نَشْطا: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه نشط | نشط]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: نشط| ]] | *[[ریشه نشط | نشط]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: نشط| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[نازعات:2-1]. نشط به معنى كندن و خارج شدن و غيره آمده است «نَشَطَ مِنَ الْمَكانِ: خَرَجَ» در مجمع ونهايه نقل شده: «فى حَديثِ اُمِ سَلَمَة: فَجاء غَمّاز وَ كانَ اَخاها مِنَ الرَّضاعَةِ وَ نَشَطَ زَيْنَبَ مَنْ حِجْرِها» يعنى عمار كه برادر رضائى ام سلمه بود پيش او آمد زينب را از آغوشش كشيدو بيرون كرد. ناشط گاو وحشى را گويند كه از محلى به محل ديگر خارج شوديعنى: قسم به آنها كه بشدت جذب مىكنند و قسم به آنها كه بطرزى خارج و جذب مىشوند معنى آيات در «دبر» گذشت، اين لفظ دوبار بيشتر در كلام الله نيامده است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۴ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۱۹
ریشه کلمه
- نشط (۲ بار)
قاموس قرآن
[نازعات:2-1]. نشط به معنى كندن و خارج شدن و غيره آمده است «نَشَطَ مِنَ الْمَكانِ: خَرَجَ» در مجمع ونهايه نقل شده: «فى حَديثِ اُمِ سَلَمَة: فَجاء غَمّاز وَ كانَ اَخاها مِنَ الرَّضاعَةِ وَ نَشَطَ زَيْنَبَ مَنْ حِجْرِها» يعنى عمار كه برادر رضائى ام سلمه بود پيش او آمد زينب را از آغوشش كشيدو بيرون كرد. ناشط گاو وحشى را گويند كه از محلى به محل ديگر خارج شوديعنى: قسم به آنها كه بشدت جذب مىكنند و قسم به آنها كه بطرزى خارج و جذب مىشوند معنى آيات در «دبر» گذشت، اين لفظ دوبار بيشتر در كلام الله نيامده است.