۱۴٬۱۱۵
ویرایش
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
<span id='link184'><span> | <span id='link184'><span> | ||
==تحدّى | ==تحدّى همۀ جنّ و انس، برای آوردن مثل قرآن، با تمامى خصوصيات آن== | ||
«'''قُل لَّئنِ اجْتَمَعَتِ | «'''قُل لَّئنِ اجْتَمَعَتِ الإنسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظهِيراً'''»: | ||
كلمه | كلمه «ظهير»، به معناى كمك كار و مأخوذ از «ظَهر» است. مانند كلمه «رئيس»، كه مأخوذ از «رأس» است. و كلمۀ «بِمِثلِه»، از باب به كار بردن اسم ظاهر در جاى مضمر است، و ضمير آن، به قرآن بر مى گردد. | ||
در اين | در اين آيه، به روشنى و صراحت تحدّى شده است، و ظهور در اين دارد كه به تمامى خصوصيات قرآن و صفات كمالى كه از نظر لفظ و معنا دارد، تحدّى شده. نه تنها به فصاحت و بلاغت لفظ آن، زيرا اگر منظور معجزه بودن لفظ آن بود، ديگر معنا نداشت كه همۀ جنّ و انس را دخالت دهد، بلكه بايد مى فرمود: «اگر همه عرب جمع شوند، نمى توانند به مثل آن بياورند». | ||
علاوه بر | علاوه بر اين، ظاهر آيه مى رساند كه تحدّى مزبور، مدت معينى ندارد. به شهادت اين كه مى بينيم در اين عصر هم، كه اثرى از فصحا و بلغاى آن روز عرب نمانده، قرآن بر اعجاز باقى مانده و به بانگ بلند تحدّى مى كند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۸۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۸۰ </center> | ||
«'''وَ لَقَدْ | «'''وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فى هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثرُ النَّاسِ إِلّا كُفُوراً'''»: | ||
«تصريف امثال»، به معناى برگرداندن و دوباره آوردن و با بيان هاى مختلف و اسلوب هاى گوناگون ايراد كردن است. و «مَثَل» به معناى توصيف مقصود است به چيزى كه آن را مجسّم و ممثّل كند و ذهن شنونده را به آن نزديك گرداند، و كلمۀ «مِن» در جملۀ «مِن كُلّ مَثَل»، براى ابتداء غايت است. مراد اين است كه ما هر مَثَلى را كه روشنگر راه حق و راه ايمان و شكر باشد، براى ايشان بيان كرديم، ولى بيشتر مردم، جز راه كفران را نپيمودند. و اين كلام، همان طور كه ملاحظه مى كنيد، در مقام توبيخ و ملامت است. | |||
و در | و در جملۀ «أكثَرُ النّاس»، اسم ظاهر «ناس» به جاى ضمير «هُم» به كار رفته، و در اصل «أكثَرُهُم» بوده، و شايد جهت اين تعبير اين بوده كه خواسته است به اين نكته اشاره كند كه سرّ كفران ايشان، همين است كه «ناس» اند، همچنان كه در آيه: «وَ كَانَ الإنسَانُ كَفُوراً» نيز گذشت كه «كفران»، خاصيت انسان بودن است. | ||
و معناى آيه اين است كه سوگند مى خوريم كه ما در اين قرآن براى | و معناى آيه اين است كه: سوگند مى خوريم كه ما در اين قرآن براى مردم، مكرر مَثَل ها آورديم كه حق را برايشان روشن مى كرد، و ايشان را به ايمان به ما و شكر نعمت هاى ما دعوت مى نمود، وليكن بيشتر مردم، جز راه كفران نپيمودند و شكر ما نگزاردند. | ||
<span id='link185'><span> | <span id='link185'><span> | ||
==مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب و ناممكن! == | ==مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب و ناممكن! == | ||
«'''وَ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَك حَتى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الاَرْضِ يَنبُوعاً... كِتَباً نَّقْرَؤُهُ'''»: | «'''وَ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَك حَتى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الاَرْضِ يَنبُوعاً... كِتَباً نَّقْرَؤُهُ'''»: |
ویرایش