گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۹}}
__TOC__
__TOC__


خط ۱۵: خط ۱۷:
و اما اينكه گفتيم جمله «''' و يصدون عن سبيل الله '''» توضيح جمله «''' و لا يدينون دين الحق '''» است ، و آن نكته اين بود كه گفتيم اين اوصاف در مقام بيان اين جهت است كه صفات و اعمال احبار و رهبانان مايه فساد جامعه انسانى است ، و سد راه حكومت عادله دينى است ، و نمى گذارد آن حكومت بغرض و هدفش كه همانا اصلاح مردم و بوجود آوردن جامعه زنده فعال و رسانيدن افراد آن به سعادت فطريشان است نائل شود.
و اما اينكه گفتيم جمله «''' و يصدون عن سبيل الله '''» توضيح جمله «''' و لا يدينون دين الحق '''» است ، و آن نكته اين بود كه گفتيم اين اوصاف در مقام بيان اين جهت است كه صفات و اعمال احبار و رهبانان مايه فساد جامعه انسانى است ، و سد راه حكومت عادله دينى است ، و نمى گذارد آن حكومت بغرض و هدفش كه همانا اصلاح مردم و بوجود آوردن جامعه زنده فعال و رسانيدن افراد آن به سعادت فطريشان است نائل شود.
و به همين جهت از ميان همه مفاسدى كه متدين نبودن ايشان به دين حق داشت ، تنها آن مفسده اى را بيان كرد كه در تباهى اجتماع صالح از همه مهم تر بود، و آن ، جلوگيرى ايشان از راه خدا و بازداشتن مردم از پيروى آن بود، زيرا ايشان با تمام امكانات و قدرت خود چه علنى و چه پنهانى درباره دين حق و راه خدا كارشكنى مى كردند، و دائما در اين عمل اصرار و پا فشارى مى نمودند، و اين نه تنها در عهد رسول اسلام بود، بلكه از آن روز تاكنون كار ايشان نقشه ريزى عليه اسلام بوده و هست .
و به همين جهت از ميان همه مفاسدى كه متدين نبودن ايشان به دين حق داشت ، تنها آن مفسده اى را بيان كرد كه در تباهى اجتماع صالح از همه مهم تر بود، و آن ، جلوگيرى ايشان از راه خدا و بازداشتن مردم از پيروى آن بود، زيرا ايشان با تمام امكانات و قدرت خود چه علنى و چه پنهانى درباره دين حق و راه خدا كارشكنى مى كردند، و دائما در اين عمل اصرار و پا فشارى مى نمودند، و اين نه تنها در عهد رسول اسلام بود، بلكه از آن روز تاكنون كار ايشان نقشه ريزى عليه اسلام بوده و هست .
وَ الَّذِينَ يَكْنزُونَ الذَّهَب وَ الْفِضةَ وَ لا يُنفِقُونهَا فى سبِيلِ اللَّهِ فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
وَ الَّذِينَ يَكْنزُونَ الذَّهَب وَ الْفِضةَ وَ لا يُنفِقُونهَا فى سبِيلِ اللَّهِ فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «''' كنز '''» به معناى روى هم نهادن مال و نگهدارى آن است و در اصل از كنز خرما گرفته شده و زمان كنز، آن فصلى است كه در آن خرما ذخيره مى شود، و «''' ناقة كناز '''» آن شترى است كه گوشت بدنش روى هم انباشته شده ، و به عبارت ساده تر چاق باشد، و «''' يكنزون '''» در جمله «''' و الذين يكنزون الذهب و الفضه '''» به معناى انباشتن و ذخيره كردن است .
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «''' كنز '''» به معناى روى هم نهادن مال و نگهدارى آن است و در اصل از كنز خرما گرفته شده و زمان كنز، آن فصلى است كه در آن خرما ذخيره مى شود، و «''' ناقة كناز '''» آن شترى است كه گوشت بدنش روى هم انباشته شده ، و به عبارت ساده تر چاق باشد، و «''' يكنزون '''» در جمله «''' و الذين يكنزون الذهب و الفضه '''» به معناى انباشتن و ذخيره كردن است .
پس در همه موارد استعمال اين كلمه ، يك معنا نهفته است ، و آن نگهدارى و ذخيره مال و خوددارى از اين است كه در ميان مردم جريان پيدا كند و زيادتر شود، و انتفاع از آن عمومى تر گردد، يكى از آن با دادنش ‍ منتفع شود، و ديگرى با گرفتن آن و سومى با عمل كردن روى آن . و اين عمل يعنى كنز و ذخيره كردن مال ، در سابق به صورت دفينه كردن آن صورت مى گرفته چون بانك و مخازن عمومى در كار نبوده ، ناگزير مى شدند براى آنكه سوء قصدى بدان نشود آن را در زمين دفن كنند.
پس در همه موارد استعمال اين كلمه ، يك معنا نهفته است ، و آن نگهدارى و ذخيره مال و خوددارى از اين است كه در ميان مردم جريان پيدا كند و زيادتر شود، و انتفاع از آن عمومى تر گردد، يكى از آن با دادنش ‍ منتفع شود، و ديگرى با گرفتن آن و سومى با عمل كردن روى آن . و اين عمل يعنى كنز و ذخيره كردن مال ، در سابق به صورت دفينه كردن آن صورت مى گرفته چون بانك و مخازن عمومى در كار نبوده ، ناگزير مى شدند براى آنكه سوء قصدى بدان نشود آن را در زمين دفن كنند.
