور سه گانه به تقديرى كه نفاق نداشته باشند، ترديدى است ، حاصر، و اقسام سه گانه هم متغاير، چون حاصل معنا اين مى شود كه اينان منافق و غير مؤ منند، براى اينكه اگر اين طور نباشند اعراضشان يا از ضعف ايمان است ، و يا از زايل شدن آن به علت ارتياب و شك است ، و يا از ترس بدون جهت است ، چون ترسيدن از مراجعه به حكم حاكم وقتى است كه آدمى احتمال جور در حكم و انحراف از حق به باطل بدهد، و چنين احتمالى در حكم خدا و رسول او نيست .
مفسرين در كلماتشان بحث در پيرامون ترديد و اضراب را طول داده اند، و به گمانم آنچه ما آورديم كافى باشد، و اگر كسى نخواهد به اين مقدار اكتفاء كند بايد به تفاسير مفصل مراجعه نمايد.
مفسرين در كلماتشان بحث در پيرامون ترديد و اضراب را طول داده اند، و به گمانم آنچه ما آورديم كافى باشد، و اگر كسى نخواهد به اين مقدار اكتفاء كند بايد به تفاسير مفصل مراجعه نمايد.
إِنَّمَا كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا...
إِنَّمَا كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِيَحْكمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا...
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۰۵ </center>
<span id='link140'><span>
<span id='link140'><span>
خط ۱۲۶: خط ۱۲۸:
آيه مورد بحث با جمله «'''و اولئك هم المفلحون '''» خاتمه يافته كه در آن رستگارى منحصر در مؤ منين شده نه اينكه مؤ منين منحصر در رستگارى شده باشند.
آيه مورد بحث با جمله «'''و اولئك هم المفلحون '''» خاتمه يافته كه در آن رستگارى منحصر در مؤ منين شده نه اينكه مؤ منين منحصر در رستگارى شده باشند.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش