گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
خط ۱۵: خط ۱۵:
از ظاهر سياقى كه در اين آيه و آيات قبل و بعد دارد، بر مى آيد كه مراد از «تَعذِيب»، تعذيب دنيوى و عقوبت استيصال باشد، و مؤيد اين احتمال، سياق نفى در «مَا كُنَّا مُعَذَّبِينَ» است.  
از ظاهر سياقى كه در اين آيه و آيات قبل و بعد دارد، بر مى آيد كه مراد از «تَعذِيب»، تعذيب دنيوى و عقوبت استيصال باشد، و مؤيد اين احتمال، سياق نفى در «مَا كُنَّا مُعَذَّبِينَ» است.  


زيرا فرق است در اين كه گفته شود: «لَسنَا مُعَذَّبِينَ» يا «لَا نُعَذِّبُ»، يا «لَن نُعَذِّب»، و يا اين كه گفته شود: «مَا كُنَّا مُعَذَّبِينَ»، كه در سه تعبير اول، تنها نفى عذاب را مى رساند، و در تعبير چهارم، استمرار نفى آن در گذشته را افاده مى كند، و مى فهماند كه سنت الهى جارى در امت هاى گذشته بر اين بوده است كه هيچ امتى را عذاب نمى كرد، مگر بعد از آن كه رسولى به سويشان مى فرستاد و ايشان را از عذاب خدا مى ترساند.
زيرا فرق است در اين كه گفته شود: «لَسنَا مُعَذَِبِينَ» يا «لَا نُعَذِّبُ»، يا «لَن نُعَذِّب»، و يا اين كه گفته شود: «مَا كُنَّا مُعَذَّبِينَ»، كه در سه تعبير اول، تنها نفى عذاب را مى رساند، و در تعبير چهارم، استمرار نفى آن در گذشته را افاده مى كند، و مى فهماند كه سنت الهى جارى در امت هاى گذشته بر اين بوده است كه هيچ امتى را عذاب نمى كرد، مگر بعد از آن كه رسولى به سويشان مى فرستاد و ايشان را از عذاب خدا مى ترساند.


كلمۀ «رسول» نيز مؤيد اين احتمال است. چون مى توانست از آن مبعوث به «نبى» تعبير كند، و بفرمايد: «حَتّى نَبعَثَ نَبِيّاً»، و اگر در نظر خواننده مانده باشد كه در جلد دوم اين كتاب در فرق ميان «رسول» و «نبى» گفتيم كه «رسالت» منصب خاصى است الهى كه مستلزم حكم فصل در امت است، و گفتيم كه حكم فصل عبارت است از: عذاب استيصال و يا تمتع و بهره مندى از زندگى تا مدتى معين.  
كلمۀ «رسول» نيز مؤيد اين احتمال است. چون مى توانست از آن مبعوث به «نبى» تعبير كند، و بفرمايد: «حَتّى نَبعَثَ نَبِيّاً»، و اگر در نظر خواننده مانده باشد كه در جلد دوم اين كتاب در فرق ميان «رسول» و «نبى» گفتيم كه «رسالت» منصب خاصى است الهى كه مستلزم حكم فصل در امت است، و گفتيم كه حكم فصل عبارت است از: عذاب استيصال و يا تمتع و بهره مندى از زندگى تا مدتى معين.  
۱۳٬۹۰۰

ویرایش