خط ۳۵: خط ۳۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۳۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۳۵ </center>
اين بود آنچه كه آيه شريفه بر آن دلالت داشت ، و چون مشتمل است بر پاره اى از مسائل كلامى لذا مفسرين در اين آيه مشاجره هائى بس طولانى كرده اند كه ما آنها را به زودى (بعد از بحث روايتى آيات مورد بحث ) در يك فصل جداگانه اى ايراد خواهيم نمود - ان شاء الله . و جمله «''' فبشرهم بعذاب اليم '''» كه وعده عذابست به حرمت شديد كنز دلالت مى كند.
اين بود آنچه كه آيه شريفه بر آن دلالت داشت ، و چون مشتمل است بر پاره اى از مسائل كلامى لذا مفسرين در اين آيه مشاجره هائى بس طولانى كرده اند كه ما آنها را به زودى (بعد از بحث روايتى آيات مورد بحث ) در يك فصل جداگانه اى ايراد خواهيم نمود - ان شاء الله . و جمله «''' فبشرهم بعذاب اليم '''» كه وعده عذابست به حرمت شديد كنز دلالت مى كند.
يَوْمَ يحْمَى عَلَيْهَا فى نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبهُمْ وَ ظهُورُهُمْ ...
يَوْمَ يحْمَى عَلَيْهَا فى نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبهُمْ وَ ظهُورُهُمْ ...
كلمه «''' احماء '''» به معناى داغ كردن هر چيز است بطورى كه حس آدمى از احساس آن ناراحت شود، و اگر با «''' على '''» متعدى شده و گفته شود: «''' يحمى عليها '''» اين معنا را مى دهد كه آتش بر آن چيز افروخته مى شود تا داغ گردد. و كلمه «''' كى '''» - كه كلمه «''' تكوى '''» مشتق از آن است - عبارت است از الصاق چيز داغ به بدن (كه در فارسى آن را داغ نهادن مى گويند).
كلمه «''' احماء '''» به معناى داغ كردن هر چيز است بطورى كه حس آدمى از احساس آن ناراحت شود، و اگر با «''' على '''» متعدى شده و گفته شود: «''' يحمى عليها '''» اين معنا را مى دهد كه آتش بر آن چيز افروخته مى شود تا داغ گردد. و كلمه «''' كى '''» - كه كلمه «''' تكوى '''» مشتق از آن است - عبارت است از الصاق چيز داغ به بدن (كه در فارسى آن را داغ نهادن مى گويند).
پس معناى آيه اين است كه : اين عذابى كه ما دفينه كنندگان ثروت را از آن بيم داديم و بر آن تهديدشان كرديم ، وقوعش در روزى است كه در آتش ‍ جهنم بر آن پولهاى دفينه شده دميده مى شود تا سرخ گردد، آنگاه با همانها پيشانيها و پشت و پهلوى ايشان را داغ مى كنند، و در آن موقع به ايشان گفته مى شود «''' اين همان پولهائى است كه براى روز مباداى خود جمع كرده بوديد، اينك همانها را بچشيد، زيرا اينها همانها است كه امروز به صورت عذاب درآمده و شما را شكنجه مى دهد '''» .
پس معناى آيه اين است كه : اين عذابى كه ما دفينه كنندگان ثروت را از آن بيم داديم و بر آن تهديدشان كرديم ، وقوعش در روزى است كه در آتش ‍ جهنم بر آن پولهاى دفينه شده دميده مى شود تا سرخ گردد، آنگاه با همانها پيشانيها و پشت و پهلوى ايشان را داغ مى كنند، و در آن موقع به ايشان گفته مى شود «''' اين همان پولهائى است كه براى روز مباداى خود جمع كرده بوديد، اينك همانها را بچشيد، زيرا اينها همانها است كه امروز به صورت عذاب درآمده و شما را شكنجه مى دهد '''» .
خط ۹۵: خط ۹۷:
و نيز در آن كتاب است كه احمد در كتاب زهد از ابى بكر بن منكدر روايت كرده كه گفت : حبيب بن سلمه در ايامى كه امير شام بود سيصد دينار براى ابو ذر فرستاد و پيغام داد اين را در حوائج خود مصرف كن . ابو ذر گفت : آن را بردار و برگردان ، آيا او كسى را از ما مغرورتر به خدا نيافت ؛ ما را سايه بانى كه در زير آن خود را از سرما و گرما بپوشانيم و سه تا گوسفند كه عصرها از صحرا بيايند و ما را از شير خود بهره مند سازند و كنيزى كه با خدمت خود بر ما منت گذارد بس است ، و من بدون تعارف از داشتن بيشتر از اين بيمناكم .
و نيز در آن كتاب است كه احمد در كتاب زهد از ابى بكر بن منكدر روايت كرده كه گفت : حبيب بن سلمه در ايامى كه امير شام بود سيصد دينار براى ابو ذر فرستاد و پيغام داد اين را در حوائج خود مصرف كن . ابو ذر گفت : آن را بردار و برگردان ، آيا او كسى را از ما مغرورتر به خدا نيافت ؛ ما را سايه بانى كه در زير آن خود را از سرما و گرما بپوشانيم و سه تا گوسفند كه عصرها از صحرا بيايند و ما را از شير خود بهره مند سازند و كنيزى كه با خدمت خود بر ما منت گذارد بس است ، و من بدون تعارف از داشتن بيشتر از اين بيمناكم .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۹}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش